گام به گام

شواهدی از نقش‌آفرینی کشورهای غیرغربی در امور دیپلماتیک خاورمیانه، حتی قبل از گسترش بریکس مشاهده می‌شد. در ماه مارس، چین میانجی‌گر چرخش بزرگی در روابط دیپلماتیک عربستان سعودی و ایران، دو رقیب تلخ منطقه‌‌‌ای، بود و نشان داد نفوذ پکن تا چه اندازه در منطقه گسترش یافته است، تحولی که واشنگتن را غافلگیر کرد. قابل‌توجه اینکه تصمیم به دعوت از عربستان سعودی به عنوان عضو دائمی بریکس، به‌ویژه توسط چین پیشنهاد شد و سپس روسیه و برزیل از آن حمایت کردند.

آنا یاکوبز تحلیلگر ارشد خلیج فارس در گروه بحران بین‌المللی می‌گوید: «در حالی که نظم جهانی چندقطبی‌تر می‌شود، کشورهای خلیج فارس هم در حال تنوع‌بخشی به روابط سیاسی و اقتصادی خود هستند. تنوع اقتصادی و سیاسی، توازن در روابط با قدرت‌‌‌های جهانی و برکنار ماندن از پیامد رقابت قدرت‌های بزرگ، ستون‌‌‌‌های پایه سیاست‌‌‌ خارجی کشورهای خلیج فارس را شکل می‌دهند.» صادرات چین به کشورهای در حال توسعه، از سرجمع صادرات اتحادیه اروپایی، ایالات متحده و ژاپن بیشتر است، یعنی یک دگرش مهم در اقتصاد جهانی که همچنین در حال شکل‌‌‌دهی سیاست‌‌‌های بین‌المللی است. همچنین با گرایش به سمت بریکس، که عربستان سعودی و امارات متحده عربی به عنوان متحدان نزدیک و دیرپای آمریکا را هم در بر می‌گیرد، کشورهای عربی نشان می‌دهند که بلندپروازی فزاینده‌ای برای ترسیم مسیر آینده خود در جهان دارند.

یاکوبز می‌گوید: «ایالات متحده واقعا کار زیادی در این زمینه نمی‌تواند انجام دهد. این تحولات، از دگرگونی نظم جهانی چندقطبی سرچشمه می‌گیرد و کشورهای خلیج فارس به نحوی واکنش نشان می‌دهند که با منافع ملی آنها سازگار باشد.» یاکوبز می‌افزاید: «عربستان سعودی به‌ویژه در تلاش است تا به یک قدرت نیمه سنگین تبدیل شود و افزایش ارتباطات با شرق و غرب یک سازوکار مهم برای دستیابی به این هدف است. در حالی که کشورهای خلیج فارس روشن ساخته‌‌‌اند که در حال حاضر ایالات متحده شریک اصلی امنیتی خارجی آنهاست، واقعیت این است که منافع اقتصادی‌شان به‌طور فزاینده‌‌‌ای در شرق و در دنیای در حال توسعه قرار دارد.»

چرخش به سمت بریکس

تلاش برای پیوستن به گروه بریکس همچنین از دلزدگی کشورهای خاورمیانه از اعمال قدرت آمریکا بر توسعه اقتصادی و سیاسی آنها نشان دارد. در ژوئن گذشته، بزرگ‌ترین بانک ایالات متحده، یعنی جی پی مورگان، هشدار داد که «علائمی از دلارزدایی به چشم می‌خورد». از سال ۱۹۷۱، سلطه سامانه دلاری ایالات متحده، یک ویژگی فراگیر در سامانه مالی جهانی بوده است که با توافقی میان هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه وقت آمریکا و ملک فیصل سعودی تقویت شد که نظام پترو دلار را خلق کرد.

