عصر سرگردانی در سرزمین‌های اشغالی

«کیت گسن» در تحلیل ۱۳آوریل در نیویورکر نوشت، دنیای سیاست خارجی در واشنگتن دی سی، مملو از افرادی است که به خارج از کشور رفته و تجربه شکل‌دهنده‌ای داشته‌اند. دنیای هال «جنگ علیه تروریسم» طولانی‌مدت آمریکا بود. در اواخر دهه۲۰۰۰، او برای شرکت «رند» در راستای ارزیابی تلاش‌های بازسازی در عراق کار کرد. (این برنامه‌ها خوب پیش نمی رفتند.) در سال ۲۰۱۲، او در دولت مشغول به‌کار شد، به سرتاسر جهان سفر کرد و با پناهندگانی که مایل به اسکان مجدد در ایالات متحده بودند مصاحبه کرد؛ اما این روند کند بود و وقتی نوبت به درگیری‌ای رسید که تا آن زمان به بزرگ‌ترین منطقه تمرکز او تبدیل شد- جنگ داخلی سوریه- ایالات متحده تعداد کمی را پذیرفت. او به استانبول نقل مکان کرد تا با «دفاع مدنی سوریه»‌ که به‌عنوان «کلاه سفیدها» نیز شناخته می‌شود، همکاری کند. هال افرادی را دید که در شرایطی زنده می‌ماندند که در آن بقا غیرممکن به نظر می‌رسید. او به من گفت: «هر بار که راهی برای محافظت از مردم پیدا می‌کردیم، آنها - سوریه و حامیان روسی‌اش– بر دامنه خواسته‌های خود می‌افزودند.» جنگنده‌های روسی «در حال نابودی کل محله‌ها بودند... دولت سوریه هم از سوی دیگر حمله می‌کرد.» او نتیجه گرفت که اگر کمک‌های بشردوستانه و حفاظت از غیرنظامیان با شکل‌های دیگر حمایتی، مورد حمایت قرار نگیرد، بی‌فایده است.

در سال۲۰۱۷، در پی «ممنوعیت برای مسلمانان» توسط دونالد ترامپ، هال (که مدت یک‌سال و نیم از شغل دولتی خود را در مصاحبه با پناهندگان اختصاص داده بود) سرمقاله‌ای را در واشنگتن‌پست منتشر کرد که در آن استدلال می‌کرد هر کسی این ممنوعیت را نوشته، از بازرسی شدید اطلاعی نداشته است؛ فرآیندی که متقاضیان پناهندگی باید آن را از سر می‌گذراندند. در همان ماه انتشار این مقاله، بیانیه‌ای به امضای هال- که خلاصه سرمقاله‌اش بود- به‌عنوان بخشی از شکایتی که توسط گروه‌های پناهنده و افراد خاورمیانه‌ای تبار علیه دولت ترامپ مطرح شد، ثبت شد. این شکایت منجر به توقف ممنوعیت شد که بعدا این ممنوعیت توسط دیوان عالی لغو شد و در نهایت نسخه تغییر یافته آن را تایید کرد.

هال چند سال پیش به واشنگتن بازگشت، تا حدی به این دلیل که صاحب فرزند بود و می‌خواست به والدینش نزدیک‌تر باشد و تا حدودی به این دلیل که می‌خواست به دستگاه سیاستگذاری نزدیک‌تر باشد. او عضو ارشد مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی شد. او در مقابل کنگره شهادت داد، به مقامات ارشد دولتی اطلاع‌رسانی کرد و مقالاتی درباره سوریه، حفاظت از غیرنظامیان و چگونگی به حداکثر رساندن تاثیر کمک‌های بشردوستانه نوشت. هال در ۷اکتبر سال گذشته در یک سفر تحقیقاتی در اردن بود، یعنی زمانی که شبه‌نظامیان حماس حصاری را که غزه را احاطه کرده بود شکستند و وارد اسرائیل شدند. اولین واکنش هال وحشت و سپس حیرت بود: اینکه چگونه ممکن بود که اسرائیل این‌قدر ناآماده باشد؟ پس از آن، ترس آمد. او ناظر سفر جو بایدن به اسرائیل بود و از اسرائیلی‌ها خواست که از اشتباهات آمریکا پس از ۱۱سپتامبر درس بگیرند. هال نگران بود که اسرائیل همان اشتباهات را مرتکب شود.

حملات ۱۱سپتامبر و جنگ‌های پس از آن اساسا دستگاه امنیت ملی آمریکا را بازآرایی کرد، خاورمیانه را بی‌ثبات کرد و زخم‌های ماندگاری بر بدنه سیاست آمریکا گذاشت. این حملات همچنین به نسلی از تحلیلگران سیاست و متخصصان منطقه‌ای نشان داد که تلاش برای امنیت کامل چگونه می‌تواند باشد. از جمله «آنل شلین» بود که در پاییز۲۰۰۱، سال دوم دبیرستان را در کارولینای شمالی آغاز کرده بود. حتی قبل از اینکه کسی بداند چه کسی هواپیماها را ربوده و دو فروند از آنها را به مرکز تجارت جهانی کوبیده است، یکی از همکلاسی‌های او در دوره پنجم اعلام کرد: «ما آن  لعنتی‌ها را می‌کشیم.» شلین بعدا مقاله‌ای درباره آن روز را به یاد آورد که درباره‌اش سکوت کرد. با نگاهی به گذشته، همکلاسی او درست می‌گفت. او نوشت: «ما واقعا می‌خواستیم مسلمانان زیادی را بکشیم.» شلین در کالج تصمیم گرفت در رشته رسانه، حل و فصل نزاع و زبان عربی تحصیل کند. او برای گرفتن مدرک دکترا در رشته علوم سیاسی با تمرکز بر مرجعیت دینی در خاورمیانه ادامه تحصیل داد و کمک هزینه تحصیلی زبان برای تحصیل در مصر را دریافت کرد. این تجربه تا حدی سوررئال بود: او سالانه برای مطالعه درباره منطقه دستمزد می‌گرفت؛ زیرا نیروی هوایی ایالات متحده مدام روی آن منطقه بمب می‌ریخت. پس از دریافت مدرک دکترا، او در واشنگتن ساکن شد و در موسسه کوئینسی کار کرد. در اوایل سال۲۰۲۳، شلین توسط وزارت امور خارجه برای کار در دفتر «دموکراسی، حقوق بشر و کار» (D.R.L.) استخدام شد.

شلین گفت که به نظر او این وزارتخانه همچنان از دست دولت ترامپ تضعیف شده و کارکنانش کم بود. نامزد بایدن برای رهبری «دموکراسی، حقوق بشر و کار» یک مدافع قدیمی حقوق بشر به نام «سارا مارگون» بود که به تازگی نامزدی خود را پس گرفته بود. پس از ترامپ، این کشور دوباره رئیس‌جمهوری داشت که به نظر می‌رسید حقوق بشر باید در اولویت باشد. شلین تنها ۶ماه بود که در زمان حملات حماس در دولت بود. این حمله او را شوکه و وحشت‌زده کرد. او با همکارانش درباره واکنش اسرائیل صحبت کرد. او از اینکه پرزیدنت بایدن به بنیامین نتانیاهو هشدار داده بود که اشتباهات آمریکا پس از ۱۱سپتامبر را تکرار نکند، تشویق شد.

او مجبور نبود مدت زیادی منتظر بماند تا ببیند نتانیاهو گوش نداده است. در اولین هفته از عملیات «شمشیرهای آهنین اسرائیل»، نیروی هوایی اسرائیل بمب‌هایی بیش از آنچه توسط ایالات متحده در شدیدترین ماه کارزار علیه داعش در سال۲۰۱۷ پرتاب شده بود، بر غزه بمب پرتاب کرد. غیرنظامیان به سرعت شگفت‌انگیزی کشته شدند؛ بیش از ۳۰۰نفر از ساکنان غزه در ماه اول جنگ روزانه جان خود را از دست دادند که بسیاری از آنها کودک بودند. در اواسط اکتبر، «جاش پل»، یکی از مقامات وزارت امور خارجه استعفا داد. او در دفتری کار می‌کرد که بر انتقال تسلیحات به اسرائیل نظارت داشت. او با ذکر نمونه‌ای از گذشته درباره فروش تسلیحات به عربستان سعودی گفت که توجه به نحوه استفاده از تسلیحات «میکروسکوپی» بوده است [اشاره به اینکه این فروش بسیار اندک و ذره‌ای بوده است].

شلین تحت تاثیر استعفای پل قرار گرفت؛ اما او قصد نداشت از این کار پیروی کند. از یک جهت، او جوان بود و از جهتی دیگر، پس از مدت‌ها تلاش، به تازگی وارد دولت شده بود. او و شوهرش یک وام مسکن داشتند و یک کودک نوپا. طی چند ماه بعد، او تلاش وزارت امور خارجه برای مذاکرات در راستای آتش‌بس را رصد کرد که به نظر می‌رسید هرگز به نتیجه نرسید. او ناظر این مساله بود که هواپیماهای آمریکایی بسته‌های غذایی را به غزه می‌ریزند؛ درحالی‌که متحدش اسرائیل کامیون‌هایی را که می‌توانستند غذای بسیار بیشتری را در گذرگاه‌های غزه برسانند، مدام بازرسی می‌کرد. او بارها و بارها شاهد افشای اطلاعاتی بود که نشان می‌داد رئیس‌جمهور از نتانیاهو بسیار ناامید شده است. شلین فکر می‌کرد که اگر بایدن واقعا ناامید بود، می‌توانست خواستار برقراری آتش‌بس و دسترسی غیرنظامیان به کمک‌های بشردوستانه شود. او ماه گذشته به من گفت: «آنها این اسکله احمقانه را به جای اصرار بر عبور کامیون‌ها در مرز می‌سازند.»