هرچند بسیاری همچنان از به‌کاربردن این اصطلاح برای بخش غیردولتی ابا دارند، اما از ابتدای انقلاب بخش‌خصوصی در قانون‌اساسی با همین عنوان ذکرشده بود. در اصل۴۴ قانون‌اساسی بخش‌خصوصی به‌عنوان یکی از بخش‌های پذیرفته‌شده اقتصاد ایران مطرح‌شده بود، اما نقش آن، چنان کمرنگ بود و این کمرنگی آنچنان صراحت داشت که عملا جایی برای نفس‌کشیدن بخش‌‌‌‌‌ غیردولتی باقی نمانده‌بود. اگر کسی به جو ذهنی ابتدای انقلاب، درمیان همه گروه‌های دست‌اندرکار نگاهی کوتاه نیز انداخته باشد از این مساله تعجب نخواهد کرد. تکلیف جریان چپ در این زمینه تااندازه‌‌‌‌‌ای مشخص است، چراکه جریان چپ ابتدای انقلاب نمونه‌‌‌‌‌ای زنده از حکومت با اقتصاد متمرکز در دستان دولت پیش‌رو داشت و این نوع حکومت برای بخشی از این جریان کعبه آمال بود؛ امروز جریان چپ نه نمونه‌‌‌‌‌ای زنده

 از این حکومت جلوی چشم دارد و نه حتی نمونه‌‌‌‌‌ای موفق و اساسا تکیه این جریان از مسائل صرفا اقتصادی به سمت مسائلی دیگر نظیر محیط‌زیست و حقوق اقلیت‌‌‌‌‌های گوناگون کشیده شده‌است، اما جز جریان چپ تنها اقلیتی اندک درمیان دست‌‌‌‌‌اندرکاران دولت وجود داشتند که نظام سیاسی با اقتصاد غیرمتمرکز و با حضور فعال بخش‌خصوصی را صحیح می‌‌‌‌‌انگاشتند.

طبیعتا اتاق بازرگانی اگر نه زیر فشار قرار داشت، حداقل کاملا به حاشیه رانده شده‌بود. برخی از چهره‌‌‌‌‌های قدیمی اتاق بازرگانی خاطراتی روایت می‌کنند که کاملا حاکی از وجود دیدی منفی به این نهاد در ابتدای انقلاب است.

شاید از بخت خوش اتاق بازرگانی، یا ترکیبی از بخت و وجود یک جریان معتقد به بازرگانی آزاد، اما متعلق به هسته اصلی انقلاب، یعنی هیات و سپس حزب موتلفه اسلامی بود که این نهاد دوام آورد. ذکر ریاست طولانی‌‌‌‌‌مدت یکی از اعضای این جریان، علینقی خاموشی، پیش از این در این مجموعه آمده‌است، اما تا اینکه کار به نهاوندیان برسد، همه‌چیز در این‌باره تغییر کرده‌بود.

افکار مردم و نیز دست‌‌‌‌‌اندرکاران و مسوولان در همه سطوح متوجه بخش‌خصوصی بود. در هر روزنامه و نشریه‌‌‌‌‌ای می‌شد ذکر مناقب بخش‌خصوصی را شنید و کلمه‌‌‌‌‌ای مانند سرمایه‌دار که باری مشخصا منفی داشت حذف شده و جایگزین آن فعال اقتصادی و سپس کارآفرین نشست. قانون‌اساسی نیز متناسب با این فضای ذهنی عمومی تغییر کرد و نقش بخش‌خصوصی در آن پررنگ‌تر شد. نهاوندیان خود نماینده طیفی در سیاست بود که اصطلاحا به آن راست مدرن می‌گویند؛ در مقابل راست سنتی که بازار سنتی را نمایندگی می‌کند و بر بازرگانی و واردات تکیه دارد، راست مدرن، جریانی است که بر صنعت و تکنوکراسی تاکید دارد.

به شکل نمادین، ریاست نهاوندیان بر اتاق بازرگانی دست به‌دست‌شدن ریاست بر این نهاد درمیان راست سنتی و راست مدرن است. از آن پس راست سنتی بازاری دیگر توفیق قابل‌ملاحظه‌ای در اتاق بازرگانی نداشته‌است هرچند به لحاظ سیاسی همچنان پرنفوذ است. تمامی مواردی که ذکر شد، از وجود دو طیف راست در ایران پس از انقلاب و نیز تغییر نگاه عمومی به بخش‌خصوصی و اتاق بازرگانی در سخنان آغاز به‌کار نهاوندیان به‌عنوان رئیس اتاق آشکار است.

او در این سخنرانی گفت: «این حضور پر شور اعضای هیات‌نمایندگان در انتخابات پارلمان بخش‌خصوصی در اتاق‌های بازرگانی سراسر کشور نشان از این دارد که پارلمان بخش‌خصوصی اگر جدی‌تر، فعال‌تر، علمی‌تر، پژوهشی‌تر و عینی‌گرایانه‌تر به‌سوی محور تعامل، منطق، مسوولیت‌پذیری اجتماعی حرکت کند، می‌تواند اعتماد بیشتری که همانا سرمایه اجتماعی تمام اتاق‌های بازرگانی است را دارا باشد.»

نهاوندیان در ادامه گفته‌های خود به توسعه اقتصاد ایران طی سال‌های آینده با یاری فعالان بخش‌خصوصی اشاره کرد و گفت: «اقتصاد ایران باید تولید محور، مردمی و غیر‌متکی به نفت با چشم‌انداز رقابت‌پذیری و بهره‌وری حرکت خود را ادامه دهد. در نگاه داخل هم در همین مسیر باید به سمت اصلاح ساختاری اقتصاد کشور پیش‌برویم.» و این داستان ادامه دارد.