چطور ممکن است یک کشور، صنعت یا بنگاه در زمانهای مختلف با بهرهبرداری از میزان نهادههای تولید یکسان، به میزان محصولی متفاوت برسد؟ پاسخ در تغییرات بهرهوری است، آنچه منبع رشد پایدار تلقی میشود، اما بنابر شواهد موجود، منبع رشدهای متزلزل و حتی تنزل میزان تولید در اقتصاد ایران شده است.
مریم بابایی:
در برنامه هفتم توسعه، تحقق رشد اقتصادی ۲.۸درصدی ناشی از رشد بهرهوری کل عوامل تولید هدفگذاری شده است. براساس بند «یک» سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه، سهم رشد بهرهوری کل عوامل تولید به میزان ۳۵درصد از رشد اقتصادی ۸درصد و با تاکید بر بهرهوری نیروی انسانی، مدیریت، سرمایه و فناوری باید محقق شود. این در حالی است که بهرهوری در اقتصاد ایران روند رشد پایداری نداشته و در مجموع بهرهوری بخش تولید در یکدهه گذشته کاهش یافته است.
در گزارش جدید مرکز پژوهشهای مجلس در باب بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ کل کشور در حوزه «صنعت و معدن» در بخش بهرهوری نشان داده شده است که بهرهوری گروه صنایع و معادن از حدود ۱۲۲واحد در سال ۱۳۹۰ به ۱۰۷واحد در سال ۱۴۰۰ کاهش یافته است. همچنین با نگاه به زیربخشها مشخص میشود که اگرچه استخراج معدن با رشد بهرهوری از ۷۵واحد به ۱۲۵واحد رسیده، صنعت ساخت از ۱۲۰واحد به ۱۱۲واحد کاهش یافته است. دادههای این گزارش نشان میدهد بهرغم اینکه بهرهوری زیربخشهای گروه صنعت و معدن مقداری بهبود یافته، اما شوکهای واردشده به بهرهوری این بخش در سالهای میانی دهه ۱۳۹۰ هنوز بهبود نیافته است.
«بهرهوری همهچیز نیست، اما در بلندمدت تقریبا همهچیز است»؛ این جمله از پل کروگمن، برنده نوبل اقتصاد و استاد دانشگاه پرینستون، بهخوبی اهمیت بهرهوری در فرآیندهای اقتصادی را توضیح میدهد. به نظر میرسد آنچه استانداردهای زندگی یک کشور را در طول زمان بهبود میدهد، نه فقط وفور منابع، بلکه توانایی استفاده کارآ از آن است. اهمیت این موضوع باعث شده است تا شاخصهای متفاوتی برای اندازهگیری و کمّیسازی این مفهوم معرفی شود. بررسی این شاخصها برای تحلیل وضعیت نامناسب بهرهوری در کشور و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن ضروری به نظر میرسد.