پادشاهی عزلت‌نشین - ۲۰ اردیبهشت ۹۵

گرائم وود
تحلیلگر آتلانتیک
ترجمه: محمدحسین باقی

در بخش پیش به نام سه تن از چهره‌های داعشی به نام‌های موسا سرانتونیو، انجم چودهری (رهبر گروه المهاجرون) و ابوبراء اشاره شد. چودهری مدافع سرسخت دکترین داعش در غرب بوده و در برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی هم حضور می‌یابد. او در میان افکار عمومی غرب به «حراف نفرت‌انگیز» معروف است به گونه‌ای که یکبار میکروفن او را قطع کردند. ابو براء یک کانال یوتیوب دارد که به سوالات مردم در مورد شریعت پاسخ می‌دهد. آنها سیاست‌های داعش را بازتاب قوانین خداوند روی زمین می‌دانند.

از سپتامبر ۲۰۱۵، مقامات دولتی این سه نفر (سرانتونیو، چودهری و ابوبراء) را به ظن حمایت از تروریسم مورد بازجویی قرار دادند. به دلیل همین بازجویی آنها مجبور بودند جداگانه با من دیدار کنند. ارتباط میان آنها نیز تخلف از شرایط وثیقه‌شان است. صحبت با آنها درست مانند صحبت با یک شخص واحد اما با نقاب یا پوششی متفاوت است. چودهری در یک مغازه شکلات‌فروشی در حومه «ایلفورد» در شرق لندن با من دیدار کرد. او لباس بلندی بر تن کرده بود که به آبی می‌خورد و تا مچ پای او می‌رسید و هنگام صحبت هم «رد بول» می‌نوشید. چودهری در این دیدار می‌گفت: «پیش از اعلام خلافت، شریعت در ۸۵ درصد از زندگی ما غایب بود. این قوانین شریعت تا زمانی که خلافت نداشته باشیم در تعلیق خواهند بود اما اکنون که خلافت تشکیل شده این قوانین هم اجرایی شده‌اند.» برای مثال، بدون خلافت آحاد مذهبیون خودجوش موفق به قطع دست دزدی که وی را در حین اقدام به دزدی دستگیر کرده‌اند، نمی‌شوند. اما برقراری خلافت و چنین قوانینی، همراه با مجموعه گسترده‌ای از مسائل فقهی دیگر، چنین امکانی را می‌دهد. در تئوری، تمام مسلمانان مجبور به مهاجرت به سرزمینی هستند که خلافت این قوانین را در آنجا به‌کار می‌گیرد. یکی از شاگردان نزدیک چودهری به نام «ابو رُمَیسه» که از هندوئیسم به اسلام روی آورده است، از دست پلیس گریخت تا خانواده ۵ نفره‌اش را در نوامبر ۲۰۱۵ از لندن به سوریه منتقل کند. در روزی که با چودهری دیدار کردم، این شاگرد هندی که «سیدهارتا دهار» نام داشت و نام مستعار ابو رُمَیسه را برای خود برگزیده بود تصویری از خود را با کلاشینکفی در یک دست در حالی که فرزندش را در دست دیگر در آغوش گرفته بود، به من نشان داد. او جانشین «جان جهادی» جلاد داعش شده بود. هشتگ او چنین بود: #GenerationKhilafah. خلیفه ملزم به اجرای شریعت است. هرگونه انحراف کسانی که به خلافت اعلام بیعت کرده‌اند را وامی‌دارد تا در خفا اشتباهات خلیفه را گوشزد کنند و در بدترین وضعیت اگر وی اصرار بر خطاهای خود کرد او را تکفیر و کنار خواهند زد (بغدادی در مراسم سخنرانی خود گفت: «دغدغه من این مساله بزرگ است، دغدغه من مسوولیت پذیرفتن این کار بزرگ است و این مسوولیتی است بس بزرگ»). در عوض، خلیفه اطاعت می‌خواهد و کسانی که همچنان به دفاع از دولت‌های غیراسلامی می‌پردازند - پس از اینکه به آنها هشدار داده شد و در مورد گناهشان به آنها اطلاع داده شد- مرتد محسوب می‌شوند. چودهری می‌گفت شریعت به دلیل کاربرد ناقص آن از سوی رژیم‌هایی مانند عربستان سعودی که قاتلان را گردن می‌زند و دستان دزد را می‌برد، دچار بدفهمی شده است. او می‌گوید: «مشکل این است که وقتی جاهایی مانند عربستان قانون مجازات را رعایت می‌کنند و عدالت اقتصادی و اجتماعی شریعت را رعایت نمی‌کنند آنها با ایجاد نفرت شریعت را به خطر می‌اندازند.» او می‌گوید: کل این بسته شامل مسکن رایگان، غذا و لباس برای همه می‌شود هرچند هر کسی که خواهان ثروتمندتر کردن خود با این کار باشد می‌تواند چنین کند. عبدالمُهید، ۳۲ ساله، نیز در ادامه همین مطالب را اظهار می‌کند. وقتی او را در رستورانی محلی دیدم لباس «شیک» مجاهدین را بر تن کرده بود: ریش ژولیده، کلاه افغانستانی و کیف پولی که از جیبش بیرون زده. وقتی نشستیم او مشتاق صحبت در مورد رفاه بود. «دولت اسلامی» ممکن است مجازات‌های قرون وسطایی برای جرائم اخلاقی (شلاق برای مستی و زنا و سنگسار برای زنای محصنه) در نظر گیرد اما برنامه رفاه اجتماعی‌اش- لااقل در برخی جوانب- تا حدی مترقیانه است که یک کارشناس MSNBC را مسرور می‌سازد. او می‌گوید برنامه بهداشتی - درمانی رایگان است (از او پرسیدم «در بریتانیا رایگان نیست؟» که او گفت: «نه کاملا. برخی فرآیندها پوشش داده نمی‌شود مانند چشم‌پزشکی»). او می‌گفت این تدارک رفاه اجتماعی گزینه انتخابی «دولت اسلامی» نبود بلکه «اجبار» سیاسی ذاتی در قانون الهی بود.

