چگونه بریتیش پترولیوم را تنبیه کنیم؟

دانیل گراس

مترجم: جعفر خیرخواهان

جریمه نقدی؟ تحریم؟ تعقیب قضایی؟ بهترین روشی که این شرکت را وادار به پرداخت بابت لکه نفتی کنیم چیست؟ خسارتی که لکه نفتی بی‌پی به وجود آورد سر به فلک می‌زند. کسب‌و‌‌کار پرسود گردشگری در ایالت فلوریدا به شدت زیان دیده است. شاخص پیش‌بینی‌کننده مسکن تخمین می‌زند که خانه‌های در مسیر نشت نفت، در نتیجه فاجعه زیست محیطی دست کم ۳۰‌درصد ارزش خود را از دست خواهند داد. بخش زیادی از صنعت شکوفاشده غذاهای دریایی در خلیج مکزیک تعطیل شده است. مقادیر عظیمی نفت به هدر رفته است. این لکه باعث شده است تا خسارت شدید بلندمدتی به زندگی موجودات دریایی خلیج مکزیک وارد شود، باتلاق‌های حساس ساحلی را نابود کرده و نفت را به سواحل اقیانوس اطلس فرستاده است و فراموش نکنید همه مشاغل و سودهایی که با راه‌اندازی مناطق جدید حفاری برون‌کرانه‌ای می‌توانست محقق شود، اما احتمالا به لطف این لکه ایجاد نخواهد شد.

در همین اثنا بی‌پی ترکیب مایوس‌کننده‌ای از بی‌لیاقتی و بی‌قیدی را به نمایش گذاشته است. بی‌پی به خاطر این لکه نفتی، انفجار سال ۲۰۰۵ در پالایشگاه نفتی در شهر تگزاس که ۱۵ نفر را کشت و لکه دیگری در لوله نفتی آلاسکا که تحت مدیریت آن بود این احساس را به وجود می‌آورد که شرکت خیلی بدشانسی بوده است یا به خصوص مهارتی در اداره با ایمنی عملیات خود ندارد یا اینکه علاقه خاصی به محیط‌زیست آمریکا ندارد.

بی پی باید بابت خسارت وارده جریمه شود و بهای گزافی بپردازد، اما چقدر باید بپردازد؟ و مهم‌تر اینکه چگونه بپردازد؟ آمریکا باید با بی‌پی چه معامله‌ای بکند که رضایت‌بخش باشد، شرکت را به نحو مناسبی تنبیه کند و مهم‌تر اینکه انگیزه‌هایی به بی‌پی و سایر بنگاه‌های نفتی بدهد که با دقت و مراقبت بیش‌تری کار کنند؟ من در این‌باره گیج شده‌ام و به چند ایده رسیدم که هیچ‌کدام‌شان خیلی قانع‌کننده نیستند.

۱) ما می‌توانیم مدیران عالی و اعضای هیات‌مدیره شرکت را به مجازات قیر اندودکردن محکوم کنیم. چون با کاری که بی‌پی در خلیج مکزیک کرد مقادیر زیادی قیر و کاه و کاه قیری شده وجود دارد. این از جنبه احساساتی راضی‌کننده و از لحاظ شاعرانگی عادلانه است، اما نفع بلندمدتی عایدمان نخواهد کرد.

۲) آمریکایی‌ها می‌توانند محصولات بی‌پی را تحریم کنند. بسیاری از کالاهایی که بی‌پی تولید می‌کند به سایر کشورها یا بازارهای دیگر فروخته می‌شود؛ اما بی‌پی عملیات خرده‌فروشی مثل پمپ بنزین‌های بی‌پی و آرکو و فروشگاه‌های مختلف دارد. ما می‌توانیم با خریدن بنزین بدون سرب از سایر پمپ بنزین‌ها و خرید کالا از سایر فروشگاه‌ها، بی‌پی را تنبیه کنیم، اما خرده‌فروشی تنها یک بخش کوچک از کسب‌و‌‌کار بی‌پی است و تحریم باعث مجازات دارندگان جواز که کاسبان کوچک و متوسط هستند، می‌شود کسانی که گناهی در این میان نداشته‌اند.

۳) ما می‌توانیم بی‌پی و رقبایش را مجبور کنیم هزینه تمیزکردن این افتضاحاتی را که به بار آوردند، پیشاپیش بپردازند. پس از فاجعه والدز که شرکت اگزان مسبب آن بود، مجلس نمایندگان آمریکا، صندوق مسوولیت لکه‌های نفتی را به وجود آورد که با ۵ سنت مالیات بر هر بشکه نفت، یک میلیارد ‌دلار پول جمع شد. این صندوق ودیعه، مثل شرکت بیمه سپرده فدرال، یک بیمه‌نامه علیه بی‌لیاقتی صنعت نفت است. این صندوق در تئوری می‌تواند بسیار گسترش یابد و مثل شرکت بیمه سپرده فدرال، چنان قدرت پیدا کند که بر حفاری‌های ساحلی نظارت کرده و پروتکل‌ها و رویه‌هایی برای تمیز کردن لکه‌ها وضع کند؛ اما همان‌طور که رویدادهای اخیر وال استریت نشان داد، بیمه سپرده به تنهایی برای بازداشتن رفتار نادرست در کل صنعت کافی نیست.

