نقش مهم رهبران در زمینهسازی برای اقتصاد گیگی
نویسنده: Saadia Zahidi
مترجم: مریم رضایی
منبع: World Economic Forum
نیروی اصلی تکنولوژیک در حال تغییر شکل مدلهای کسبوکار و ماهیت خود کارها هستند. سرعت تغییر به ترکیب رویدادهای مختلف منجر شده و ترس و سردرگمی را هم بین کارگران و هم بین کارفرمایان افزایش داده است. تجزیه و تحلیل معنای این تغییرات برای نیروی کار امروز و اینکه واکنش کارفرمایان، کارمندان، دانشجویان و سیاستگذاران چه باید باشد، ارزشمند است. تکنولوژی در حال اعمال سه تغییر بزرگ برای نیروی کار است:
اول، تکنولوژی و رویدادهای اجتماعی-اقتصادی مدلهای کسبوکار و در نتیجه انواع مشاغل مورد نیاز را تغییر میدهند.
نویسنده: Saadia Zahidi
مترجم: مریم رضایی
منبع: World Economic Forum
نیروی اصلی تکنولوژیک در حال تغییر شکل مدلهای کسبوکار و ماهیت خود کارها هستند. سرعت تغییر به ترکیب رویدادهای مختلف منجر شده و ترس و سردرگمی را هم بین کارگران و هم بین کارفرمایان افزایش داده است. تجزیه و تحلیل معنای این تغییرات برای نیروی کار امروز و اینکه واکنش کارفرمایان، کارمندان، دانشجویان و سیاستگذاران چه باید باشد، ارزشمند است. تکنولوژی در حال اعمال سه تغییر بزرگ برای نیروی کار است:
اول، تکنولوژی و رویدادهای اجتماعی-اقتصادی مدلهای کسبوکار و در نتیجه انواع مشاغل مورد نیاز را تغییر میدهند. این مساله به تحرک شغلی نزدیک ۲ میلیارد نفر در دنیا که در حال حاضر مشغول به کارند منجر میشود. پیشبینی میشود حدود نیمی از کلیه مشاغل در معرض ریسک اتوماسیون باشند، درحالیکه همزمان مشاغل کاملا جدیدی در حال ظهور هستند و سیستمهای فعلی برای توسعه مهارتی اغلب برای سازگار شدن به کندی پیش میروند.
دوم، بیشتر مشاغل ثابت با تحول مهارتها روبهرو هستند، به طوری که مجموعهای از مهارتهای مورد نیاز با یک مهارت خاص جایگزین میشود. این مساله شکافهای مهارت و استعداد را که کارفرماها با آن مواجه هستند شدیدتر میکند و برای کارگران ابهام و ناامنی ایجاد میکند؛ مگر اینکه بخواهند و بتوانند در نقشهایی که دارند، مهارتهای خود را خیلی سریع احیا کنند و ارتقا دهند.
سوم، تکنولوژی در حال تغییر شیوه سازماندهی کارها است، به طوری که پلتفرمهای جدید مصرفکنندگان و صاحبان سرمایه انسانی را به شیوههایی که در گذشته امکانپذیر نبود، به هم متصل میکند. بهعنوان مثال، پلتفرمهایی مانند اوبر رانندگان را به مسافرها ارتباط میدهد، آپورک (Upwork) دانشگران در حوزههای مرتبط با IT را با افرادی که به مهارتهای آنها نیاز دارند مرتبط میکند و پلتفرم Care.com در حال ایجاد ارتباط بین فعالان حوزه مراقبتهای بهداشتی و خانوادههایی است که به خدمات آنها نیازمندند.