3- موعودگرایی

تمام مسلمانان اذعان دارند که تنها خداوند است که آینده را می‌داند. آنها می‌پذیرند که خداوند در قرآن و روایات پیامبر سر نخ‌هایی از آینده داده است. «دولت به اصطلاح اسلامی» تقریبا از هر جنبش جهادی دیگر در اعتقاد به اینکه این مساله در لوح خداوندی به‌عنوان مساله‌ای محوری نوشته شده متمایز است. در این قالب است که «دولت اسلامی» به تندروانه‌ترین شکلی متمایز از پیشینیان خود ظاهر شده و در طبیعت مذهبی رسالت خود به صریح‌ترین وجهی روشن عمل می‌کند. در نگاه کلی، القاعده همچون یک جنبش سیاسی زیرزمینی عمل می‌کند با افق اهداف دنیوی در تمام زمان‌ها: اخراج غیرمسلمانان از شبه‌جزیره عربستان، انکار وجود اسرائیل و پایان حمایت از دیکتاتوری‌ها در سرزمین‌های اسلامی. «دولت اسلامی» سهم خود از نگرانی‌های دنیوی را دارد (مثلا در جاهایی که تحت کنترلش است: جمع‌آوری زباله و حفظ آب و جاری ساختن آن) اما روز قیامت موضوع محوری در تبلیغاتش است. بن لادن وقتی زنده بود به ندرت از آخرالزمان سخن می‌گفت و وقتی هم سخن می‌گفت فرض او این بود که وقتی آن روز با شکوه پاداش الهی فرا رسد او مرده است. ویلیام مک کانتس، تحلیلگر موسسه بروکینگز می‌گوید: «بن لادن و ظواهری از خانواده‌های نخبه اهل سنت بودند که به این گمانه‌زنی نگاهی تحقیرآمیز داشتند و تصور می‌کردند که این مساله‌ای است که عوام در آن دخیل بوده و شرکت دارند.»