دکتر احمد یزدان‌پناه

دلیل عمده اینکه، WTO، سازمان تجارت جهانی، در امور پولی IMF دخالت می‌کند مشکلات اخیر عدم‌توازن در اقتصاد جهانی، به خاطر نرخ‌های ارز کم‌ارزش‌گذاری‌شده (under valued) و دیگری کم و کیف صندوق‌های ثروت حاکمیتی (SWF) است. اما ‌چرا WTO به این دو مهم حساس شده است؟ زیرا این نوع دستکاری ارزی بر کم و کیف معاملات تجاری جهانی در حوزه صادرات و واردات تاثیری معنی‌دار دارد؛ یعنی وقتی یک پول کم‌ارزش‌تر از آنچه باید باشد، قیمت‌گذاری می‌‌شود هم چون تعرفه برای واردات و چون یارانه (سوبسید) برای صادرات عمل می‌کند.

برخلاف تعرفه‌ها که در ادوار مذاکرات WTO کاهش کمی یافتند، دستکاری‌های نرخ ارز؛ یعنی کم‌ارزشی آنها شدید بوده است. مثال کلاسیک و بارز آن نرخ ارز چین است که در فاصله سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ بین ۲۰ تا ۶۰ درصد زیر ارزش تعادلی خود بوده است. برآوردها نشان می‌دهند که حذف این کم‌ارزشی مازاد تراز تجاری چین را بین ۶ تا ۱۲ واحد درصد GDP آن کشور کاهش می‌دهد، رقمی معادل ۱۵۰ تا ۳۰۰ میلیارد‌دلار. چین در این قضیه تنها نیست. بررسی‌ها نشان می‌دهند از میان ۸ کشور عمده صادر‌کننده نفت که نرخ ارز واقعی آنها پابه‌پای نرخ قیمت واقعی نفت حرکت کرده است در همان فاصله زمانی ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۷ قیمت‌های واقعی نفت حدود ۲۵۰ درصد افزایش داشته، ولی رفتار کشورهای صادرکننده نفت دوگانه بوده است. در این دوره زمانی در ۵ کشور نفتی امارات، کویت، عربستان سعودی، بحرین و ونزوئلا به طور متوسط نرخ ارز واقعی حدود ۲۰ درصد تضعیف شده‌؛ در حالی که در سه کشور نروژ، روسیه و ایران پول کشورها، به طور متوسط در مقابل سایر پول‌ها حدود ۲۴ درصد تقویت شده ‌است.

البته باید یادمان باشد که نرخ‌های ارز و سیاست ارزی در کشورهای صادرکننده نفت تحت عوامل خاصی شکل می‌گیرد، با وجود این حتی با توجه به شرایط متفاوت آن کشورها از نظر سلطه ‌بخش نفت در اقتصاد ملی و درآمد دولت‌های آنها و حجم ذخایر ثابت شده نفت در آنها، تضعیف واقعی یا کاهش ارزش پول ملی در مقابل سایر پول‌ها یا تقویت ملایم و کم موجب شوک یا تکانه مثبت قیمت‌ها به میزان شدید و به احتمال زیاد دائمی می‌شود. برخی برآوردها حکایت از آن دارند که هر افزایش صد‌درصدی در قیمت واقعی نفت، ‌پول کشورهای نفت‌خیز را در بلندمدت با تقویتی ۵۰درصدی مواجه می‌سازد! بر این مبنا حساب کنید که این پول‌ها احتمالا چقدر از قدرت رقابتی غیرنفتی‌ ما می‌کاهد. در کوتاه‌مدت هم پیامدهای آن بر تجارت شاید کوچک باشد؛ ولی با توجه به حجم واردات چین و کشورهای عمده صادرکننده نفت، می‌توان گفت حرکت به سوی تقویت پول در آنها، حجم تجارت جهانی را حدود نیم تریلیون‌دلار افزایش می‌دهد. WTO می‌گوید دستکاری ارزها و کم‌ارزش‌گذاری پول‌ها همان سیاست به «فقر انداختن همسایه یا شریک تجاری است» که هم سازمان تجارت جهانی و هم صندوق بین‌المللی پول برای ممانعت از آن سیاست‌ها برپا شده‌اند. نکته حیاتی آنکه اگر قرار باشد، در مورد دو طرف عمده تجاری کشور یعنی هند و چین در مبادلات آینده، پول ملی آن کشورها را ملاک قرار دهیم، کم‌ارزشی و پرارزشی پول آنها که شاخص همبرگر اکومونیست آن را اخیرا مشخص کرده است، باید مدنظر مسوولان باشد.