فرشته سلیمی

داوری یک شیوه جایگزین برای حل وفصل دعاوی است که مبتنی‌بر توافق طرفین است. هدف از قراردادن این شرط در شرایط عمومی بیمه‌نامه، حل وفصل سریع‌تر اختلاف به‌وجود‌آمده بین بیمه‌گر و بیمه‌گذار و جلوگیری از اطاله دادرسی برای طرفین است.

از این رو قراردادن این شرط در بیمه‌نامه‌ها باید با حساسیت بیشتری بررسی و در آن گنجانده شود؛ زیرا الفاظ در حقوق بار معانی خاصی دارند و در هر جا که آن لفظ یا کلمه دچار ابهام یا اجمال باشد، وفق ماده ۲۴۱ ق.م که بیان می‌دارد: الفاظ عقود محمول است برمعانی عرفیه، آن لفظ یا کلمه طبق عرف معنا می‌شود و این در حالی است که الفاظ و کلمات در شرایط عمومی بیمه‌نامه معانی دیگری را با خود حمل می‌کنند که وفق ماده ۱۴ آیین‌نامه ۷۱ مصوب شورای‌عالی بیمه، ...... موارد اجمال، ابهام یا اختلاف در مندرجات بیمه‌نامه یا سایر مستندات به نفع بیمه‌گذار یا ذی‌نفع تفسیر می‌شود. بنابراین برای حل مشکل فی‌مابین باید به‌دنبال زبان مشترکی میان آن دو (حقوق و بیمه) باشیم. به همین خاطر برای قرار دادن شرط داوری در شرایط عمومی بیمه‌نامه‌ها باید انتخاب الفاظ آن به دقت مورد بررسی قرار بگیرد و سپس اقدام به درج آن کنند. از این رو به ذکر مواردی که به‌نظر نگارنده باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد، بیان شده:

الف- استفاده از کلمه مرضی‌الطرفین: بسیار دیده شده که در موارد حل اختلاف در شرایط عمومی بیمه‌نامه‌ها کلمه مرضی‌الطرفین گنجانده شده که این خود از نظر حقوقی بار معنایی خاصی دارد.

در آرای صادره از محاکم دادگستری بسیاردیده شده که دادخواست الزام به داوری یکی از طرفین قرارداد به‌دلیل وجود همین کلمه رد شده است؛ زیرا وجود کلمه مرضی‌الطرفین به معنی داور بی‌طرفی است که طرفین به‌صورت دلخواه و با میل و رغبت خود انتخاب می‌کنند و داوری که ازسوی مقام صالحه (دادگاه) انتخاب می‌شود دیگر مرضی‌الطرفین نیست، بلکه داور انتخابی از سوی دادگاه است که ممکن است مورد دلخواه هیچ یک از طرفین قرارداد واقع نشود.

ب-همچنین در این شرایط بیان شده از طریق مسالمت‌آمیز یا دوستانه یا مذاکره: به‌طور مثال در ماده ۲۲ آیین‌نامه ۵۳ شورای‌عالی بیمه) شرایط عمومی بیمه بدنه وسایل نقلیه زمینی - مصوب ۲۹/ ۱۲/ ۸۴) بیمه‌گر بیان داشته: طرفین قرارداد باید اختلاف خود را تا حد امکان از طریق مذاکره حل‌و‌فصل کنند.

اگر اختلاف از طریق مذاکره حل‌و‌فصل نشد، می‌توانند از طریق داوری یا مراجعه به دادگاه موضوع را حل‌و‌فصل کنند. حال این سوال به ذهن متبادر می‌شود، منظور بیمه‌گر از مذاکره چیست؟ آیا مذاکره چیزی جدای از گفت‌وگوهای متداول میان بیمه‌گر و بیمه‌گذار است؟ و اینکه چه ضمانت اجرایی برای این مذاکرات اندیشه شده است!

متاسفانه بیمه‌گر توضیح شفاف و روشنی از مذاکره بیان نکرده و اگر یکی از طرفین بعد از مذاکره از توافق حاصله تخطی کند یا بدون مذاکره قبلی مستقیما به دادگاه مراجعه کند، چطور می‌توان اثبات کرد که طرفین قبل از حضور در دادگاه باید مذاکره کنند؟! به‌نظر می‌رسد استفاده از کلمه مذاکره در شرایط عمومی بیمه‌نامه به خصوص در شرط داوری، صحیح نبوده و محل ایراد و اشکال است.

همچنین در برخی موارد مشاهده می‌شود بیمه‌گرها شرط داوری را به شرط کارشناسی تغییر نام داده‌اند که این تغییر در بیشتر مواقع در دادگاه‌ها باعث صدور آرای متناقض از سوی قضات محترم شده است. (مانند شرط داوری در شرایط عمومی بیمه‌های باربری که به شرط کارشناسی تغییر یافته است.) زیرا شرکت‌های بیمه به این موضوع واقف هستند که نظریه کارشناسی همانند رای داوری برای آنها لازم‌الاجرا نیست و حتی طرفین می‌توانند به این بند از شرایط عمومی عمل نکنند و مستقیما به دادگاه صالحه مراجعه کنند. درج شرط داوری در قراردادهای بیمه‌ای مهارت و تبحر خاصی می‌طلبد که بهتر است شرکت‌های بیمه، از استادان در این زمینه مدد جسته تا از این کلمات نامفهوم و ناموزون استفاده نشود چراکه به‌کارگیری این کلمات غیرکارشناسانه در متن قراردادهای بیمه‌ای باعث سردرگمی قضات خواهد شد و صرفا جز اطاله دادرسی برای طرفین و مشغولیت دادگاه‌ها، پیامد دیگری در پی نخواهد داشت.