به گفته مجتبی پیری یکی از دلایلی که ما در بخش کشاورزی فراسرزمینی موفق نبوده‌‌‌ایم این است که کسانی که به این کار وارد شدند، پایه ذهنی آنها استفاده از رانت بوده است. برای پیگیری وضعیت کشاورزی فرا‌سرزمینی، مجتبی پیری، مدیرعامل شرکت جهاد سبز که وابسته به موسسه جهاد استقلال وزارت جهاد کشاورزی است پاسخگوی سوالات ما بوده است.

IMG-20221024-WA0000-square copy

آیا کشت فراسرزمینی می‌تواند راهکاری مناسب برای مقابله با این بحران باشد که هر روز بر وسعت آن افزوده می‌شود؟

کشاورزی فراسرزمینی قطعا می‌تواند به ما کمک کند که منابع تولید خود را حفظ کنیم. همچنین می‌توانیم محصولات موردنیاز کشور را بدون خارج کردن ارز، تهیه کنیم. از لحاظ اقتصادی نیز می‌توانیم تولید محصولی را داشته باشیم که تولید آنها در سایر کشورها نسبت به تولیدشان در کشور خودمان به صرفه‌‌‌تر و اقتصادی‌‌‌تر است. اگر ما بعضی از محصولات خود را از طریق کشاورزی هوشمند به عنوان راهبرد تدوین کنیم، می‌توانیم محصولات باکیفیت‌‌‌تری را تولید کنیم. برای مثال در منطقه سیستان و بلوچستان در شهرستان چابهار یک موزستان به ابعاد 5‌هزار هکتار داریم و انواع مختلف موز را در آنجا کشت می‌‌‌کنیم.

ولی به دلایلی که اقلیم 100‌درصد مناسب برای کشت محصول نیست، با عملکرد و کیفیت پایین مواجه هستیم، این در صورتی است که در تمام دنیا، میوه‌‌‌های گرمسیری در مناطقی کشت می‌‌‌شوند که متوسط میزان بارندگی آنها حداقل بالای 500 میلی‌متر در سال باشد. اما ما در چابهار چیزی در حدود 100 تا 120 میلی‌متر بارندگی داریم و کشاورزی انجام می‌‌‌دهیم که به آب و آبیاری وابسته است. این اتفاق نباید صورت گیرد و ما برای محصولاتی مثل موز، باید برویم در مناطقی کشت انجام بدهیم که متوسط میزان بارندگی حداقل بالای 500 میلی‌متر باشد. وقتی این اتفاق بیفتد، رطوبت نسبی بالا می‌رود و هم عملکرد محصول در هر هکتار بالا خواهد رفت و هم کیفیت آن.

آیا ایران تجربه‌‌‌ای در این زمینه داشته؛ اگر پاسخ‌تان مثبت است در کدام کشورها؟ و به دنبال تولید چه محصولاتی هستیم؟

بعد از اینکه آیین‌‌‌نامه کشاورزی فراسرزمینی مصوب شد، آیین‌‌‌نامه اجرایی آن در وزارت جهاد کشاورزی تدوین شد و همکاران ما در حوزه‌‌‌های مختلف مطالعات دقیقی در این‌باره شروع کردند. کارگروه‌‌‌های مختلفی تشکیل شد و امکان‌سنجی صورت گرفت که ما قرار است کشاورزی فراسرزمینی انجام دهیم. اما در کجا؟ در کدام کشور؟ در چه مناطقی؟ آیا اولویت مناطق همسایه است؟ آیا نگاه ما نگاه جغرافیایی است؟ نگاه قومیتی است؟ مذهبی است؟ دینی است؟ همه این موارد مورد بررسی قرار گرفت. به اعتقاد من یک چیز باعث می‌شود که ما یک کشور را برای کشاورزی فراسرزمینی انتخاب کنیم.

