محمود صدری

خبرهای مرتبط با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در روزهای اخیر دل آزار و تامل‌برانگیزند. دل‌آزارند چون محتوای منفی آنها از زیر لفافه‌های دیپلماتیک بیرون زده است و تامل‌برانگیزند، زیرا مواجهه با این چالش، به تدابیری سنجیده نیاز دارد. این خبرها عبارتند از: موافقت اولیه ترکیه با استقرار سلاح‌های موضوع طرح سپر موشکی ناتو در خاک این کشور، کند شدن روند سرمایه‌گذاری چین در صنایع نفت و گاز ایران، سخنان تحریک‌آمیز رییس‌جمهوری فرانسه درباره احتمال حمله به ایران، ‌توقف همکاری گازی ایران و «گس‌پروم» و سرانجام اظهارات بدبینانه آمانو مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره برنامه هسته‌ای ایران.

این خبرها در نگاه نخست، نشانه فشار هماهنگ و همنوا یا دست‌کم هم‌زمان و هم‌زبان دوستان و رقیبان و دشمنان بر جمهوری اسلامی است؛ اما واقعیت امیدوار‌کننده‌ای که پشت این تحولات نگران‌کننده نهفته است، همان موضوعی است که درخور تامل جدی است. برای فهم این موضوع باید اجزای فشار و تهدیدات علیه جمهوری اسلامی را جزء به جزء بررسی کرد.

۱- ترکیه - ناتو - ایران: سیاست خارجی ترکیه اگرچه پرتحرک و منعطف است، اما تنگناهای آن نیز پرشمارند. رهبران آنکارا برای پیش‌ بردن سیاست خارجی خود ناگزیرند منافع ناهمسو و بعضا متضاد را در بسته‌ای واحد قرار دهند. آنها از سویی ناگزیرند در چارچوب مناسبات اروپایی، با اتحادیه اروپا همکاری و با آمریکا و روسیه رقابت کنند. از سوی دیگر، در چارچوب اتحاد امنیتی با رژیم تل‌آویو و جمهوری آذربایجان، به سوی چالش با اروپا و روسیه و ارمنستان کشیده شده‌اند. این اتحاد علاوه بر این، موجب رنجش جدی مقاومت فلسطین، مسلمانان جهان و برخی رهبران کشورهای اسلامی است. همین ملاحظات اخیر است که گاهی ترکیه را به اتخاذ مواضع تند در برابر رژیم صهیونیستی وادار و اتحاد امنیتی را با چالش مواجه می‌کند. بنابراین همکاری ترکیه با ناتو علیه ایران را می‌توان علاوه بر تهدید ایران، اضافه شدن لایه‌ای دیگر به گرفتاری‌های سیاست خارجی آنکارا تلقی کرد و راه‌حل مساله را در قالب همین مناسبات پرچالش سیاست خارجی ترکیه جست‌وجو کرد.

۲- چین- سرمایه‌گذاری- ایران: کاهش سرمایه‌گذاری چین در ایران اگر آنگونه که گفته می‌شود رخ داده باشد تک علتی نیست. اگر یک علت این وضع، همراهی احتمالی چینی‌ها با غرب باشد، علت دیگر و مهم‌تر این است که کاهش پیش‌بینی‌های رشد اقتصادی چین و ایضا دیگر کشورهای نوظهور به علاوه کاهش رشد اقتصادی و بحران مالی مزمن در اقتصادهای صنعتی، تقاضای سرمایه‌گذاری را کاهش داده است. این خبر برای هیچ کشوری در جهان خوشایند نیست و هر ملتی به گونه‌ای از ‌آن متضرر می‌شود؛ ضرر ایران نیز کاهش سرمایه‌گذاری خارجی است.

۳- سارکوزی- ایران - آمانو: اظهارات تهدیدآمیز نیکلای سارکوزی رییس‌جمهوری فرانسه و سخنان تحریک‌کننده آمانو مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی آبشخور واحد دارد و یک هدف را دنبال می‌کند. منظومه غرب، جمهوری اسلامی را ناسازگار با نظام بین‌المللی می‌داند و خواستار تغییر رفتار بنیانی ایران است. این تغییر مورد نظر دو وجه اصلی دارد که اولی قبول وضع موجود در فلسطین و خاورمیانه است و دوم قبول وضع موجود در نظم جهانی است. جمهوری اسلامی اولی را از خطوط قرمز خود و دومی را موضوع مذاکره می‌داند؛ یعنی اینکه هنوز نمی‌توان گفت همه بندهای رابطه ایران با جهان غرب گسسته شده است.نتیجه‌ای که از این تقسیم‌بندی سه‌گانه می‌توان گرفت این است که سیاست خارجی ایران، مسائل پرشماری دارد اما هیچ یک از این مسائل به تنهایی یا جمع جبری آنها بیانگر وضع هراس‌انگیز نیستند. تامل اصلی در این زمینه این است که سیاست خارجی ایران باید به گونه‌ای سامان یابد که هریک از این مسائل موضوع پرونده‌ای جداگانه تلقی شود. تدبیر برآمده از این تامل نیز لاجرم مذاکره پیگیر با کشورهای مرتبط با اجزای سیاست خارجی است. خطر اصلی نیز در این است که بدخواهان جمهوری اسلامی بتوانند همه این مسائل را یک کاسه کنند و به جای «مسائل ایران» از «مساله ایران» سخن بگویند.