با این ‌‌‌حال، بسیاری از مدیران عامل به‌رغم این شعارها، اغلب اوقات دقیقا عکس این رویکرد را در پیش می‌‌‌گیرند و به قیمت خرج کردن موفقیت‌‌‌های درازمدت، روی تحقق اهداف درآمدی کوتاه‌‌‌مدت تمرکز می‌کنند.

این رویکرد تقریبا همیشه اشتباه است. مطالعات موسسه مک‌‌‌کینزی و موسسه CFA و پژوهش‌‌‌های متعدد دیگری، قویا نشان می‌دهند که شرکت‌هایی که در مقایسه با رقبایشان کمتر روی رشد درازمدت سرمایه‌گذاری می‌کنند، در طولانی‌‌‌مدت یا میان‌‌‌مدت عملکرد ضعیف‌‌‌تری دارند. بیشترین پاداش هم از آن شرکت‌هایی است که حتی در طول دوره‌‌‌های سختی همچون اوضاع کنونی، به سرمایه‌گذاری ادامه می‌دهند. پس این کوتاه‌‌‌مدت‌بینی کوته‌‌‌بینانه تقصیر کیست؟ مدیران شرکت‌ها انگشت اتهام را سمت تحلیلگران بخش فروش و سرمایه‌گذاران حریص می‌‌‌گیرند؛ چون تحلیلگران بخش فروش، جلساتی را که مدیران و سرمایه‌گذاران در مورد نتایج مالی شرکت برگزار می‌کنند تحت کنترل دارند و اهداف سه‌‌‌ماهه را طلب می‌کنند تا در مدل‌‌‌های تحلیلی استفاده کنند و کسانی را که به هدف نرسیده باشند تنبیه می‌کنند.

سرمایه‌گذاران هم از طرح‌‌‌های کوتاه‌‌‌مدت شرکت انتظار سودآوری در قیمت سهام دارند و می‌‌‌خواهند سودهای به ‌‌‌دست ‌‌‌آمده خرج بازخرید سهام و پرداخت سود به سهامداران شود. هرچند این شکایت‌‌‌ها خالی از واقعیت هم نیستند و تا حدی صحت دارند، اما رهبران سازمانی و به‌‌‌خصوص مدیران مالی هم باید نگاه دقیقی به آینه بیندازند.

سال گذشته، افق زمانی سرمایه‌گذاری برای بزرگ‌ترین شرکت‌های سهامی عام جهان به پنج سال کاهش یافت. این عدد کوتاه‌‌‌ترین بازه زمانی از سال ۲۰۰۹ به این‌‌‌سو است که اندیشکده FCLTGlobal شروع به بررسی و انتشار اطلاعات کارهایی کرد که شرکت‌ها با سودشان می‌کنند. دقیقا در همان زمان، افق زمانی سرمایه‌گذاران تا ۵،۴سال افزایش یافت که از زمان بحران مالی، این اولین باری بود که بازه توجه مدیران عامل کوتاه‌‌‌تر از سرمایه‌گذارانی بود که برایشان کار می‌‌‌کردند.

دلیل عمده کاهش شمار شرکت‌ها در شاخص بازار جهانی MSCI (شاخص سهامی است که عملکرد حساب شرکت در بازارهای توسعه‌‌‌یافته و درحال‌‌‌توسعه را محاسبه می‌کند)، هیاهویی است که اخیرا نسبت به هزینه پول برای بازخرید سهام به راه افتاده و بازخرید سهام به‌‌‌جای اینکه از مبلغ سود در سرمایه‌گذاری و تحقیق و توسعه استفاده کند که می‌تواند منجر به رشد آتی شود، سودهای حاصله را بلافاصله به سهامداران بازمی‌‌‌گرداند.

موج بازخرید سهام سال گذشته تحت‌تاثیر آخرین قطرات سودهای پایین، با ۱.۳ تریلیون دلار به بالاترین نرخ جهانی خود رسید. طبق تحقیقات متعدد جنس هندرسون، این سود پایین باعث می‌‌‌شد اخذ وام برای بازخرید سهام عملا برای شرکت‌ها مفت تمام شود. شرکت‌های انرژی که بعد از جنگ روسیه و اوکراین با افزایش شدید سود خود مواجه شدند هم ترجیح دادند که قسمت کمتری از سود خود را نگه ‌‌‌دارند.