ازدواج با دلار به معنی حفظ وابستگی به سیستم‌های اقتصادی است که در نهایت توسط ایالات متحده و به اندازه کمتری توسط دیگر کشورهای غربی کنترل می‌‌‌شوند. قدرتی که دلار ایالات متحده به واشنگتن می‌‌‌بخشد، در سال‌های اخیر به شکل فزاینده‌ای خودنمایی می‌کند به‌ویژه در به‌کارگیری آن به عنوان ابزاری برای تحریم کشورها و جنگ‌‌‌های تجاری. جالل هرشاوی عضو موسسه خدماتِ رویال یونایتد می‌گوید: «در میان کشورهای عربی، مصر، الجزایر و اخیرا عربستان سعودی نسبت به ارز بریکس یا سازوکار آن برای مبادله ارز که امکان عبور کامل از دلار را فراهم می‌کند، علاقه نشان داده‌اند.» کشورهای بریکس درباره ایجاد یک ارز ذخیره که می‌تواند از پشتوانه طلا برخوردار شود، بحث کرده‌‌‌اند که این می‌تواند به بازگشت تاریخی به استاندارد طلا منجر شود. اینکه عربستان سعودی که ۵۰ سال پیش به سلطه دلار کمک کرد، این بار هم بخشی از فرآیند ایجاد ارز بریکس باشد، یک نشانه اولیه است از اینکه غربِ تحت رهبری ایالات متحده ممکن است، توان خود برای زدن مهر اقتدار بر منطقه را از دست بدهد. با این حال، پیوستن کشورهای عرب به گروه بریکس نشان‌‌‌دهنده انتخاب یک نظم خاص نیست.

نظم پس از جنگ اوکراین

می‌توان گفت که جنگ در اوکراین احتمالا انرژی تازه‌ای به گروه بریکس داده است. بسیاری از کشورهای جنوب جهان، به‌خصوص در خاورمیانه، در این منازعه بی‌طرف مانده‌‌‌اند یا حتی در صورت لزوم با روسیه همکاری کرده‌‌‌اند. اما جهان عرب نیز دنبال راه‌‌‌هایی است تا عدم‌موافقت خود را با نظم غربی تحت رهبری ایالات متحده به روش‌هایی نشان دهد تا شاید واشنگتن را ترغیب کند که بنشیند و به علایق این کشورها گوش فرا دهد. زین قبولی همکار برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در شورای اروپایی امور خارجی می‌گوید: «تشویق کشورهای عرب به پیوستن به گروه بریکس، نشانگر یک تمایل سیاسی به تنوع‌بخشی شرکای اقتصادی در پی جنگ اوکراین است. کشورهای عرب می‌‌‌خواهند مخالفت خود را با جنگ سردِ نوظهور و هژمونی بین‌المللی نشان دهند.» رهبران عربستان سعودی و امارات متحده عربی اعتماد به نفس فزاینده‌ای را برای تعامل محکم و بازی سخت با ایالات متحده به دست می‌آورند یا حتی زمانی که مصالح آنها تامین نشود، از موضع واشنگتن فاصله بگیرند.

ریاض حتی با روسیه در سال ۲۰۲۲ همکاری کرد تا تولید نفت را به منظور افزایش قیمت‌ها کاهش دهد، گامی که موجب واکنش خشمگینانه واشنگتن شد. زین قِبولی می‌گوید: به نظر می‌رسد نامزدی کشورهای عرب برای پیوستن به گروه بریکس، نشانه روشنی است از گرایش به موازنه روابط با کل غرب و یافتن شرکای دیگری به جای رابطه انحصاری با آمریکا. کشورهای عرب همچنین پیامی به دنیای غرب می‌‌‌فرستند که ممکن است به معنای رد برخی سیاست‌‌‌های توسعه آنان باشد. با این حال، گروه بریکس به احتمال زیاد نمی‌تواند جایگزین شرکای غربی باشد. موقعیت و جایگاه غرب در منطقه عربی، همچنان برقرار خواهد ماند حتی اگر این جایگاه به‌طور فزاینده‌ای هدف چالش قرار بگیرد.