دولت آمریکا هر سال آمار مربوط به صنعت ساختمان و ساخت‌وساز در این کشور را منتشر می‌کند. بدیهی است که «مسکن» بخش مهمی از اقتصاد کشور آمریکاست.  برای آشنایی با ابعاد این بخش از اقتصاد باید بدانیم که ابعاد بازار ساخت‌وساز در شهریور ماه امسال حدود ۲۰۰۰ میلیارد دلار بوده است. از این میزان، سهم بخش خصوصی در ساخت مسکن حدود ۸۷۰ میلیارد دلار بوده است.

مهندسان معمار و سازه، متولیان احداث تمدن در دنیای مدرن محسوب می‌شوند ولی دانشِ مهندسان سازه و معمار برای سیاستگذاری در امر مسکن کافی نیست، بلکه تدوین استراتژی‌های کلان این حوزه، بحثی چندوجهی/پیچیده است و نیازمند آمار و ارقام روشن و دقیق.  در این یادداشت نگاهی داشته باشیم به بخشی از آمار بخش مسکن آمریکا در سال میلادی ۲۰۲۲.

۱- چه تعداد خانه ساخته شد؟

در سال گذشته یک میلیون و ۲۲هزار واحد مسکن «یک واحدی»  و ۳۶۸‌هزار مسکن «چند واحدی» ساخته شده و پروانه پایان کار دریافت کرده است. یعنی جمعا ظرفیت اقتصاد آمریکا در بخش مسکن توانِ ساخت یک میلیون و ۳۹۰‌هزار واحد مسکونی را داشته است.

دقت کنیم! وقتی که یک نفر می‌گوید ما «به راحتی» می‌توانیم سالی یک میلیون مسکن بسازیم باید بداند درباره چه صحبت می‌کند. سردار رستم قاسمی در این زمینه مصاحبه‌ای کرد و گفت که یک میلیون مسکن در سال «شدنی» است (اینجا) ولی گذر زمان نشان داد این‌گونه حرف‌های بزرگ را گفتن راحت است.

۲- نوع سازه واحدهای مسکونی «چندواحدی» چه بوده است؟

در میان آن ۳۶۸‌هزار مسکن چندواحدی مذکور، وضعیت «سازه» خانه‌ها به شرح زیر بوده است:

۷۳‌درصد‌ آنها دارای «سازه چوبی» بوده‌اند و ۲۷‌درصد باقی‌مانده دارای سازه‌های بتنی و فولادی بوده‌اند.

این آمار نشان می‌دهد که پرونده ساختمان‌های با قاب فولادی و بتنی تقریبا بسته شده و مصالح اصلی ساخت‌وساز (در سازه‌های غیر‌بلندمرتبه) چوب است. دقت شود که این آمار نشان‌دهنده سرانه مصرف انرژی در صنعت ساختمان نیز هست. برای ساخت سازه‌های بتنی به سیمان و برای ساخت سازه‌های فولادی به پروفیل‌های فولاد نیاز است که این هر دو توسط دو «صنعت انرژی‌بر» و آلاینده تولید می‌شوند. در کشور آمریکا با وجود صنایع قدمت‌دار فولاد و سیمان، سازه چوبی به عنوان سازه اصلی در انبوه‌سازی مورد توجه مهندسان معمار و سازه قرار گرفته است و این امر باعث شده است تا بخش قابل‌توجهی از انرژی کشور به سمت تولید سیمان و فولاد رهنمون نشود.

کربن در واحد مترمربع

مطالعات پژوهشگران نشان می‌دهد که برای تولید یک تُن سیمان، حدود ۹۰۰ کیلوگرم دی اکسید کربن (CO۲) تولید می‌شود. این امر به دلیل نیاز به حرارت بالا (حدود ۱۲۰۰ درجه سانتی‌گراد) در پروسه تولید سیمان است. در بحث تولید فولاد اعداد وحشتناک‌تر است. برای تولید یک تن فولاد، بیش از یک تن دی‌اکسید کربن تولید و وارد محیط‌زیست می‌شود (به دلیل حرارت بالا و انرژی مورد نیاز در پروسه تولید فولاد).

همچنین هر دوی این صنایع (خصوصا صنعت فولاد) آب‌بر محسوب می‌شوند که استفاده از سازه چوبی باعث شده علاوه بر تولید کمتر کربن به ازای هر مترمربع مسکن، صرفه‌جویی در مصرف منابع آبی کشور نیز صورت پذیرد.  این بحث این سوال را مطرح می‌سازد که آیا بهتر نیست ما در کشورمان چوب را از کشورهای دارای منابع جنگلی وارد کنیم ولی انرژی و آب کشور را در تولید فولاد و سیمان به هدر ندهیم؟ آیا دانشگاه‌های ما در این زمینه مطالعه داشته‌اند؟ خیر.

خاطرنشان می‌سازد چوب اساسا کالای گران‌قیمتی محسوب نمی‌شود و با توجه به شرایط بحرانی آب و محیط‌زیست در کشورمان نیازمند مطالعه جدی درباره آنالیز قیمت/انرژی احداث سازه‌های چوبی در طرح‌های انبوه‌سازی هستیم.

سخن آخر

نبود آمار و اعداد دقیق و روشن در بحث مسکن (نظیر آمار دقیق تعداد پروانه‌های شروع کار، تعداد پروانه‌های پایان کار و...) در کشورمان یکی از عوامل جدی کلی‌گویی در بحث مدیریت مسکن است. مدیریتی که بخش مهمی از اقتصاد، انرژی و آب یک کشور به آن گره خورده است.