به یاد فرمون خان
مجتبی سرانجام پور تهران 1350- در کوچه های تو در تو و باریک شهر که راه می روی همه جا صحبت از قیصر است و مرام و معرفت و فرمون خانی که به خاطر ناموسش کشته شد،همه جوانان و لوطی ها کت و شلوار مشکی می پوشند و کلاه شاپو بر سر می گذارند،انگار قهرمانی تازه پیدا شده که همه عاشقش هستند. تهران 1393-چهل و چند سال از آن روزها می گذرد و لوطی ها کت و شلوار هایشان را آویزان کرده اند وکفترهایشان را پر داده اند .جوانان قدیمی که این روزها بیشتر شلوار فاستونی می پوشند و در پارکها با هم سن و سالهایشان عمر
می گذرانند و به فکر روزهای آخر هستند اما حرفشان حرف گذشته است و روزهای رفته، روزهایی که برداشتن کلاه از سر برای دیگری حکم ادب داشت و احترام،روزهایی که به اندازه عمر است و رفقایی که دیگر نیستند و کلاه هایی که دیگر ساخت چین هستند و بوی قدیم را نمی دهند.راوی این تصاویر مسعود قرائی عکاس ۲۴ ساله ای است که این مجموعه را با دوربین موبایلش ثبت کرده است.