هر محصولی اقلیم مناسب خود را می‌‌‌خواهد. اقلیم یک محصول به ما نشان خواهد داد که به کدام کشور برای این موضوع رجوع کنیم. نمی‌توانیم بگوییم چون یک کشور به ما نزدیک‌‌‌تر است یا چون از لحاظ اجتماعی یا مسائل سیاسی به ما نزدیک است، باید به آن مراجعه کنیم. تنها عاملی که باعث می‌شود یک کشور را برای کشت فراسرزمینی انتخاب کنیم، اقلیم مناسب برای تولید آن محصول است. محصول باید عملکرد مناسبی در آن کشور داشته باشد، هزینه‌‌‌های تولید آن بسیار پایین باشد و شرایط آب‌‌‌وهوایی کاملا مناسب رشد آن محصول باشد. آزمون و خطاهایی در ارتباط با انتخاب کشورها صورت گرفته و همکاران ما بر اساس یک نوع دستپاچگی در بعضی از کشورها به دلایلی غیر از دلایل فنی که گفته شد، وارد شدند و به کشت فراسرزمینی اقدام کردند. به نظر من در بعضی از این کشورها موفق نبودند و دلیل اصلی آن هم عدم‌انتخاب درستشان به لحاظ فنی بوده است. با این حال همکاران ما در حوزه وزارت کشاورزی تجربیات بسیار گران‌‌‌قدری را به دست آوردند و می‌توانند از این به بعد ریسک تولید در بخش کشاورزی فراسرزمینی را پایین آورند.  ما در کشورهایی مثل آذربایجان، اوکراین، قزاقستان و غنا یک‌سری فعالیت‌‌‌ها در راستای کشاورزی فراسرزمینی انجام داده‌‌‌ایم. در کشوری مثل قزاقستان برای تولید غلات موفق بوده‌‌‌ایم، اما در کشوری مثل آذربایجان همکاران ما موفقیتی برای تولید نداشته‌‌‌اند. آنها می‌توانستند به جای وارد شدن به تولید محصول زراعی، کشاورزی فراسرزمینی به معنای عام را پیگیری کنند. یعنی می‌توانستند در آنجا از مراتع بسیار مناسب برای تولید دام سبک و گوشت گوسفند اقدام کنند. قرار نیست که ما برای کشاورزی فراسرزمینی فقط در بحث زراعت وارد شویم. برخی کشورها در خصوص محصولات باغی مزیت دارند و برخی دیگر محصولات زراعی و غلات دارند. برخی ‌‌‌از کشورها محصولاتی مثل برنج را می‌توانند تولید کنند و برخی دیگر در خصوص میوه‌‌‌های گرمسیری مزیت دارند. کشورهایی هستند که می‌توانیم در آنها پرورش ماهی انجام دهیم و در بعضی کشورها هم می‌شود دانه‌‌‌های روغنی تولید کرد.

پس به نظر من نکات فنی اصلی‌‌‌ترین موضوع برای تولید این محصولات است. هم اکنون در کشورهایی که گفته شد اقداماتی صورت گرفته است و در بعضی کشورها موفقیت نسبی داشته‌‌‌ایم. برای مثال در اوکراین موفقیت‌‌‌هایی داشته‌‌‌ایم ولی مسائل سیاسی باعث شده است که کارها متوقف شود. اما در کشور غنا شرایط بسیار مطلوب‌‌‌تر است و می‌توانیم آنجا فعالیت در کشت میوه‌‌‌های گرمسیری را ادامه دهیم.

برخی از فعالان صنعت کشاورزی معتقد هستند دولت سیزدهم از ابتدای فعالیت خود تاکنون برای ارتقای بخش کشاورزی و تامین امنیت غذایی کشور اقدامات موثری از جمله پیگیری کشت فراسرزمینی، کشت قراردادی و الگوی صحیح کشت را به طور جدی دنبال کرده آیا به نظر شما این اقدامات کامل و جامع است؟

کشاورزی فراسرزمینی یک مساله فرادولتی است. یعنی اینکه همه دولت‌‌‌ها در هر گرایش و در هر زمینه سیاسی می‌‌‌پذیرند که برای این کار به عنوان راهبرد درست باید اقدام شود. در دولت سیزدهم و دولت‌‌‌های قبلی هم این مساله مورد پذیرش بوده و هست. اما در چند سال اخیر بعضی از موضوعات به شکل ویژه‌‌‌تری دنبال می‌شود. از جمله یک برنامه برای کشاورزی ایران در ارتباط با اینکه الگوی کشت مناسبی برای مناطق مختلف کشورمان داشته باشیم. یک آرایش سرزمینی درست داشته باشیم و بدانیم که چه محصولاتی را با چه میزان عملکردی و در چه مناطقی می‌توانیم تولید کنیم. دیگر قرار بر این نیست که در خلاف جهت آب حرکت کنیم و بدون اینکه اطلاعات کاملی از اقلیم کشوری داشته باشیم، توقع ایجاد کنیم که بتوانیم در محصولات کشور خودکفا شویم. این کار به هیچ وجه امکان‌‌‌پذیر نخواهد بود. اگر بتوانیم این مساله را بپذیریم قطعا باید  به دنبال مسائل جایگزین برای تولید محصول باشیم که یکی از راهکارهای آن کشاورزی فراسرزمینی است. مباحث کشت قراردادی در دولت سیزدهم به شکلی ویژه مورد توجه قرار گرفته و عملا چون ما قانون انتظار را داشتیم و وزارت جهاد کشاورزی از مزرعه تا سفره را باید مدیریت کند، کشت قراردادی شاید یکی از مسائلی است که حداقل دغدغه کشاورزان و مصرف‌کننده‌‌‌هاست و این وزارت می‌تواند آن را تا حدودی مرتفع کند. در کل برای کشاورزی فراسرزمینی آینده روشنی را می‌توان متصور بود به دلیل اینکه هر خطا، ناهماهنگی یا اتفاقی که باید در این راه می‌‌‌افتاده، افتاده است و این نهال نوپای کشاورزی فراسرزمینی در کشور جان گرفته و امروز می‌تواند سریع رشد کند.

