هزینه‌‌‌های حمایت اجتماعی در این قاره طی دوسال گذشته به طور متوسط ۵/ ۷‌درصد از تولید ناخالص داخلی بوده است و نیمی از کشورها ۶/ ۲‌درصد یا کمتر را هزینه تامین‌اجتماعی خود کرده‌‌‌اند. این میزان به‌‌‌طور قابل‌توجهی کمتر از میانگین جهانی ۹/ ۱۲درصد (نزدیک به ۱۳)‌ است. گزارش جهانی تامین‌اجتماعی سال اخیر ادعا می‌کند که گزارش منطقه‌‌‌ای برای آسیا و اقیانوسیه نشان می‌دهد تنها ۱/ ۴۴‌درصد از جمعیت قاره‌‌ کهن به حداقل یک‌مزیت خاص تامین‌اجتماعی دسترسی دارند. با نگاهی به برخی مزایای خاص می‌‌‌توان نشان داد که تنها ۹/ ۴۵‌درصد از مادران تازه وضع‌حمل کرده، مرخصی زایمان با حقوق دریافت کرده‌اند و تنها ۱۴‌درصد از کارگران بیکار مزایای بیکاری دریافت می‌کنند. طرح‌‌‌های تامین‌اجتماعی کمکی محدود به افرادی است که در بخش رسمی کار می‌کنند، در حالی که طرح‌‌‌های غیرمشارکتی معمولا گروه کوچکی از فقیرترین افراد جامعه را هدف قرار می‌دهند؛ این امر به آن معناست که گروه بزرگ و مهمی از کارگران بدون محافظت اجتماعی به حال خود رها شده‌‌‌اند.

این به اصطلاح «جمعیت گمشده تامین‌اجتماعی» که سازمان جهانی کار در گزارش خود از آن صحبت کرده است، شامل بسیاری از زنان، کارگران مهاجر، خوداشتغال‌‌‌ها، کارگران شرکت‌های کوچک و کوچک، کارگران خانگی، کارگران فصلی و کاذب و کارگران اختصاصی خانواده است. علاوه بر این شکاف‌‌‌های پوششی قابل‌توجه میان آسیا و اروپا، به شکل زایدالوصفی چشمگیر است. پوششی که وجود دارد اغلب برای ارائه تامین‌اجتماعی مناسب کافی نیست؛ زیرا در این قاره اساسا بودجه و سرمایه‌گذاری مربوط به آتیه افراد و تامین‌اجتماعی و بیمه در قیاس با سایر مخارج نیز به چشم نیامده و ناچیز است. این گزارش از کشورهای منطقه می‌‌‌خواهد بین مسیرهای مختلف توسعه، یکی را انتخاب کند. یکی از این رویکردها، رویکرد به‌اصطلاح «از بالا» است که با توجه به نقش والای تامین‌اجتماعی، با هدف فراگیرتر بودن آن، از سرمایه‌گذاری در تامین‌اجتماعی دفاع می‌کند. گزینه دیگر تمرکز بر تحکیم قوای مالی و دنبال کردن یک رویکرد «ریاضتی» است که کشورها را در دام الگوی رشد «کم‌هزینه‌سازی- کاهش توسعه انسانی» می‌‌‌اندازد؛ رویکردی که این روزها در بسیاری از کشورهای آسیایی و کمتر توسعه‌یافته مشاهده می‌شود.