در همین اثنا، به گفته الن هی، مدیر تحقیقات سازمان غیرانتفاعی FCLT که پژوهش‌‌‌ها و ابزارهایی را توسعه می‌دهد که سرمایه‌گذاری درازمدت را تشویق می‌کند، افق‌‌‌های سرمایه‌گذاری به دو دلیل در حال افزایش هستند. اول اینکه پول بیشتری در صندوق‌های سرمایه‌گذاری شاخصی کم‌‌‌هزینه (صندوق‌های سرمایه‌گذاری که نسبت هزینه یا مبلغ مدیریت سالانه صندوق در آن پایین است) واریز می‌شود که طبیعتا با شرکت می‌‌‌ماند و دوم، پول بیشتری در صندوق‌های خصوصی واریز می‌شود و این صندوق‌ها پول سرمایه‌گذاران را برای بازه‌‌‌های بسیار طولانی‌‌‌تری ضبط می‌کنند.

این تغییرات باید تا حدی خیال رهبران شرکتی را راحت کنند که با اطمینان بیشتری اهداف درازمدت را در اولویت قرار دهند. اما چیزی که دارد رخ می‌دهد این نیست. به‌‌‌جای هر تغییر مثبتی، افق زمانی شرکت‌ها در دهه گذشته ۲۵‌درصد کاهش‌‌‌ یافته و مدیران ارشد آن‌‌‌قدر در سمتشان باقی نمی‌‌‌مانند که نتیجه انتخاب‌‌‌هایشان را ببینند. از سال ۲۰۱۳ به این‌‌‌سو، در شاخص اس‌اند پی ۵۰۰ دوران تصدی مدیران عامل ۲۰‌درصد کاهش‌‌‌ یافته و به ۴.۸ سال رسیده است.

تورم پایدار امسال و نگرانی‌ها درباره احتمال وقوع رکودی دیگر باعث شده این تناقضات بیشتر به چشم بیایند. دوسوم از مدیران مالی شرکت‌های جهانی بزرگی که موسسه خدمات حرفه‌‌‌ایEY امسال بررسی کرده اذعان داشته‌‌‌اند که بر سر نحوه برقراری تعادل بین اهداف کوتاه‌‌‌مدت و درازمدت تنش و اختلاف وجود دارد. مساله صرفا این نیست و وضعیت از این هم بدتر می‌شود.

نیمی از این مدیران مالی گفته‌‌‌اند برای رسیدن به اهداف سودآوری کوتاه‌‌‌مدت، طرح‌‌‌ها و بخش‌‌‌هایی را حذف می‌کنند که اولویت بلندمدتشان بوده. مایلز کارسن از شرکایEY می‌‌‌گوید: «مدیران مالی باید بین حفظ ارزش، بهینه‌‌‌سازی سود و رشد درازمدت تعادل برقرار کنند. در شرایط اقتصادی نامعلوم آنها به اهداف کوتاه‌‌‌مدت روی می‌‌‌آورند.»

متخصصان نظارتی می‌‌‌گویند طرح حقوق و دستمزد بسیاری از شرکت‌ها همچنان بر سود و قیمت سهام فعلی تاکید دارد و برخی از هیات‌‌‌های منصفه با اتصال پرداخت به اندازه‌‌‌های کیفی فضایی و غیرقابل‌‌‌اندازه‌‌‌گیری، ارتباط شرکت با رشد درازمدتش را ضعیف‌‌‌تر هم کرده‌‌‌اند.

اما حالا هیات‌‌‌های منصفه فرصت نادری دارند تا تغییر عمده‌‌‌ای به وجود بیاورند. نرخ سود بالاتر به همین سرعت افراد را وادار کرده که در جذابیت بازخرید سهام تجدیدنظر کنند. خروج مدیران عامل و مدیران مالی از شرکت‌های بزرگ آمریکایی و بریتانیایی هم همچنان در بالاترین حد خود در طول یک دهه گذشته است. رهبران سازمانی که گزینه‌‌‌های احتمالی برای مدیران عامل رفته را بررسی می‌کنند، باید با هر کاندیدایی درباره اینکه چگونه می‌‌‌خواهند برای سهامداران تولید ارزش داشته باشند تمام و کمال گفت‌وگو کنند و قراردادهای استخدامی جدیدشان را مطابق با آن ساماندهی کنند. اگر الان وقت آن نباشد که کمر همت ببندیم، شاید بهتر باشد همگی برویم به ‌‌‌سلامت.

منبع: Financial Times