در مورد این آخرین رویداد بهطور خاص، مبحثی قطبی شده ظهور کرده که اصطلاحا به آن «اقتصاد گیگی» گفته میشود. دیدگاههای بسیاری وجود دارد مبنی بر اینکه آیا این پلتفرمها فرصتهای درآمدزایی جدید ایجاد میکنند یا منجر به ظهور طبقه جدید «پریکاریاتها» (قشر اجتماعی ناپایدار و شکنندهای که کار و زندگی ثابت و در نتیجه آینده معینی ندارد و احساس جداماندگی از جامعه خود میکند) میشوند. واقعیت چیزی بین این دو است. مهمتر از همه، اقدامات امروز ما است که تعیین میکند چگونه از فرصتها به خوبی استفاده میکنیم، درحالیکه ریسکها را به حداقل میرسانیم. برای انجام این کار نحوه استفاده از دادهها بسیار مهم است. آخرین گزارش «سرمایه انسانی» مجمع جهانی اقتصاد، دادههای بینالمللی عمومی و شخصی را از بزرگترین پایگاهها جمعآوری کرده تا به درک روشنتری از اقتصاد گیگی برسد. یافتههای این گزارش عبارت است از:
۱) آزاد کار کردن موضوع جدیدی نیست. حدود ۱۳ درصد از جمعیت جهان که در سن کار هستند به نوعی خوداشتغالی دارند. در اقتصادهایی مثل اقتصاد آمریکا، بخش عمده رشدی که در اشتغال ایجاد شده، به واسطه خوداشتغالی و آزادکاری بوده است. بیش از یکچهارم نیروی کار در کشورهایی مثل بوتان، ویتنام و کلمبیا، برای خودشان کار میکنند. به هر حال، روش برقراری ارتباط این کارگران با بازارهایشان در حال تغییر است. افرادی که کار آزاد میکنند، از گذشته با مراجعهکنندگان خود بهطور مستقیم یا از طریق پلتفرمهای استعدادیابی سنتی مانند بنگاههای کاریابی توافق میکردند. هنوز هم در بیشتر کشورها همین سیستم وجود دارد. اما پلتفرمهای دیجیتالی نوظهور امکان دسترسی آسان به فضای بازار آنلاین را برای افراد غیرفعال، بیکار، آزادکار یا دارای شغل نامناسب، فراهم کردهاند.
۲) در مورد اینکه آیا این پلتفرمها فرصتهای کاملا جدیدی ایجاد میکنند یا کارهای گیگی را که قبلا به صورت آفلاین و چندبخشی بودند به کارهای آنلاین تبدیل کردهاند، هنوز نتیجهگیری قطعی صورت نگرفته است. اما واقعیت این است که این پلتفرمها هر دو کار را انجام میدهند و تا حدی فرصتهای جدید را که قبلا وجود نداشته ایجاد میکنند. در ضمن، در بازارهای تکهتکه مثل اقتصاد مراقبتهای بهداشتی در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، پلتفرمهایی مانند Care.com خدماتدهندگان را به خانوادهها مرتبط میسازند و فرصتهای شغلی تازه ایجاد میکنند. همچنین پلتفرمها به قطبهای تثبیت شدهای تبدیل میشوند که بازیگران جدید - هم کارگران و هم مصرفکنندگان- را جذب و فرصتهای جدیدی برای هر دو فراهم میکنند.
۳) در مورد اینکه این پلتفرمها چگونه در مشاغل سنتی اختلال ایجاد میکنند، نگرانی وجود دارد. برخی مشاغل که کارمندان سنتی و تمام وقت آنها را انجام میدادند، با توجه به فشارهای هزینهای یا نیاز به چابکی و سرعت، توسط نیروی کاری فوری جایگزین میشوند. اما این پلتفرمها بار دیگر استعدادهایی را در اختیار کسبوکارها قرار میدهند که نمیتوان با ابزارهای سنتی آنها را یافت؛ بهخصوص در کارهایی که شکافهای مهارتی مهم مانند مهارتهایی در حوزه دیجیتال و IT وجود دارد.
پس، آیا اقتصاد گیگی برای آینده اشتغال خوب است یا بد؟ مثل بیشتر تکنولوژیها، اقتصاد گیگی نه ذاتا خوب است نه بد. پلتفرمهای کاری دیجیتال میتوانند دامنهای از کارها با مهارت و دستمزد بالا و بالعکس را پوشش دهند. این پلتفرمها میتوانند بومیسازی شوند یا از مرزها عبور کنند. آنها پتانسیل این را دارند که فرصتهای عظیم برای دنیای توسعهیافته و در حال توسعه ایجاد کنند. دادههایی که از این پلتفرمها به دست میآید، میتواند مبنایی برای نظم هوشمند و شبکههای ایمن باشد.
دولتها باید در شناسایی و تنظیم مدلهای جدید کار پیشتاز باشند. کسبوکارهای مسوول در این زمینه باید بخش هستهای شکلدهی بازارهای جدید کار و طراحی یک پیمان اجتماعی جدید باشند. محصلین نیز باید این تکنولوژیها را مهار کنند تا مهارتهای خود را در زندگی مردم توسعه دهند. این اقدامات امروز رهبران کشورها است که مشخص میکند آیا رشد آینده کارهای مبتنی بر پلتفرمها فرصتها را برای کل جامعه به حداکثر میرساند یا خودمان برای جستوجوی کارهای گیگی بعدی، به پهپادهایی آنلاین تبدیل میشویم.
ارسال نظر