نظم در اداره کشور

سید حمید کلانتری معاون امور تعاون وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی یکی از مسائلی که نوع کشورهای در حال توسعه و جهان سومی از آن رنج می‌برند، بی‌نظمی و گاهی بی‌اعتقادی به نظم و انضباط است. این بی‌نظمی و بی‌توجهی به نظم در امور به‌عنوان یکی از چالش‌های اجتماعی امروز جامعه ما نیز محسوب می‌شود. تقید مسوولان و بزرگان کشور به نظم یا بی‌تفاوتی و غفلت آنها از این مهم تاثیر بسزایی در کم و کیف برقراری نظم در جامعه دارد. ذکر مصادیقی از این نوع بی‌نظمی و آثار آنها می‌تواند در تبیین بهتر موضوع و اهمیت پرداختن به آن به ما کمک کند. بارها مشاهده می‌شود جلساتی در سطح عالی یا با تاخیر شروع می‌شود یا به دلیل عدم حضور دو، سه عنصر اصلی برگزار نمی‌شود و لغو می‌شود. به تبع، دیگر اعضای جلسه برنامه‌‌ها و قرار‌‌هایشان تغییر می‌یابد و قرارهایی که قبلا داشته‌اند به خاطر لغو این جلسات تغییر می‌کند و این بار تنظیم قرارهای جدید، برنامه جمع دیگری را بر هم می‌زند و این مساله تا سطوح پایین توسعه می‌یابد و مثل سنگی که در آبی می‌افتد، این موج توسعه یافته و به محیط‌های دیگر نیز سرایت می‌کند.

زیاد شاهد بوده‌ایم که مثلا وزیری برنامه سفر به استانی را تنظیم کرده و با مقامات استانی و نمایندگان مجلس و گروه‌هایی از بخش خصوصی قرارها و جلساتی را پیش‌بینی کرده‌اند یا قرار است از طرح‌هایی بازدید کنند یا پروژه‌هایی را افتتاح کنند و خلاصه جمع زیادی منتظرند آقای وزیر فردا یا پس‌فردا به استانشان سفر کند، اما ناگهان روز قبلش اطلاع می‌دهند که مثلا به دلیل هم‌سفری با آقای رئیس‌جمهور یا برگزاری یک جلسه فوق‌العاده نمی‌تواند به استان برود و همه برنامه‌ها لغو می‌شود. در نظر بگیریم این تصمیم که ناشی از یک بی‌برنامگی یا بی‌نظمی است چقدر تبعات به‌همراه دارد، چقدر بلیت لغو می‌شود، چقدر طرح‌هایی که برای بازدید آماده شده بود و افراد آنها وقتشان تلف می‌شود، چقدر به مردم استانی که از مدت‌ها قبل منتظر سفر بوده‌اند، بی‌احترامی می‌شود و بدتر از همه اگر این نوع اتفاقات تکرار شود و تعدادش زیاد باشد رفته رفته فرهنگ و رویه‌ای را در سطوح پایین‌تر توسعه می‌دهد.

یکی دیگر از جلوه‌های بی‌نظمی، دیر شروع شدن جلسات به دلیل عدم حضور به موقع اعضای اصلی و موثر است. جلسه با تاخیر ۲۰-۳۰ دقیقه‌ای شروع و به همین دلیل دیرتر تمام می‌شود. در اینجا کسانی که منظم هستند بیشتر ضرر می‌کنند و بعد از یک مدت جا می‌افتد که جلسات با ۲۰ دقیقه تاخیر شروع می‌شود و بهتر است دیرتر برویم. این نوع تاخیرها در همایش‌ها و سمینارها بیشتر جلوه می‌یابد. غالب سمینارهایی که قرار است ۳۰/۸ صبح شروع شود عملا به ۹ یا ۳۰/۹ موکول می‌شود و حضار منظم که گاهی۲۰۰ یا ۳۰۰ نفر هستند وقتشان بیهوده می‌گذرد.

متاسفانه گاهی این‌گونه اتفاقات در سطوح بالاتری مثل ملاقات‌های مقامات ارشد نظام اتفاق می‌افتد و شاهدیم که جمع زیادی مدیر یا انسان فرهیخته وقتشان در انتظار شروع جلسه به بطالت می‌گذرد و قطعا چنین اتفاقاتی تبعات اجتماعی و فرهنگی گسترده‌ای دارد.

مصادیق متعدد دیگری نیز در این حوزه از جمله به اکثریت نرسیدن مجلس برای رسمیت یافتن جلسه به دلیل بی‌توجهی بعضی از نمایندگان، تاخیرهای متعدد در پرواز هواپیماها، بدقولی‌های متعدد و مکرر به ارباب رجوع و امروز و فردا کردن‌های ادارات و مدیران ... و سرگردان شدن‌های مردم بی‌دفاع و تحقیر آنها، بی‌نظمی‌های ترافیکی و بی‌نظمی در رعایت نوبت‌های متعارف را نیز می‌توان به مصادیق فوق اضافه کرد.

البته گاهی دامنه این بی‌نظمی‌ها بسیار گسترده می‌شود مانند آنچه در دولت‌های نهم و دهم، در موضوع عدم رعایت زمان مقرر در تقدیم قانون بودجه به مجلس و عدم تصویب آن در موعد مقرر و شروع سال جدید بدون قانون مصوب اتفاق افتاد که در حد یک فاجعه ملی و نماد برجسته بی‌اعتقادی به نظم و انضباط و برنامه داشتن در اداره امور کشور بود.

آنچه فکر می‌کنم به‌عنوان یک اصلاح بزرگ اداری لازم است از محضر ریاست فرهیخته جمهوری اسلامی ایران درخواست کنیم این است که عزمی جزم کنید و این بیماری بزرگ که تاثیرات شگرفی را بر سرمایه اجتماعی و هدررفت منابع ملی می‌گذارد، با حساسیت تمام اصلاح کنید.

و از آنجا که بر این باوریم که مطمئنا پیشتازی آقای رئیس‌جمهور آمار مثبت گسترده‌ای را در سطوح مدیریتی کشور به همراه خواهد گذاشت، رئیس‌جمهور از رئیس دفتر، مشاوران، دستیاران و وزرای خود بخواهند که مصادیق نظم را در ریاست‌جمهوری و حوزه سران و مدیران ارشد کشور شناسایی و تعریف کنند و قاطعانه در کنترل و پیاده‌سازی آن اصرار ورزند. البته از نقش شبکه‌های اینترنتی، ایمیل و ارتباطات تلفن‌های همراه و تدوین نرم‌افزار‌های لازم می‌توان در ترویج، اطلاع‌رسانی و اعمال مدیریت منضبط به خوبی بهره گرفت. امید است از این طریق ان‌شاءالله طی چند سالی شاهد تغییر و بهبود در رفتارها بشویم کاری که در یک دوره کوتاه مدیریت استان تجربه کردیم و جواب‌های خوبی گرفتیم، ولی بعد متاسفانه ادامه نیافت.

در هر حال نظم آن قدر اهمیت دارد که مولای متقیان آن را در آخرین وصیتش در کنار تقوا مورد تاکید قرار داده‌اند و انضباط آنقدر اثربخش است که کشور‌هایی چون کره، ژاپن و مالزی با رعایت آن به شاخص‌های برجسته‌ای از توسعه‌یافتگی می‌رسند.

این حرکت بنیادین اگر رخ دهد به‌عنوان یک واقعه مهم در تاریخ دولت‌های ایران ثبت خواهد شد که باقیات الصالحات آن برای سال‌های متمادی و طولانی جلوه‌گر خواهد بود.