خوب، بد، زشت در جنگ اوکراین-۱

آمریکا در تله جنگی روسیه / غرب چگونه از گرداب جنگ اوکراین رها می‌شود؟

کدخبر: ۵۹۱۳۵۰
اقتصادنیوز: اوکراین، ایالات متحده و ناتو با نادیده گرفتن ماهیت واقعی مسکو و استناد به سیاست‌های زمان جنگ بر اساس تحلیل ترجیحی از روسیه به عنوان یک دشمن ضعیف، خطاکار و ناتوان، ممکن است در تله بیافتند.
آمریکا در تله جنگی روسیه / غرب چگونه از گرداب جنگ اوکراین رها می‌شود؟

به گزارش اقتصادنیوز ، در درگیری کنونی میان روسیه از یک سو و اوکراین، ناتو و ایالات متحده از سوی دیگر، نسبت دادن هر ضعف و بدی به ارتش ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به امری رایج میان تحلیل‌گران تبدیل شده است. این ممکن است از نظر احساسی برای مخاطبان غربی رضایت بخش باشد، اما روشی وحشتناک برای شکل دادن به استراتژی است. این باعث می شود که خودمان، خودمان را در مورد توانایی دشمن فریب دهیم و به برنامه‌های آینده ما برای پیروزی تاثیرات مخرب میگذارد.

آنطور که اکوایران گزارش داده است، دانیل ال دیویس یکی از اعضای ارشد اولویت های دفاعی و یک سرهنگ دوم سابق در ارتش ایالات متحده و نویسنده کتاب «ساعت یازدهم در آمریکای 2020» در مقاله‌ای در وب‌سایت ۱۹۴۵، واقعیت پیش روی اروپا، ایالات‌متحده و اوکراین را در مقابل ظرفیت روسیه نمایان کرده است و برای موفقیت، مواجهه با واقعیت را در اولویت قرار داده است. 

حقایق سخت در مورد جنگ اوکراین

به نوشته دیویس، مشاهدات سان تزو (یک ارتشتار در سده ۶ پیش از میلاد در ایالت وو در کشور چین) در مورد شناخت دشمن در طول هزاره ها به یک حقیقت استراتژیک بسیار مهم تبدیل شده است. تصور اینکه اگر کسی بخواهد حریفی را شکست دهد، باید درک جامع، متعادل و کاملی از آنها داشته باشد، سخت نیست. دست کم گرفتن دشمن و یا مبتنی بر تصویر ناقصی از توانمندی های دشمن، طبیعتاً منجر به انتخاب تدبیرهای ناکارآمد خواهد شد.

اوکراین، ایالات متحده و ناتو با نادیده گرفتن ماهیت واقعی مسکو و استناد به سیاست‌های زمان جنگ بر اساس تحلیل ترجیحی از روسیه به عنوان یک دشمن ضعیف، خطاکار و ناتوان، ممکن است در تله بیافتند. رویکرد کنونی به دنبال اصلاح سوءتفاهم‌های غربی از دولت و ارتش روسیه است تا بتوانند تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرمد و برنامه‌هایی را ترسیم کنند که شانس بیشتری دارند . این بررسی مانند فیلم معروف کلینت ایستوود، خوب، بد و زشت عملکرد روسیه را تا به امروز آشکار خواهد کرد. آنچه ظاهر خواهد شد، تصویر پیچیده‌ای از دشمنی است که دارای قدرت واقعی (اعم از متعارف و هسته ای) و منطقا آسیب پذیری های واقعی است. نمی‌توانیم دقیقاً ارزیابی کنیم که کدام کدام است، با این حال، قضاوت هشیارانه داشته باشید، کی‌یف می تواند با موفقیت به پیروزی برسد و موقعیت باارزشی کسب کند. 

واقعیت‌های هسته‌ای 

مواجهه با واقعیت، پیش نیاز موفقیت است و تا به امروز، غرب در این زمینه ضعیف عمل کرده است. بسیاری اهداف ایده‌آلی برای پایان جنگ ترسیم کرده‌اند، از جمله این که روسیه از خاک اوکراین برون رانده شده و مرزهای آن به سال ۱۹۹۱ بازمی‌گردد. از زمانی  که روسیه به اوکراین حمله کرد، آنها در اشتباه هستند، و البته کاملاً منطقی است که همه حامیان اوکراین مایل به بازگرداندن تمام قلمرو خود باشند.

