محمدحسین باقی- هیچ‌کس شکست سریع داعش را پیش‌بینی نمی‌کند. اگرچه حملات نیروهای ائتلاف شدت گرفته و چالش‌های پیش روی دولت عراق هم زیاد است اما حیدر العبادی می‌کوشد تا پلی میان اقلیت اهل سنت ایجاد کرده و ارتش را از نو سازمان دهد. داعش بیشتر در حالت «تهاجمی» است تا «دفاعی» به نظر می‌رسد درگیری‌ها حالت سینوسی داشته باشد که میان «تصرف سرزمینی» و «تاکتیک‌های کلاسیک وحشت‌آفرینی» در نوسان است. داعش دل به این بسته است که میان شیعیان و اهل سنت درگیری به وجود آید. در این صورت، این گروه امیدوار است که در ماه‌های آینده با تشدید نارضایتی میان اهل سنت شمال بغداد را به دست گیرد. پاشنه آشیل و نقطه ضعف داعش همانا وظیفه تامین و ارائه خدمات اجتماعی، آب، برق و تضمین عرضه مواد غذایی است. گزارش‌ها و نشانه‌هایی هست که در موصل- دومین شهر بزرگ عراق- داعش در این زمینه‌ها شکست‌هایی را تجربه کرده است. در سال ۲۰۱۵ ، نیروهای امنیتی عراق به دنبال بازپس‌‌گیری موصل برخواهند آمد اما پیش‌بینی‌ها از یک سال تهاجمی به نظر خوش‌بینانه است. آنچه در سال ۲۰۱۵ احتمال آن می‌رود «کوزووی جدید» است یعنی یک پاکسازی قومی- مذهبی تمام عیار در مقیاس وسیع. این به دست گروهی افراطی انجام خواهد شد که افراطی‌تر از القاعده بوده و امیال بین‌المللی دارد و این نگران‌کننده است. «مجید نواز» از اندیشکده « Quilliam» مستقر در لندن می‌گوید نشانه‌هایی هست مبنی بر اینکه داعش به دنبال باز کردن جبهه‌های جدید در سوریه (جنوب دمشق و به سوی مرز لبنان) یا با همکاری گروه‌های دیگر یا با اتکا به نیروهای خود است. داعش آماده است تا حلب را بگیرد و از شکاف پیش‌آمده در میان سایر گروه‌های شورشی بهره کامل را ببرد. میدان جنگ در سوریه بسیار پیچیده است. در این کشور جناح‌ها و ائتلاف‌ها و اتحادهای بسیاری شکل گرفته که بیش از آنکه بر مبارزه با اسد متمرکز باشند به دنبال مبارزه با یکدیگر هستند تا از فردای سوریه بدون اسد بهره بیشتری ببرند. پیروزی نظامی برای دولت یا مخالفانش در سال ۲۰۱۵ همچون سال‌های ۲۰۱۴ یا ۲۰۱۳ بعید است. «جاشوا لاندیس»، ناظر و کارشناس تحولات سوریه در دانشگاه اوکلاهما مدعی است: «سومالیزه شدن سوریه غیرقابل اجتناب است، مگر اینکه اپوزیسیون متفرق، متحد شود و جامعه بین‌الملل تمام مراکز قدرت در سوریه را از میان ببرد.»

