پیشبینیهای گارتنر برای مسیر زیرساخت دیجیتال
پیشبینی شماره ۱ گارتنر: تا سال ۲۰۲۵، ۷۰ درصد از سازمانها اتوماسیون زیرساختهای ساختاریافته را برای ارائه انعطافپذیری و کارآیی پیادهسازی خواهند کرد که این میزان در سال ۲۰۲۱، ۲۰ درصد بود.
بر اساس نظرسنجی رهبران زیرساخت و عملیات ۲۰۲۱ گارتنر، ۸۰درصد از پاسخدهندگان، اتوماسیون را به عنوان یک تاکتیک برتر برای دستیابی به بهینهسازی هزینه میدانند. با این حال، بسیاری از سازمانهای زیرساخت و عملیات در تلاش هستند تا بدانند از کجا و چگونه با اتوماسیون زیرساخت، که منجر به تردید و از دست رفتن فرصتها میشود آغاز کنند. اتوماسیون زیرساخت باید به عنوان یک رشته دانشگاهی درنظر گرفته شود، زیرا نیاز به برنامهریزی و هماهنگی مناسب برای افزایش بهرهوری دارد. ایجاد یک تیم اختصاصی میتواند به اطمینان از مقیاس، کارآیی و ثبات کمک کند. هنگام آغاز جابهجایی به سمت اتوماسیون، روی بهرهوری و کارآیی به عنوان محرکهای اولیه تمرکز کنید، چراکه تیمها را قادر میسازد کارهای معمول را در اتوماسیون بارگذاری کنند و حجم کار قابل اجرا را بهبود بخشند و همانطور که اتوماسیون زیرساخت رشد پیدا میکند، بهینهسازی هزینه به عنوان یک خروجی کلیدی ظاهر میشود.
پیشبینی شماره ۲ گارتنر: تا سال ۲۰۲۵، تنها ۵۰ درصد از شرکتها مهارتهایی را برای اتوماسیون زیرساختها در پلتفرمهای ترکیبی و چند ابری توسعه خواهند داد که این میزان در سال ۲۰۲۱ کمتر از ۱۰ درصد بود.
بسیاری از سازمانهای زیرساخت و عملیات ابتکارات اتوماسیون را به جای توسعه مهارتها و نقش، روی انتخاب فناوری ابزارسازی متمرکز کردهاند. در واقع، این نظرسنجی نشان داد که چالش اصلی برای سازمانهای زیرساخت و عملیات، فناوری اطلاعات، مهارتها و منابع ناکافی است. بدون مهارتهای مربوطه، فناوریهای اتوماسیون به «جعبههای سیاه» تبدیل میشوند که به خوبی درک یا ادغام نشدهاند. با تمرکز بر توسعه ترکیبی از مهارتها و نقشها برای دستیابی به اهداف تجاری، مانند کارآیی و چابکی در محل، دیدگاهها را در مورد اتوماسیون زیرساخت تغییر دهید. تعیین نقش طراحان و معماران برای پشتیبانی از اتوماسیون ضروری است تا اطمینان حاصل شود که اتوماسیون همانطور که انتظار میرود کار میکند، از خطاهای قابلتوجه جلوگیری میکند و سایر فناوریها را تکمیل میکند.
پیشبینی شماره ۳ گارتنر: تا سال ۲۰۲۷، ۳۵درصد از حجم کاری برنامهها بهینه یا آماده برای تحویل ابری نخواهد بود، در حالی که این میزان در سال ۲۰۲۲، ۵۵درصد است
امروزه، حدود ۱۰درصد از کل حجم کارها، برنامههای کاربردی مبتنی بر ابر هستند، و اکثر توسعههای جدید، اساسا ابری هستند. زیرساخت به زودی به حالتی میرسد که تقریبا یکسوم از حجم کارها در فضای ابری اجرا میشود، یکسوم میتوانند با افزایش پیچیدگی به ابر منتقل شوند و یکسوم به دلیل پیچیدگی، عملکرد، اقتصادی یا محدودیتهای نظارتی در فضای ابری اجرا نمیشود. زیرساخت و عملیات باید تحویل زیرساخت را برای هر برنامه براساس این دستهبندیها بهینه کند. . افزایش و جابهجایی برنامهها و حجم کارها منجر به تحویل بهینه کمتر، افزایش هزینهها و پیچیدگی بیشتر میشود. استانداردسازی زیرساختها با مدرن کردن یا منطقی کردن برنامههای کاربردی قدیمی، برنامههای بیشتری را قادر میسازد تا برای تحویل ابری آماده باشند و هزینهها را کاهش دهد.
پیشبینی شماره ۴ گارتنر: تا سال ۲۰۲۵، ۴۰ درصد از محاسبات و فضای ذخیرهسازی مبتنی بر محل تازه خریداریشده بهعنوان یک سرویس مصرف میشود که این رقم در سال ۲۰۲۱ کمتر از ۱۰ درصد بود.
رایانش ابری به کاربران آموزش داده است تا بر اساس تقاضا، راهحلهای مبتنی بر هزینههای عملیاتی (opex) را به کار گیرند، که بسیاری از آنها بر اساس پرداخت در زمان انجام کار هستند. با تغییر احساسات و انتظارات خریداران، ارائهدهندگان سیستم به تامین مالی محصولات سختافزاری سرمایه روی آوردهاند تا آنها را به عنوان یک سرویس ارائه دهند. به عنوان مثال، زیرساختهای نوظهور مانند یک سیستم کامپیوتری بدون سیستم عامل پایه به عنوان یک خدمت و لبه به عنوان خدمت متناسب با این مدل هستند.
هنگام در نظر گرفتن محاسبات، ذخیرهسازی و شبکه به عنوان ارائه خدمات، تعامل در چابکی، هزینه، کنترل، عملکرد، پتانسیل جذب و حاکمیت بین ارائه یک سرویس ابر درمقیاس بزرگ و زیرساخت اختصاصی ارائهشده بر اساس مصرف را ارزیابی کنید.
با انتخاب زیرساختهای مبتنی بر مصرف برای برنامههایی که باید بهروزرسانی یا مجددا مستقر شوند، اما نمیتوانند از سرویس ابری ارائه شوند، هزینهها را بهینه کنید. با آوردن همان رویکردهای ردیابی و تجزیه و تحلیل هزینه برای خدمات مبتنی بر مصرف مانند خدمات ارائه شده به خدمات ابری، هزینههای غیرعمدی را حذف کنید یا کاهش دهید.