برخی از فعالان این عرصه معتقد هستند بحث تامین دام سبک و تامین ذرت و سویا، می‌تواند یکی از محور‌‌‌های کشت فراسرزمینی توسط ایران در کشور‌‌‌های آفریقایی باشد؛ با توجه به آب‌بر بودن این محصولات آیا این اقدام برای کشور سودآوری دارد؟

در زمینه تولید گوشت قرمز، چیزی حدود یک میلیون تن، نیاز گوشت قرمز در کشورمان است. حدود 800‌هزار تن آن را در کشور از منابع دام سبک و دام سنگین تولید می‌‌‌کنیم. پس 200‌هزار تن آن را باید از سایر کشورها وارد کنیم. ما در بعضی از کشورها که مراتع و میزان بارندگی خیلی خوب است  و دشت‌‌‌های وسیع و خاک حاصلخیزی دارند، می‌توانیم به شکل گله‌‌‌داری و دامداری‌‌‌های بزرگ، برای تامین گوشت سبک یا دام سنگین خود برنامه‌‌‌ریزی کنیم. پرورش دام سبک در کشور ارتباط مستقیم با میزان بارندگی سالانه دارد. در سال‌هایی که ترسالی داریم و بارندگی زیاد است، مراتع ما از علوفه غنی خواهند بود و میزان تولید بالا می‌رود و حتی مازاد تولید در دام سبک داریم. ولی در سال‌های خشکسالی، میزان بارندگی کاهش پیدا می‌کند و ما افت شدیدی در تولید، مخصوصا در دام سبک داریم. چون بخش اعظم دام سبک کشور ما وابسته به مراتع است. اگر مراتع غنی باشد، تولید خواهیم داشت و مازاد هم داریم. ولی اگر مراتع ضعیف باشد، تولیدمان افت پیدا خواهد کرد. ما باید برای مواقعی که افت و کاهش تولید داریم، یک جایگزین داشته باشیم. جایگزینی در کشورهایی که مراتع آنها غنی‌تر از ما هستند و ما می‌توانیم گله‌‌‌هایی را در آنجا نگهداری کنیم و در مواقع ضروری دام سبک را به عنوان محصولی که در کشاورزی فراسرزمینی تولید شده، به کشورمان وارد کنیم. در رابطه با ذرت و سویا و نهاده‌های دامی هم، ظرفیت کشورمان برای تولید این محصولات تکمیل است و قاعدتا هیچ چاره‌‌‌ای جز تولید این محصولات در سایر کشورها نداریم.

برای پیشرفت بیشتر در بخش کشت فراسرزمینی چه اقداماتی می‌توان داشت و چالش‌‌‌های اصلی این مساله کجاست؟

ما در این زمینه قوانین بالادستی، ضوابط اجرایی و آیین‌‌‌نامه‌‌‌ها را داریم. در ابتدا دولت‌‌‌های ما و تصمیم‌گیران و قانون‌گذاران این مساله را به لحاظ ذهنی بپذیرند که این کار یک اصل است. کارشناسان ما به لحاظ فنی بتوانند این را تبیین کنند که این اتفاق باید دیر یا زود بیفتد و ما مثل کشورهایی همچون عربستان که 10 میلیارد دلار در کشوری مثل اوکراین سرمایه‌گذاری کرده است و در آنجا محصولات موردنیاز خود را تولید می‌کند باید سرمایه‌گذاری وسیع و مطالعه بسیار منظم و مطلوبی در این زمینه داشته باشیم. همچنین باید امکان‌‌‌سنجی بهتری را در رابطه با کشورهایی که مورد هدف هستند داشته باشیم.  به نظر من کشت فراسرزمینی را باید یک سیستم متمرکز مدیریت کند. مدیریتی که بر اساس و پایه اصول فنی باشد و نباید در سایر مسائلی که گاه گریبان‌‌‌گیر کشور می‌شود از جمله مسائل سیاسی و اجتماعی دخالت کند.

بسیاری معتقد هستند کشت فراسرزمینی می‌تواند نوعی رانت کشاورزی محسوب شود، آیا موافق این موضوع هستید؟

به نظر من یکی از دلایلی که ما در بخش کشاورزی فراسرزمینی موفق نبوده‌‌‌ایم این است که کسانی که به این کار وارد شدند، پایه ذهنی آنها استفاده از رانت بوده است. یعنی اینکه در ابتدا تصمیمشان برای این قضیه استفاده از رانت برای اینکه بتوانند سود بیشتری ببرند بوده است. افرادی که در این زمینه وارد شدند، بیشتر از اینکه فعالان بخش کشاورزی باشند، دلالان و واسطه‌‌‌های حوزه تولید بوده‌‌‌اند و به این کار به شکل یک کار اقتصادی بر پایه ذهنیت‌‌‌های مسموم نگاه کردند.