۴) ما می‌توانیم مثل هوگو چاوز عمل کرده و شرکت را با ملی‌ کردن تنبیه کنیم سپس از دارایی‌ها و منابع نقد آن برای تمیز کردن محیط استفاده کنیم. ارزش بازاری بی‌پی به قیمت‌های روز حدود ۱۳۴ میلیارد ‌دلار است؛ اما اتهامات سوسیالیسم وارده به اوباما به کنار، آمریکا ونزوئلا نیست.

ما می‌توانیم بی‌پی را به تاریخ سپرده و فراموش کنیم. این درست است که قانون آلودگی نفتی ۱۹۹۰، مسوولیت بابت خسارت اقتصادی ناشی از لکه‌های نفتی را به ۷۵ میلیون ‌دلار محدود می‌کند، اما والتر اولسن اشاره می‌کند که این سقف فقط برای ارزیابی‌ها به صندوق سرمایه‌گذاری به کار می‌رود. سایر طرفین مختارند که از بی‌پی بابت خسارت‌ها شکایت کنند، اما کیفردهی بسیار کند بوده و نهایتا به رای و نظر دادگاه عالی که جانب بنگاه‌ها را می‌گیرد بستگی دارد. ۵/۲ میلیارد ‌دلار خسارتی را که دستور داده شد شرکت اگزان به خاطر لکه والدز به خسارت‌دیدگان بپردازد، دادگاه عالی در سال ۲۰۰۸ تغییر داد.

پس چه کار باید کرد؟ چالش را آن‌طور که من می‌بینم این است که تنبیه‌هایی تعبیه کنیم یا انگیزه‌های جدید ایجاد کنیم که به بی‌پی و مدیران و سهامدارانش انگیزه دهد تا اطمینان دهند که این نوع وقایع هرگز دوباره اتفاق نخواهد افتاد.

یک رویکرد می‌تواند پرتاب‌کردن مشوق‌ها باشد. به جای اینکه چماق دادخواست حقوقی و جرایم مالی را به عنوان هزینه خرابکاری شرکت‌ها بالای سرشان نگه داریم، چطور است که به شرکت‌هایی که دائما از آلوده‌کردن محیط‌زیست خودداری کردند پاداش‌های مالی بدهیم؟ معمولا این انگیزه‌ها را سود می‌نامند، اما برای بی پی، سودها به تنهایی کفایت نمی‌کند. ما می‌توانیم به این شرکت‌هایی که سوابق ایمنی و زیست محیطی خوبی دارند تخفیف مالیاتی یا پاداش نقدی در پایان هر سال بدهیم.

من پیش از این درباره مفهوم مجوز اجتماعی نوشته بودم- که مجوز فعالیت کسب‌و‌‌کار اصولا در حوزه قانونی است. اینکه بخواهیم جلوی فعالیت شرکت‌ها را در آمریکا بگیریم چون که آنها را دوست نداریم کار سختی است. اقتصاد تنظیمی یک سنت مهم آمریکایی است- من مطمئنم که رستوران مورد علاقه شما به خاطر نقص قانون بهداشت، نقره داغ شده است، اما می‌توان برگی از وزارت وسایل نقلیه موتوری برداشت و به شرکت‌هایی مثل بی‌پی مجوز اجتماعی رسمی داد. هر بار که شرکت قرارداد را نقض کرد- مثلا لکه نفتی، نشت لوله نفت، حادثه مرگبار پالایشگاه- دارنده مجوز یک چند نمره منفی می‌گیرد. شرکت‌هایی که نمرات منفی‌شان از حدی بیشتر شد، دچار ممنوعیت می‌شوند، ممنوعیت‌هایی مثل گسترش فعالیت، تملک شرکت‌های جدید، یا توسعه فرصت‌های حفاری جدید، تا زمانی که ثابت کند قدرت فعالیت با رعایت نکات ایمنی را دارد.

چه کارهای دیگری می‌توان با بی‌پی کرد. راه حل باید به گونه‌ای باشد که مرغ تخم طلایی را نکشد. کاری که با بی‌پی می‌توان کرد باید به صورتی باشد که ۱) تنبیه ملموس و مریی ایجاد کند، ۲) به تصحیح مشکلاتی که لکه به‌وجود آورده است کمک کند؛ ۳) یک پیام روشن به صنعت نفت بدهد و ۴) انگیزه‌هایی به بی‌پی و تولیدکنندگان نفت رقیب وی بدهد که در آینده با احتیاط بیش‌تری کار کنند.

منبع: نشریه اسلیت