برای شی جین‌پینگ، این نشست فرصت دیگری برای حمله به ایالات متحده از طریق فراخوان برای پایان دادن به «هژمونیسم» و «سیاست قدرت» بود. برای نخست‌وزیر هند، نارندرا مودی میزبان این نشست، این راهی بود برای نشان دادن جایگاه رو به رشد کشورش و دعوت از کشورهای دیگر برای متحد شدن در «مبارزه با تروریسم» و ضربه زدن به رقیب اصلی خود، پاکستان. نشست سالانه سازمان همکاری شانگهای هیچ بیانیه‌ای مبنی بر تغییر ائتلاف‌ها در اظهارات آماده‌شده رهبران ارائه نکرد. اما این مجمع -که توسط چین و روسیه در سال۲۰۰۱ تاسیس شد و شامل پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان و ایران می‌شود- نگاهی اجمالی به این موضوع ارائه کرد که چگونه یک باشگاه منطقه‌ای تشکیل‌شده برای مقابله با نفوذ غرب می‌تواند اولویت‌های رقابتی خود را دنبال کند. هیچ اشاره‌ای به اصطکاک فزاینده بین پکن-دهلی‌نو (که هندِ به لحاظ تاریخی غیرمتعهد را به ایالات متحده نزدیک کرده است) وجود نداشت. اگر پوتین امیدوار بود که رهبران همقطارش ممکن است برای تسهیل در موقعیت تضعیف‌شده او در داخل و دفاع از جنگش در اوکراین، بیانیه‌های حمایت‌آمیز قاطعانه‌ای صادر کنند؛ اما باید به جای آن به لحن گرم بسنده می‌کرد. مهم‌تر از آن، با توجه به اینکه دولت بایدن و بسیاری از نقاط جهان در حال مشاهده و رصد این نشست هستند، این مجمع اساسا «مجمع ظاهری و کلامی» به نظر می‌رسید که این سه رهبر بر مسائل داخلی خود کنترل دارند و آماده هستند تا آنچه را که پوتین آن را دنیای «چند قطبی» جدید می‌خواند، آغاز کنند. «ایان چونگ» دانشیار علوم سیاسی در دانشگاه ملی سنگاپور گفت: «همه آنها انگیزه‌هایی برای کم‌اهمیت جلوه دادن همه چیز دارند و همه چیز را عادی جلوه می‌دهند. آنها نشان دادند که همه چیز تحت کنترل است و با وجود مشکلات روسیه و تمایل هند به بررسی روابط با ایالات متحده، هیچ شکافی وجود ندارد.» هیچ رهبری روز سه‌شنبه به اندازه پوتین نیازی به تغییر تصویر و وجهه خود نداشت؛ کسی که ماه گذشته با بزرگ‌ترین چالش در برابر حکومت بیش از دو دهه‌ای خود مواجه شد، آن‌گاه که نیروهای مزدور واگنر تلاش کردند رهبری نظامی روسیه را سرنگون کنند.

درحالی‌که پوتین توانست بحران را با چراغ سبز نشان دادن به لوکاشنکو و اجازه خروج به پریگوژین و نیروهایش مدیریت کند، اما این شورش کوتاه‌مدت پرسش‌هایی درباره اقتدار و آینده پوتین برانگیخت. پوتین که در اولین مجمع بین‌المللی پس از شورش شرکت می‌کرد، از کشورهای عضو به خاطر حمایت آنها تشکر کرد. پوتین گفت: «محافل سیاسی روسیه و همه جامعه با مسوولیت عمیق در قبال سرنوشت سرزمین مادری، یک جبهه متحد در برابر تلاش برای شورش مسلحانه نشان دادند.» او همچنین به دنبال این بود که این اجلاس را نشانه‌ای از حمایت بین‌المللی از تهاجم خود به اوکراین نشان دهد. هیچ‌جا این حمایت مهم‌تر از چین نیست؛ تنها کشور بزرگی که پوشش دیپلماتیک و اقتصادی روسیه را فراهم می‌کند. چین این کار را به این دلیل انجام داده است که روی پوتین به‌عنوان شریک ضروری برای به چالش کشیدن ایالات متحده شرط‌بندی کرده است. با این حال، با تلاش پکن برای بهبود روابط با شرکای کلیدی اقتصادی در اروپا، این شرط بهای زیادی را به همراه داشت. امتناع چین از محکوم کردن جنگ در اوکراین همچنین توجه جهانی را به موضع تهاجمی پکن در قبال تایوان جلب کرده است. این نشست مجازی به شی این فرصت را داد تا هدف چین برای خلع نفوذ از ایالات متحده را پیش ببرد. او سازمان همکاری شانگهای را به‌عنوان راهی برای «بهبود حکمرانی جهانی» و ترویج «مدرن‌سازی به سبک چینی» معرفی کرد؛ زبان رمزگذاری‌شده‌ای که بیانگر دیدگاهی از جهان است که در آن پکن و شرکای آن در قوانین و هنجارهای بین‌المللی حرف بیشتری برای گفتن دارند. اینکه جایگاه هند در این چشم‌انداز کجاست، باید منتظر ماند و دید. بزرگ‌ترین رقیب راهبردی نوظهور چین که در سال۲۰۱۷ به سازمان همکاری شانگهای پیوست، این مجمع را راهی برای متعادل کردن روابط خود با کشورهای غربی و روابطش با چین و روسیه می‌داند.