آیا واقعا ترامپ دیوانه و احمق است؟
به گزارش تسنیم، شاید برای فهم بهتر وقایع چند وقت اخیر ، اندیشیدن درباره سوالات زیر کمک کننده باشد :
آیا واقعا ترامپ دیوانه و احمق است؟ علت تلاش برخی تحلیگران داخلی وخارجی برای اثبات تحمیق ترامپ چیست؟ آیا واقعا سیاستهای آمریکا توسط یک احمق نوشته میشود؟ آیا اصلا سیاستهای آمریکا وابسته به افراد است؟ آیا رؤسای جمهور آمریکا که به تناسب زمان از بین بازیگران، سیاستمداران، دانشگاهیان، تاجران و یا چهرههای کارتونی انتخاب میشوند، قادر به سیاستگذاری کشوری مثل آمریکا هستند؟ آیا سوق دادن افکار عمومی به دشمنی با شخص بهجای یک تفکر لیبرالی که بر کشور آمریکا حاکم است، زیرکانه نیست؟ آیا واقعا کشور آمریکا را یک دیوانه اداره میکند یا یک کشور جنایتکار برای رسیدن به مقاصدش خود را به دیوانگی زده؟
یادمان نمیرود ۸ سال پیش که اوباما با شعار تغییر به مسند ریاست جمهوری نشست، خیلیها دست به قلم شدند برای اثبات تغییر در رفتار آمریکا. همان موقع رهبر معظم، این تغییر را به دستکش چرمی بر دستان آهنین تعبییر کردند و چه تعبییر زیبایی و چه زود این نگاه تعبییر شد، با سیاستهای خصمانه اوباما در منطقه و تولد نوزاد شیطانی داعش، چه قدر خوشبین هستند کسانی که هنوز فرق دست آهنین و دستکش را نفهمیدهاند.
آیا واقعا کشورهای اروپایی با سیاستهای آمریکا فاصله گرفتهاند؟ آیا اصلا میتوان استقلالی برای کشورهای اروپایی و آمریکا قائل شد؟ آیا میتوان فرض کرد که منافع این دول در مورد ایران و جهان با هم ناسازگار هم میتواند باشد؟ تجربه و گذشته تاریخ ایران پس از انقلاب چیز دیگری میگوید. آنان که دچار این تصور خطا شدهاند، مخالفت اروپا و امریکا با ایران را در از دست رفتن منافع مادی ایران تصور کردهاند و چه تصور خامیست که دشمنی امریکا و اروپا با ایران را فقط حفظ منافع در ایران بدانیم و به این خیال خام با زمینهچینی فراهم نمودن منافع اروپا در ایران به خیال خام خود بین اروپا و امریکا فاصله بیاندازیم.
اروپا و امریکا برای دشمنی و از بین بردن نظام در ایران دهها برابر آنچه میتوانستند در ایران کسب کنند، خرج کردهاند. کدام عقل منفعت طلب مادی حاضر است برای بدست آوردن چند هزار تومان پول بیشتر میلیونی خرج کند؟ البته نگاه ژرف اندیش حضرت امام خمینی(ره) و رهبری معظم انقلاب، بارها به ما نشان دادهاند که هدف از دشمنی، کشور ایران نیست و آنچه برای از بین بردنش حاضرند اینگونه خرج کنند، تفکر ضد استکباری نظام ایران است، تفکری که اگر جهانی شود، نظام استکباری دول اروپایی و امریکایی دچار تغییر خواهد شد و این جنگ آمریکا و اروپا با ایران، جنگ بر سر ماندن یا نماندن است.
پس آیا با این تفاصیل، در این برهه حساس میتوان فکر کرد که اروپا و امریکا دچار تفرقه شدهاند؟ آن هم بهخاطر یک فرد به قول خودشان دیوانه. آیا اصلا نظام حاکم بر این دول استکباری اگر وجود ترامپ به ضررشان بود اجازه ظهور چنین احمقی را به سیاست جهان میدادند؟ نباید شک کرد که اینبار نوبت امریکا شده تا نقش دیوانه چاقو بدست را برای ترساندن حریف بهعهده بگیرد؟
تحلیل سخنان به ظاهر احمقانه ترامپ را میتوان در سخنان رئیس جمهور فرانسه یافت، آنگاه که گفت ما با ترامپ در زمینه وجود نقایص و کاستیهای برجام هم عقیدهایم ولی معتقدیم بهجای خروج از برجام باید آن را تکمیل کرد و در زمینههای توان نظامی و ... مذاکره را ادامه داد. و اینک آیا خبرهایی مبنی بر حمایت اروپا از برجام ، باید ما را خوشحال کند؟ آیا باید از خبر سفر رئیس جمهور فرانسه به ایران خوشحال شویم؟ آیا باید اینکه اروپا در زمینه خروج از برجام با امریکا همراهی نمیکند را نشانه پیروزی فرض کنیم؟ آیا خروج از برجامی که طرف مقابل نه به جسم و نه به روح آن اعتقادی دارد و پایبند نبوده، بدتراست؟ یا اینکه همین برجام بیفایده را ادامه دهیم بهامید اینکه بعد توافق بعدیطرف به مذاکرات پایبند شود؟
آیا واقعا خروج از برجام در حال کنونی بیشتر بهنفع ما نیست؟ آیا اگر فردا روزی، امریکا اعلام عدم خروج از برجام داد، باید باز به خیابانها بریزیم و شادی کنیم؟ برای چیزی که دادیم و نگرفتیم! باز دزد و جانی قرار است به محل جرم و جنایت بازگردد؟!
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر