طرح تفکیک آب شرب از آب بهداشتی موافقان و مخالفان بسیاری را با خود همراه دارد. یکی از این مخالفان مهدی عقبایی، عضو هیات‌مدیره اتحادیه کارگران صنعت آب و برق ایران و کار‌شناس آب و فاضلاب است که از دلایل مخالفت خود با این طرح می‌گوید. پروژه تصفیه آب شرب از آب بهداشتی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
تفکیک آب شرب و آب مصرفی پروژه بسیار خوبی است. اما این کار، کارِ یک روز و دو روز نیست و از بعد اقتصادی هم نگاه کنید می‌بینید که جدا سازی آب شرب و مصرفی هزینه بسیار بالایی را با خود به همراه دارد. فکر می‌کنم مساله هزینه خیلی مورد بررسی قرار نگرفته است با توجه به تداوم خشکسالی سال‌های جاری می‌تواند برای بخش کشاورزی مشکل‌زا باشد. ما در کشور شش مرحله آبی اصلی داریم و نزدیک ۳۰ زیر مجموعه. همه تنها بر این باورند که با جداسازی آب شرب از آب غیرشرب مشکل بحران آب در کشور حل خواهد شد. اما باید بدانیم که اگر فرهنگ سازی انجام نشود مشکل آبی کشور حل نخواهد شد.
چند درصد از منابع آبی کشور در بخش شرب مصرف می‌شود؟
در کشور ما تنها ۶ درصد از حجم آبی که مصرف می‌شود برای مصارف شرب است. در واقع ۹۴ درصد دیگر در مصارف دیگر به‌کار می‌رود و در واقع مصارف بهداشتی است. مشکل از فرهنگ ما است. اگر این ۶ درصد را به مردم بفروشیم یا پمپ آب بزنیم، مانند اقدامی که در زاهدان و کاشان رخ داد، اکنون هم قرار است در مشهد انجام شود تنها بخشی اندکی از مشکل آب کشور حل خواهد شد. در حال حاضر اگر بخواهیم این کار را انجام دهیم باید از مسوولان بپرسیم در‌‌ همان شهر مشهد که تراکم خیلی بالا است به چه صورت می‌خواهید لوله‌گذاری انجام دهید؟ این هزینه لوله گذاری و سد معبری که انجام می‌شود آیا حساب شده است؟ بیشترین سوال این است که آیا مسوولانی که این طرح را مطرح می‌کنند خود می‌دانند که ۶ درصد از آب در مصارف شرب استفاده می‌شود و ۹۴ درصد در جاهای دیگر؟ حالا این آب جدا شد. باز هم مردم به‌‌ همان‌گونه مصرف می‌کنند حتی اگر قیمت درصدی هم رشد پیدا کند.
از دید شما فرهنگ‌سازی باید در اولویت قرار گیرد؟
قبل از اجرای این پروژه باید فرهنگ‌سازی انجام شود. یعنی اینکه ما قیمت آب را بالا ببریم و شبکه جدا ایجاد کنیم، تنها راه‌حل بحران آب نیست. قبل از این اتفاق باید فرهنگ‌سازی صورت گیرد و فرهنگ مصرف باید تغییر کند. می‌دانیم که اگر جداسازی هم انجام گیرد مزایای دیگری هم دارد.
این طرح در بسیاری از شهر‌ها اجرا شده است، آیا همگی ناموفق بوده‌اند؟
در برخی از مناطق در کاشان و مشهد تراکم کم است و زیر ساخت‌ها جهت اجرای چنین طرحی آماده است اما در داخل تهران یا برخی مناطق مشهد، تبریز، اصفهان و... به‌دلیل تراکم بالا امکان اجرای این طرح نیست. مشکل اصلی ما این است که ما فرهنگ استفاده از آب را هنوز نتوانسته‌ایم برای مردم خود توضیح دهیم و بخواهیم که فرهنگ خود را تغییر دهند. مثلا خشک شدن زاینده‌رود و دریاچه ارومیه به‌ نوع مصرف مردم باز می‌گردد و همه آن به‌دلیل سد سازی نیست. یک بخشی از آن به سد سازی باز مربوط است. مردم هنوز‌‌ همان فرهنگ قدیم را دارند. فرش را داخل خانه می‌شویند و ماشین را در حیاط شست و شو می‌دهند. باید فرهنگ را تغییر دهیم. با گران کردن و دو شبکه‌ای کردن مشکل حل نمی‌شود. ما تنها ۶ درصد آب شرب داریم.
ایران چه میزان با استاندارد مصرف جهانی فاصله دارد؟
استاندارد جهانی برای هر فرد ۱۵۰ لیتر بوده اما در داخل ایران ۲۵۰ لیتر است. ما اگر بتوانیم فرهنگ این ۱۰۰ لیتر را تغییر دهیم و میزان مصرف را به استاندارد جهانی نزدیک کنیم عملا مشکل حل خواهد شد. .
فرهنگ‌سازی از چه کانال‌هایی باید انجام گیرد؟
بدون فرهنگ‌سازی این طرح نتیجه ندارد یعنی ما باید فرهنگ استفاده از آب را تغییر دهیم. باید چندین سال بر فرهنگ مردم کار شود چه از طرق صدا و سیما چه از طریق سایر رسانه‌ها. ادارات می‌توانند بسیار در این راه کمک کنند. استفاده از شیرهای برقی در ادارات کمک بزرگی به کاهش مصرف آب می‌کند. اگر ما این فرهنگ نادرست را تغییر دهیم آب به اندازه کافی خواهیم داشت. فرهنگ ما‌‌ همان فرهنگ ۲۰ سال گذشته است.‌‌ همان‌طور که فرهنگ ساخت و ساز ما تغییر کرده و شهر‌ها متراکم‌تر شده است باید به‌‌ همان اندازه فرهنگ را هم تغییر دهیم. به نظر بنده اگر بخواهیم چنین اقدامی را انجام دهیم باید توان سرمایه‌گذاری را هم داشته باشیم.
اسپانیا در اروپا کشوری کم آب به حساب می‌آید. زمانی که اسپانیا این اقدامات را انجام داد، زیر ساخت‌هایش آماده بود و هم فرهنگ استفاده از آب را داشت. هزینه جداسازی خیلی بالا است. از وزارت نیرو یا هر وزارتخانه‌ای که متولی اجرای این طرح است باید بپرسیم که این پول قرار است از چه کسی گرفته شود؟ آیا قرار است از مصرف کننده گرفته شود؟ باز این اتفاق بر دوش مردم می‌افتد و باعث تحت فشار قرار دادن مردم می‌شود. در واقع یک تورم آبی ایجاد می‌کند. کلا مخالف طرح‌های نسنجیده این چنینی هستیم. ما نباید هر کاری را که در کشور‌های اروپایی انجام ‌می دهند، استفاده کنیم. فرهنگ ما با آنها متفاوت است. منطقه ما با آنها فرق می‌کند. ما ابتدا باید فرهنگ سازی کنیم بعد بستر را ایجاد کرده و به سمت ارزیابی مالی پیش رویم و سپس این طرح را مطرح کنیم. اکنون این طرح مطرح شده است مانند زمانی که قرار بود بنزین گران شود. همه از ترس گرانی به انبار کردن آن می‌پردازند. نباید این حرف‌ها بی‌موقع زده شود این حرف‌ها باید در مناطقی گفته شود که امکان انجام آن وجود داشته باشد. در شهرهای بزرگ غیرممکن است بدون فرهنگ‌سازی و تامین هزینه مناسب این اتقاق به خوبی رخ دهد.
مزایای این طرح چیست؟
اگر از مزایای این طرح بخواهیم بگوییم این است که یک شبکه مستقل استاندارد آب ایجاد می‌شود که باعث افزایش کیفیت آب شده و هزینه زیادی هم برای بهبود شرایط آب نخواهد داشت و اینکه اگر از آب بطری استفاده شود سطح سلامت را در جامعه افزایش می‌دهد و این کار با محاسبات بنده باعث می‌شود کیفیت آب ۱۵ درصد رشد داشته باشد. این دورریزی ساختار لوله‌ها هم کم می‌شود. در واقع این لوله‌ها باعث می‌شوند ۲۵ تا ۳۰ درصد از آب هدر رود. اگر پمپ آب وجود داشته باشد و جداسازی آب انجام گیرد می‌توان دورریز آب را کمتر کرد. این کار سود دیگری هم که دارد این است که آب غیرشرب برای قسمت‌هایی مورد استفاده قرار می‌گیرد که نیاز به آب تصفیه شده وجود ندارد و هزینه تصفیه هم کاهش پیدا می‌کند. از طرف دیگر خطوط قدیمی آب‌رسانی هم ترمیم شده و مشکلاتی که اکنون به‌دلیل فرسودگی این لوله‌ها وجود دارد ایجاد نمی‌شود.