استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

سه‌شنبه، ۲۶فوریه۱۹۷۴ دمشق.کابویِ تنها سفر سرنوشت‌ساز خود را با سفری سریع به دمشق و بیت‌المقدس آغاز کرد تا بخشی از معامله‌ جدید خود را با تولیدکنندگان نفت عرب انجام دهد، فهرست اسرا را به مایر تحویل دهد و مذاکرات جدایی با اسد را شروع و به‌پیش ببرد. مایر در این مرحله در موقعیتی نبود که درباره بلندی‌های حساس سیاسیِ جولان وارد بحث شود؛ زیرا هنوز در مرحله‌ تشکیل کابینه‌ خود بود. برای تشدید مشکلات مایر، در آستانه‌ خروج کیسینجر، دایان اعلام کرد که در کابینه‌ جدید خود خدمت نخواهد کرد. در این شرایط، کیسینجر جرئت نمی‌کرد زیاد به موضوع با اسد بپردازد. تصمیم گرفت زمان خود را نگه دارد.

هنگامی‌که کیسینجر وارد شد، اسد در یک شام رسمی میزبان نیکولای چائوشسکو، رئیس‌جمهور رومانی بود. در نتیجه، جلسه در «کاخ» اسد در نیمه‌شب آغاز شد و تا ساعت۳:۲۵بامداد ادامه یافت. اولین نگرانی اسد «رویه‌ای» بود. او بار دیگر بر [دیپلماسی] رفت‌وبرگشت کیسینجر بین دمشق و بیتالمقدس اصرار داشت؛ پس از حصول توافق، گروه کاری نظامی در ژنو به مسائل فنی رسیدگی خواهد کرد. این برای کیسینجر واقعا مناسب بود.

کیسینجر که برای طرح مسائل اساسی آماده نبود، روی فرآیند متمرکز ماند. او به اسد پیشنهاد کرد که فهرست اسرا را به اسرائیل ببرد و در آنجا بحثی را درباره‌ ایده‌های جدایی در جولان آغاز کند. او به اسرائیلی‌ها اجازه می‌داد رویکرد خود را بسط دهند؛ درحالی‌که با ملک فیصل و رئیس‌جمهور سادات ملاقات می‌کرد. سپس به دمشق برمی‌گردد تا به اسد گزارش دهد. پس‌ازآن، هر دو طرف باید مقامات ارشد خود را به واشنگتن بفرستند تا درباره اختلافات بین خود بحث کنند و کیسینجر سپس ایده‌های آمریکایی را برای کمک به پر کردن شکاف‌ها طراحی خواهد کرد. او درعین‌حال افکار عمومی در ایالات‌متحده و اسرائیل را «سازمان‌دهی» خواهد کرد تا مخالفت با این توافق را کاهش دهد. تنها پس‌ازآن بود که او دوباره به دمشق می‌آمد تا به توافق برسد. اسد همه اینها را کاملا گیج‌کننده یافت. آنچه برای او اهمیت داشت، دخالت مستقیم کیسینجر بود. کیسینجر گفت که نمی‌تواند تمامِ وقتِ خود را در خاورمیانه بگذراند که اسد به‌طورمعمول پاسخی سوریه‌محور به آن می‌داد. او با جدیت تمام ادعا کرد: «هیچ رویداد مهم‌تری در حال حاضر در جهان وجود ندارد.»

آنها موافقت کردند که فردا با هم ملاقات کنند و کیسینجر به سمت کاخ دیافه، ‌میهمانخانه‌ای دولتی در کنار جاده‌ی منتهی به دفتر اسد، حرکت کرد. ناصر در سال۱۹۵۸ از بالکن این ساختمان دوطبقه خبر اتحاد بدفرجام مصر و سوریه را داده بود. کیسینجر در اتاق‌خوابی که ناصر در آن مناسبت از آن استفاده کرده بود اسکان داده شد؛ زیرا به گفته‌ یکی از زندگی‌نامه نویسانش، اسد می‌خواست به او اعتبار و جایگاه پان عربی خود را گوشزد کند. او در رختخواب ناصر به خواب عمیقی فرورفت تا اینکه سی‌دقیقه بعد با صدای اذان صبح موذن که از مسجدی در آن نزدیکی بلند می‌شد، از خواب بیدار شد. وقتی چند ساعت بعد [کیسینجر] با اسد ملاقات کرد با طعنه گفت: «من هم مثل بقیه نمازهایم را ساعت ۴:۳۰صبح خواندم.»

بی‌خوابی کیسینجر را برای دیدار دوم با اسد چندان آماده نکرده بود. این دیدار به‌قدر کافی دوستانه آغاز شد و اسد موافقت کرد که پس از بازدید اسرائیلی‌ها [از واشنگتن]، فرستاده‌ای را برای مشورت به واشنگتن بفرستد. کیسینجر پرسید که اسد به گرومیکو که روز بعد به دمشق می‌رسد چه خواهد گفت؟ اسد گفت که به روسیه اطلاع خواهد داد که پس از ارائه‌ پیشنهاد اسرائیلی‌ها توسط کیسینجر، جزئیات در کارگروه نظامی مصر-اسرائیل در ژنو موردبحث قرار خواهد گرفت.

این کیسینجر را آشفته کرد. چند ساعت قبل‌تر، اسد به‌صراحت گفته بود که حاضر نیست در آن کمیته درباره چیزی بحث کند. کیسینجر گفت: «ممکن است پیچیدگی کامل ذهن سوری را درک نکنم.» اسد از او [کیسینجر] پرسید که ترجیح می‌دهد چه چیزی به گرومیکو بگوید. کیسینجر گفت که باید «او را گیج و سردرگم نگه دارد.» اسد خندید و گفت که از سوی کیسینجر راهنمایی شده است؛ زیرا او در آن کار خبره است. آنها دوباره به‌سوی این روند برگشتند. کیسینجر هشدار داد که برای جلب نظر افکار عمومی اسرائیل و آمریکا با مشکل مواجه است. اسد این ایده را رد کرد که باید نسبت به افکار عمومی طرف مقابل حساس باشد؛ او [اسد] به‌اندازه کافی خودش مشکل داشت.

اسد تصمیم گرفت یک ردی به سبک مشخص سوری بر جا بگذارد. وی با اشاره به خط آتش‌بس قبل از جنگ یوم کیپور هشدار داد: «اگر آنها طرحی بدهند... که فقط به خط ۶اکتبر بازگردند، ما فورا آن را رد خواهیم کرد.» او نمی‌خواست این تصور را باقی بگذارد که «تنها نتیجه‌ جنگ این است که فقط سرزمین‌های تازه ازدست‌رفته را پس بگیریم.» کیسینجر هشدار داد که رد اولین پیشنهاد اسرائیل، حتی اگر ناکافی باشد، اشتباه بزرگی خواهد بود. اسد بر خط قرمز خود اصرار داشت. اگر پیشنهاد اسرائیل شامل عقب‌نشینی از قلمروی فراتر از خط ۶اکتبر نباشد، «اکنون می‌توانم بگویم که درباره آن بحث نخواهیم کرد.» او با تکیه بر یک ضرب‌المثل عربی توضیح داد که این «معادل شخم زدن اقیانوس است.»