مطالعات انجام شده و آمارهای موجود در ایران بیانگر افزایش روزافزون تعداد دانشجویان زن شاغل به تحصیل در مراکز علمی و دانشگاهی داخل و خارج از کشور، افزایش میزان تحصیلکردگان و متخصصان زن جویای کار و متاسفانه کاهش نسبت شاغلان زن به مرد در بازارهای اقتصادی در مقایسه با دیگر کشورها به ویژه کشورهای توسعه یافته است. به گزارش ایسنا زهرا فروزنده، کارشناس ارشد مطالعات زنان که در این‌باره تحقیقی انجام داده است، تصریح کرد: وضعیت بازار کار زنان در ایران در سال‌های مختلف نوساناتی داشته است و آمار و ارقام بیانگر آن است که طی این سال‌ها بر میزان مشارکت زنان در عرصه‌های اقتصادی افزوده شده و به تبع آن نرخ بیکاری نیز در حال افزایش است.

وی با استناد به آمار دبیرخانه شورای‌عالی اشتغال در دی ماه ۸۰ توضیح ‌داد: نرخ بیکاری زنان در سال ۴۵ برابر با ۲درصد بوده و در سال ۱۳۷۵ معادل ۳/۱۳درصد و در سال ۸۰ به ۳/۱۸درصد افزایش یافته است.

به گفته وی، بدیهی است که یکی از دلایل مهم افزایش نرخ بیکاری زنان، ‌افزایش میزان مشارکت آنان در مقابل ناکافی بودن فرصت‌های شغلی برای زنان جویای کار، به‌ویژه در سال‌های اخیر بوده است.

به عبارت دیگر، افزایش عرضه نیروی کار به خصوص زنان متخصص، منجر به فزونی تعداد زنان در جست‌وجوی کار شده که در نهایت نرخ مشارکت آنان را تحت تاثیر قرار داده است و چون زنان در کسب فرصت‌های شغلی توفیق چندانی نداشته‌اند، نرخ بیکاری آنان نیز روند صعودی را طی کرده است.

همچنین از مقایسه تغییرات در نسبت نرخ بیکاری مردان و زنان به نسبت نرخ مشارکت نیروی کار مردان به زنان در ایران و سایر کشورهای جهان چنین استنتاج می‌شود که هر قدر نرخ بیکاری مردان و زنان به یکدیگر نزدیکتر شود، بر نرخ مشارکت زنان افزوده می‌شود.

همچنین نحوه برخورد جامعه با پدیده اشتغال زنان بر میزان مشارکت آنها تاثیرگذار است، یعنی کاهش تبعیض در واگذاری فرصت‌های شغلی به زنان، انگیزه آنان را برای مشارکت در بازار کار افزایش می‌دهد.

فروزنده در این باره افزود: با بررسی آمار و ارقام مربوط به وضعیت اشتغال زنان در ایران و مقایسه آن با تعدادی از کشورهای توسعه یافته در جهان مشاهده می‌شود که سهم زنان در بازار کار در سال ۲۰۰۰ تنها ۹درصد بوده، حال آن که این رقم در کشورهای صنعتی ۱/۴۱درصد را به خود اختصاص داده است.

وجود تبعیض جنسیتی در مشاغل مختلف، تفاوت سطح دستمزد زن و مرد در شرایط یکسان کاری، لزوم ایفای نقش جنسیتی خاص زنان در منزل و کمبود مشاغل نیمه‌وقت برای زنان و زمینه‌ساز شدن کناره‌گیری از کار تمام وقت در برابر مردان، ارتقا نیافتن زنان به مشاغل بالا و سمت‌های مدیریتی، ناتوانی در ایجاد هماهنگی بین کار خارج از منزل و وظایف خانه‌داری، بی‌ثباتی بازار کار زنان، تخصیص مشاغل پر مسوولیت و کم مزد نظیر پرستاری، معلمی،‌ کارگری مغازه، کارخانه‌ها و مشاغل رده پایین اداری به آنان از عوامل مهم و موثر بر تضعیف نقش فعالانه مشارکت زنان در عرصه‌های اقتصادی جوامع پیشرفته است.

با این وجود، تمایل زنان به داشتن استقلال مالی، بی‌ثباتی وضعیت خانواده در این جوامع، نیاز به داشتن شغل برای رفع نیازهای مالی از عوامل مؤثر بر تمایل این قشر بزرگ به داشتن شغل و کسب درآمد در این جوامع است.