نقش شبکه‌های اجتماعی

دکتر لطفعلی بخشی

اقتصاددان

بسیاری از کارشناسان، دست‌اندرکاران، استادان و مدیران بخش‌های مختلف دانشگاهی، تولیدی و خدماتی؛ در آرزوی داشتن تشکل و بستری برای گردهمایی و تبادل نظر و تجربیات با یکدیگر بودند. هرچند رشته‌های مختلف صنعتی و خدماتی با ایجاد تشکل‌هایی در قالب اتحادیه‌ها و امثال آن، موفق به تشکیل چنین سازمان‌هایی شده‌اند، لیکن امکان ارتباط دائمی و برخط برای مباحثه و اطلاع‌رسانی در بین اعضای آنان وجود ندارد.

در مورد انجمن‌های علمی و تخصصی تا حدودی مشکلات، پیچیدگی‌ها و بوروکراسی ثبت انجمن و هزینه‌های ایجاد چنین تشکل‌هایی، همیشه آنان را از شروع فعالیت در این مسیر باز می‌داشت. انجمن‌هایی هم که شکل گرفتند به‌دلیل محدودیت منابع برای تامین محل و هزینه‌های ضروری معمولا توفیق چندانی نداشتند. تشکل‌های علمی، صنفی و صنعتی در همه کشورهای پیشرفته جهان یکی از ارکان قدرت نرم به حساب می‌آیند که در همه عرصه‌های زندگی اقتصادی و اجتماعی فعالند و متاسفانه در کشور ما اهمیت چندانی به آنها داده نشده است. نبود چنین تشکل‌های تخصصی و علمی در کشور موجب شده بود که دانش‌ها و تجربیات کارشناسان، متخصصان و استادان برجسته کشور که در گوشه‌ای مهجور بودند، برقرار و مستدام باشد.به دلیل عدم ارتباط کافی و ارگانیک بین کارشناسان و متخصصان و دست‌اندرکاران، توان علمی و تخصصی کشور قادر به حل مشکلات نبود. چه بسیار مشکلاتی که لاینحل باقی ماندند و کارشناسان بسیاری که می‌توانستند با دانش خود آن را رفع کنند، از آن بی‌خبر ماندند. چه بسیار منابع، مشاغل و فرصت‌هایی که به این جهت از دست رفت. لیکن خوشبختانه نوآوری‌های جدید جوامع بشری، به کوچه ما هم رسید و راهی جدید در پیش پای ما گشوده شد. شبکه‌های اجتماعی!

این شبکه‌ها امروزه در سراسر جهان در همه زمینه‌ها مورد استفاده گروه‌های مردم، اصناف، شرکت‌ها، گروه‌های دانشگاهی و علمی و حتی دولت‌هاست. در کشورهای غربی به‌دلیل وجود تشکل‌ها و گروه‌های اجتماعی متعدد، بخشی از نیازهای ارتباطی رفع شده است، لیکن در کشور ما به‌دلیل عدم رفع این نیاز، شبکه‌های اجتماعی از استقبال فوق‌العاده‌ای برخوردار شده است. این استقبال در همه زمینه‌ها به‌چشم می‌خورد از گروه‌های دوستان تا گروه‌های صنفی، مغازه‌ها، گروه‌ها و کانال‌های تخصصی و کارشناسی و موارد دیگر. امروزه هر یک از ما ، در چندین کانال و گروه تخصصی و کاری عضویت داریم و از اطلاعات و بحث‌های آن بهره می‌بریم. در زمینه اقتصاد نیز گروه‌ها و کانال‌های متعددی تشکیل شده و به مرور اعضای آنها افزایش یافته و امروزه گروه‌ها و کانال‌های هزاران نفری و حتی ۱۵۰ هزار نفری و بیشتر در زمینه مطالب اقتصادی وجود دارد. جمعی از استادان پرکار اقتصاد و همچنین دانشکده‌های اقتصاد و روزنامه‌های اقتصادی و حتی گروه‌های دانشجویی نیز برای خود کانالی راه‌اندازی کرده‌اند و نوشته‌هایشان را در آن قرار می‌دهند که مورد استقبال خوبی قرار گرفته‌اند و اعضای آنها نیز رو به افزایش است. خوشبختانه به نظر می‌رسد مردم ما به جبران نخواندن کتاب و روزنامه، مشارکت در شبکه‌های اجتماعی را بسیار جدی گرفته‌اند.

شاهد آن هستیم که روزانه ده‌ها بحث جدی در زمینه‌های مختلف اقتصادی در بین آنها در جریان است که معمولا مشارکت جالبی بین اعضا برای شرکت در بحث‌ها وجود دارد. نکته بسیار جالب قضیه، شرکت استادان و افرادی از شهرهای دور و نزدیک و حتی خارج از کشور در این بحث‌ها است که به معنی واقعی کلمه مشکل زمان و مکان در این ارتباطات حذف شده است. همچنین به‌وسیله شبکه‌های اجتماعی، دانسته‌های زیادی به مشارکت گذاشته می‌شود و تحلیل‌های آن مورد بحث قرار می‌گیرد و به مرور فرهنگ بحث و احترام به نظر مخالف در حال شکل گرفتن است. لیکن نکته تعجب‌برانگیز، نازک‌دلی برخی استادان عزیزمان است که متاسفانه هیچ نظر مخالف و حتی غیرهمسویی را برنمی‌تابند و بعضا سوء تفسیر درباره عقاید دیگران نیز مشاهده می‌شود. این بحث‌ها و تبادل دانش و تجربیات و دیدگاه‌ها، دوران جدیدی را در بین اقتصاددانان کشور آغاز کرده است که نوید‌دهنده همگرایی بیشتری بین اقتصاددانان کشور است. شبکه‌های اجتماعی جای بسیار خالی بحث‌های اقتصادی را که برای شناخت، ریشه‌یابی و راه‌جویی مشکلات کشور بسیار ضروری بود پر کرده‌اند و موجب آشنایی و ارتباط اقتصاددانان کشور با یکدیگر شده‌اند که قطعا در همگرایی اقتصاددانان ایران برای یافتن راه حل مسائل اقتصادی کشور بستر مناسبی را ایجاد خواهد کرد.