ائتلاف ناتوان در پی مهار داعش

«اشتون کارتر» وزیر دفاع آمریکا در سال ۲۰۱۵ به‌دنبال توقف داعش در عراق و شام است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که سیاست فعلی «حمله محدود» برای شکست یا تضعیف جدی داعش ناکافی بوده و گزینه‌های رادیکال‌تری را پیش آورده است. با این حال، این «درمان»‌ها بسیار بدتر از «بیماری» است. بهترین برنامه همانا یک استراتژی تهاجمی و پیشرو برای تضعیف داعش در دو سال باقیمانده باراک اوباما است. «فارن افرز» در مقاله‌ای که ۲ ژانویه منتشر کرد، دو راه چاره یا گزینه را مطرح می‌کند: گزینه اول (به گفته ماکس بوت تحلیلگر ارشد شورای روابط خارجی آمریکا) به‌کارگیری ۳۰ هزار نیروی زمینی آمریکایی، ایجاد منطقه پرواز ممنوع و ایجاد انگیزه در ترکیه برای مشارکت نظامی گسترده‌تر در این مبارزه است تا بتوان به این وسیله کردها، شیعیان و اهل سنت را کنار هم قرار داد تا داعش را از پایگاه هایش در عراق و سوریه عقب برانند. گزینه دوم را ژنرال بازنشسته دیوید دپتولا می‌گوید که براساس آن یک حمله بسیار وسیع هوایی علیه رهبری داعش و مراکز اقتصادی و نظامی این گروه صورت گیرد تا این گروه به‌گونه‌ای ضعیف شود که اهل سنت بتوانند به راحتی ایستادگی کنند و دیگر نیازی به نیروی زمینی آمریکا نباشد. این پیشنهادها همان‌گونه که غیرواقع‌گرایانه است، بلندپروازانه هم هست. تردیدی نیست که آمریکا به دنبال راه‌حل‌های جادویی است تا به سرعت داعش را در سوریه و عراق شکست دهد؛ اما هیچ‌یک از این پیشنهادها آنگونه که به نظر می‌رسد عملی نیست. «روبرت پاپ» و «کوین روبی» در مقاله مشترکی که برای فارن افرز نوشتند، استدلال می‌کنند که حدود ۲۰ میلیون سنی در عراق و سوریه زندگی می‌کنند بخشی از آنها با داعش همکاری می‌کنند و با نیروهای شیعی و کرد می‌جنگند. آمریکایی‌ها که جای خود را دارند. اعزام نیروی زمینی آمریکا ممکن است باعث شود اندکی از مناطق تحت کنترل داعش پس گرفته شود؛ اما بعید است بتوان این گروه را در قلب مناطق سنی‌نشین زمین‌گیر کرد. تشکیل ائتلاف با آمریکا احتمالا باعث می‌شود برخی سنی‌های بومی با داعش بیشتر همکاری کنند. حمله هوایی که نتیجه‌ای دیگر دارد. حمله هوایی تا حدودی می‌تواند موجب تضعیف داعش در رقه و سایر بخش‌های سنی‌نشین شود؛ اما باعث می‌شود داعش به سوی مناطق دیگر بخزد و مناطق دیگر را تحت کنترل خود بگیرد.

واقعیت این است که گرچه ضرباتی بر پیکر داعش وارد شده اما بسیاری معتقدند که این ضربات کارآمد نبوده است. تحلیلگران معتقدند که باید آمریکا استراتژی جدیدی در پیش ‌بگیرد. داعش دو هدف دارد: توسعه‌طلبی و تحکیم کنترل خود. اگر با این معیار حساب شود حملات هوایی پیشرفت‌هایی داشته است؛ بدین معنا که توانسته تا حدودی مانع توسعه‌طلبی داعش شود؛ اما نتوانسته استراتژی دفاعی این گروه برای تحکیم قدرت را تخریب کند. حملات هوایی آمریکا توانست پیشروی داعش در مناطق شیعه‌نشین و کردنشین را کند سازد آن هم با استراتژی‌ای که «چکش و سندان» نامیده می‌شد. درواقع باید تمرکز زمینی داعش برای برتری سرزمینی را با حملات هوایی بر هم بریزیم که همان «چکش» است یا اینکه نیروهای آنها را متفرق و به گروه‌ها یا واحدهای کوچک تبدیل‌شان کنیم که در این صورت نیروی زمینی که «سندان» نامیده می‌شود شکست می‌خورند. با این روش می‌توان از حملات هدفمند و هوشمند برای زمین‌گیر کردن استفاده کرد.