اما با کنار گذاشتن تصورات خودمان، اولین جنبه از روسیه که غرب باید هوشیارانه آن را درک کند یک واقعیت ساده و خشن است: روسیه بزرگترین انبار تسلیحات هسته‌ای جهان را در اختیار دارد و یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان انرژی و محصولات کشاورزی است. آن‌ها برگه‌های برنده‌ای در اختیار دارند که تحمل یک شکست نظامی آشکار را برای‌شان عملا غیرممکن می‌کند.

در سال 2014، پوتین تمام تمرکز خود را به حفظ کریمه گره زد و آن را به عنوان میراثی به نام خود سند زد. از زمان الحاق غیرقانونی مناطق شرقی اوکراین در سال گذشته، او تعهدات توسعه‌طلبانه خود را عمیق‌تر کرده است. عملاً غیرقابل تصور است که پوتین در هر زمان و تحت هر شرایطی به توافقی گردن گذارد که کنترل هر یک از مناطق الحاق شده را به کی‌یف بازگرداند. انجام این کار توسط شهروندان روسیه به عنوان یک اقدام خیانت‌آمیز تلقی می‌شود. پوتین نیز به طور منفعلانه به ارتش متعارف اجازه نمی‌دهد که نیروهایش را بیرون بکشد.

اگر از نظر فرضی، اوکراین قدرت رزمی کافی برای شروع بیرون راندن فیزیکی روس‌ها از سرزمین‌های اشغالی را داشته باشد، احتمال اینکه پوتین اجازه دهد ضرر متعارف بدون توسل به سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی باقی بماند، عملاً صفر است. پوتین و دیگر مقامات روسیه بارها اعلام کرده‌اند که تنها شرایطی که آنها را به استفاده از موشک‌های هسته‌ای ترغیب می‌کند، در صورت تهدید خاک روسیه است - و کرملین صراحتاً سرزمین‌های اشغالی را خاک روسیه می‌داند.

بسیاری از رهبران و سران، تهدیدهای پوتین را فقط بلوف می‌دانند. حتی ژنرال سابق ارتش ایالات متحده، بن هاجز، ادعا کرد روسیه اگر کریمه را از دست دهد یا در شرف از دست دادنش باشد باز هم از سلاح‌های اتمی استفاده نخواهد کرد بنابراین از بازدارندگی باید دست برداریم. پوتین قبلاً نشان داده است که مایل است برای حفظ خود از نیازهای امنیتی روسیه به زور متوسل شود - ابتدا در گرجستان در سال 2008، سپس در اوکراین در سال 2014، و در نهایت آغاز جنگ همه جانبه در سال 2022 نمونه‌های آن است. فشار بر ارتش برای حرکت‌های نامتعارف بعید است اما پوتین نشان داده است که شخصیت غیرمسئولانه ای دارد. 

غرب به اوکراین زمان، تجهیزات و مهمات داد تا حداقل فرصت جنگی برای بازپس گیری قلمرو در این حمله کنونی داشته باشد. پس از گذشت تقریباً ماه ها، نیروهای مسلح اوکراین هنوز نتوانسته اند به میزان حداقلی به هدف دست یابند و شواهد نشان می دهد که آنها قدرت ضربتی کمی دارند. بنابراین، با توجه به واقعیت‌های جنگی، مناسب است که کی‌یف و حامیان غربی آن، راه‌های جایگزین برای حل منازعه، از جمله راه‌حلی از طریق مذاکره را در نظر بگیرند و به نتایجی سودمند برای ما، اوکراین و غرب دست یابند. برای یافتن بهترین راه‌ برای پایان دادن به جنگ با شرایطی که بیشتر به نفع کی‌یف است، درک خوبی، بدی و زشتی ظرفیت متعارف روسیه بسیار مهم است. هدف اجتناب از نقاط قوت روسیه و بهره برداری از نقاط ضعف آنها خواهد بود. در مرحله بعد، ما توجه خود را به ارزیابی متوازن از قدرت متعارف روسیه معطوف خواهیم کرد.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید