استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

آنها در اتاق کنفرانس کیسینجر در طبقه‌ی هفتم با هم ملاقات کردند قبل از اینکه به اتاق غذاخوری در طبقه هشتم برای ناهار بروند. دایان وقت خود را در طرح مفهوم توافق‌نامه جدایی، با پیروی از الگوی نزدیک توافق مصر تلف نکرد. دایان مانند مدل مصر از غیرنظامیان سوری می‌خواست به روستاهای خود بازگردند؛ اما ازآنجا‌که فاصله بسیار کمتر بود، او پیشنهاد کرد که برخی از آنها باید در منطقه حائل سازمان ملل بمانند. او همچنین پیشنهاد کرد مواضع سوریه در کوه هرمون را که اسرائیل در طول جنگ تصرف کرده بود، به کنترل سازمان ملل بدهد. سپس نقشه را باز کرد، و کیسینجر سفید شد. همان‌طور که آبا ابان هشدار داده بود، این خط به‌خوبی در شرق خط ۶اکتبر قرار داشت و اسرائیل پیشنهاد کرد یک‌سوم بخش‌هایی را که در آخرین جنگ تصرف کرده بود، نگه دارد.

کیسینجر گفت: «این خطوط غیرممکن است.» اگر او نقشه را به سوری‌ها ارائه کند، «جنگ آغاز خواهد شد؛ ما بی‌اعتبار خواهیم شد؛ مصر هم بی‌اعتبار خواهد شد.» او می‌خواست دایان اعتقاد قوی کیسینجر را به کابینه اسرائیل گزارش دهد که ارائه این خط به رئیس اطلاعات سوریه یعنی «شهابی»، که از قبل برای دو هفته برنامه‌ریزی‌شده بود، برای او بسیار خطرناک است. از نظر کیسینجر، آسمان دوباره در حال خراب شدن روی سرش بود. بنابراین، برای جلوگیری از فاجعه، بر اسرائیل واجب بود که فرمول «قنیطره پلاسِ» او را بپذیرد. دایان که مقید به تصمیم کابینه‌ اسرائیل بود، به گزارش خود پایبند بود.

نگرانی واقعی دایان در این دیدار، تامین تسلیحات بود، نه خطوط روی نقشه. هنگامی‌که صبح شنبه با کیسینجر ملاقات کرد، [کیسینجر] با اجازه دادن به [ورود] پیشرفته‌ترین هواپیماها و تسلیحات متعارف آمریکا، به‌ویژه اف-۱۶ (در آن زمان، جدیدترین هواپیمای جنگنده در زرادخانه ایالات‌متحده)، موضع اسرائیل را برای سال‌های آینده تقویت کرد. کیسینجر و شلزینگر قبلا توافق کرده بودند که درباره درخواست‌های جدید اسرائیل برای تسلیحات ترمز را بکشند تا کیسینجر بتواند از آنها به‌عنوان رشوه استفاده کند. هنگامی‌که دایان نگرانی خود را درباره تاخیرها ابراز کرد، کیسینجر فرصت را قاپید. او به دایان توضیح داد که اگر مذاکرات روبه‌جلو باشد، «اسکوکرافت...می‌تواند بگوید که ما به اینها برای کمک به حرکت شما نیاز داریم.» (اسکوکرافت نقش کیسینجر را در پاسخ‌گویی به درخواست‌های تسلیحاتی اسرائیل از طریق بوروکراسی به عهده گرفته بود.)

کیسینجر سپس در حضور دایان با هیگ تماس گرفت و تماس تلفنی او را در مقابل دینیتز در اوج بحران تدارکات نظامی در جریان جنگ یوم کیپور تقلید کرد. او به هیگ توضیح داد که دایان باید به‌عنوان کسی که می‌تواند در داخل اسرائیل تاثیر داشته باشد به خانه برود «زیرا این در گفت‌وگوهای بعدی به ما کمک خواهد کرد.» هیگ در ادامه این متن پاسخ داد: «ما فقط [به شلزینگر] فشار می‌آوریم.» کیسینجر به دایان قول داد که او نیز با شلزینگر لابی کند. بااین‌حال، بهترین زمان برای تضمین هواپیماهای نسل بعدی «زمانی است که ما خلع سلاح سوریه را کامل کنیم.»

او با اجازه دادن به اینکه این ممکن است شبیه به باج‌خواهی باشد، ادعا کرد که این تنها راه برای جلب موافقت پنتاگون با آن است. پیوند قلمرو در برابر اسلحه آشکار شده بود. جلسه آنها توسط یک منشی که به کیسینجر یادآوری کرد که باید برای جلسه بعدی خود برود، قطع شد. کیسینجر با عجله با دایان خداحافظی کرد و با آسانسور شخصی خود به طبقه‌ هشتم رفت؛ جایی که دوستان و خانواده در اتاق‌های پذیرایی برای یک جشن ناهار منتظر بودند. بعدازظهر آن روز، او و نانسی مگینز به دفتر خصوصی قاضی «فرانسیس ای.توماس جونیور» در آرلینگتون – واقع در ویرجینیا- برده شدند و در آنجا طی یک مراسم چهاردقیقه‌ای با یکدیگر ازدواج کردند. آنها سپس برای یک ماه‌عسل کوتاه به آکاپولکو رفتند.

دایان صبح دوشنبه شلزینگر را دید. تا بعدازظهر، او تعهدی از پنتاگون برای ۲۰۰تانک دیگر و ۵۰۰ نفربر زرهی داشت، درست همان‌طور که کیسینجر قول داده بود. دایان قواعد را درک می‌کرد. دایان در گفت‌وگوی خصوصی با کیسینجر پس از اولین دیدار آنها در روز جمعه، درباره چگونگی انتقال کابینه به موضع شخصی خود در قنیطره صحبت کرده بود. دایان این معاوضه پایاپای را درک کرد. دایان در گفت‌وگوی خصوصی با کیسینجر پس از اولین دیدارشان در روز جمعه، درباره چگونگی حرکت دادن کابینه به موضع شخصی خود در قنیطره صحبت کرده بود. دایان به کیسینجر پیشنهاد کرد نامه‌ای به مایر بنویسد و پیامدهای ارائه خط‌مشی ناکافی به سوری‌ها را توضیح دهد؛ کیسینجر موافقت کرد و از «لری ایگلبرگر» خواست تا قبل از اینکه دایان از واشنگتن برود، درباره زبان آن صحبت کند.

در ۳آوریل، او [کیسینجر] نامه‌ای را که در ماه‌عسل خود تایید کرده بود، برای مایر فرستاد. او [کیسینجر] با نوشتن آنچه آن را «دلی مغموم» می‌خواند، به مایر گفت که پیشنهاد اسرائیل هیچ شانسی برای پذیرش از سوی سوری‌ها ندارد و بر اساس قضاوت صادقانه‌اش، منجر به وقوع جنگ دیگری خواهد شد. برای جلوگیری از عذاب حتمی، مایر نیاز به ارائه یک پیشنهاد اسرائیلی برای عقب‌نشینی از قنیطره داشت؛ پیشنهادی که نیازی به گنجاندن شهرک‌سازی اسرائیل نباشد. احتمالا به دنبال توصیه دایان، او [کیسینجر] این نوحه‌سرایی را با تهدید معمول از دست دادن حمایت آمریکا به پایان نرساند. در عوض، او [کیسینجر] شجاعت مایر را تحسین کرد، از او خواست تا در این مورد تجدیدنظر کند و به‌آرامی از او [مایر] اجازه گرفت تا به فرستاده سوریه پیشنهاد دهد «و این امید را بدهد که تا زمانی که من به منطقه بیایم، بتوانیم انتظار پیشرفت بیشتر دیدگاه‌های شما را داشته باشیم.»