کارکرد تلگراف در دوران مشروطه
مهدی بختی- در تاریخ ارتباطات، شاید تنها، رسانه‌ای چون تلگراف باشد که با پیدایی رسانه‌های نوین نتوانست به حیات ارتباطی خود ادامه دهد و جایگاه خود را به رسانه‌های جدیدتری مانند تلفن داد.
اما همین رسانه که امروز دیگر فراموش شده است، بازیگر تمام‌عیار سپهر ارتباطات در روزگار پرتلاطم مشروطه و پیش از آن بوده است. این درست که نمی‌توان نقش روزنامه‌های عصر مشروطه را در روند آگاه‌سازی اهالی ایران منکر بود، ولی سرعت و همه‌گیری که تلگراف در آن مقطع داشت، آن را به گونه دیگری متمایز می‌کند؛ محتوای تلگراف‌ها عمدتا کوتاه بود و این خود باعث می‌شد که یک نفر باسواد، آن را در اندک‌زمانی برای شمار زیادی از افراد بخواند و به دنبال آن، همان افراد آن پیام را در قالب گفتاری نقل‌شده از فلان کس- که بیشتر مواقع فرد موجه و شناخته‌شده‌ای بود- در لایه‌های مختلف جامعه منتشر کنند. مصداق بارز این موارد انتشار سریع تلگراف‌های ارسالی از عتبات عالیات به تهران یا تبریز و دیگر شهرهای بزرگ در عصر کوشش ایرانیان برای قانون‌خواهی است که از سوی مراجع شیعه ساکن در نجف یا شخصیت‌های غیرمذهبی آن دوران ارسال می‌شد.
نخستین ارتباط تلگرافی در ایران در ۱۲۷۱ خورشیدی میان مدرسه دارالفنون و کاخ گلستان برقرار شد که مخابره‌ای آزمایشی بود. با این حال تلگراف از ۱۲۷۲ و در پی انتشار اخبار و اطلاعات مربوط به آن در روزنامه وقایع اتفاقیه، در ایران شناخته شد و اخبار گسترش تلگراف در جهان و کاربردهای متنوع و تسهیل‌کننده آن بارها گزارش شد (محبوبی اردکانی، ج ۲، ۱۳۵۷).
گسترش خطوط تلگراف در ایران به سبب آنکه صرفا بر مبنای منافع درازمدت بریتانیا بود و امتیاز تلگراف ایران را در اختیار آن قدرت قرار می‌داد، به جنبه دیگری از رقابت‌های روسیه و بریتانیا تبدیل شد. نخستین اقدام روس‌ها در این باره در ۱۲۸۰ صورت گرفت و طی آن خطوط تلگراف نخجوان و ایروان به خط تلگراف تبریز ـ جلفا متصل و پیام‌های تبریک میان دو طرف مبادله شد. چند ماه بعد روس‌ها یک خط تلگراف میان تهران و استرآباد (گرگان) کشیدند که دسترسی آنان را به پایتخت ایران آسان می‌کرد.
دولت عثمانی، سومین طرف قراردادهای تلگرافی ایران، نخستین قرارداد خود را در ۱۲۸۰ با ایران منعقد کرد. این قرارداد، که مکمل قرارداد ۱۲۷۹ ایران و بریتانیا بود، دو طرف را ملزم می‌ساخت خطوط تلگراف خود را در یکی از نقاط مرزی به یکدیگر متصل سازند. شش ماه بعد، به سبب وجود پاره‌ای اختلافات مرزی، میرزاحسین‌خان (سفیر ایران در عثمانی) و نامق پاشا (والی بغداد) قرارداد جدیدی امضا کردند (اسنادی از روابط ایران و هند، ۱۳۷۶).
نخستین و مهم‌ترین جنبه تشکیلات اداری تلگراف در ایران، دوگانگی آن در قالب خطوط داخلی (خطوط تلگراف دولتی ایران) و خارجی (بریتانیا و روسیه) بود که بیش از نیم‌قرن با سازمان‌ها و تشکیلاتی مجزا، در کنار هم فعالیت می‌کردند. حیطه اختیار و نظارت دولت ایران منحصر به بخش خطوط داخلی بود. خطوط جلفا، تهران ـ خانقین، شیراز، اصفهان، کرمان و بندرهای جنوب در حوزه اختصاصی ماموران شرکت هند و اروپا یا حکومت هندوستان قرار داشت و خطوط برخی نواحی شرقی، شمالی و شمال شرقی، جزو منطقه فعالیت روس‌ها محسوب می‌شد. ارتباط دولت ایران با مسوولان این خطوط، منحصر به نوعی بده‌بستان بود که برپایه آن، آنان به صورت سالانه و به‌عنوان اجاره، تعرفه‌ای به دولت ایران می‌پرداختند و دولت ایران هم در قبال خسارات عمدی وارده به این خطوط، موظف به پرداخت هزینه آن بود. در واقع حضور این صاحب‌منصبان، مکمل نقش نمایندگی‌های سیاسی دولت متبوع‌شان بود؛ زیرا به واسطه وسعت و کثرت مناطق زیر نفوذ و اقامت‌های طولانی در ایران، اطلاعات دقیقی از اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، جغرافیایی و... حوزه‌های ماموریت‌شان به دست می‌آوردند که ارزش بسیاری داشت. قدرت و میزان اختیارات کارکنان تلگراف‌خانه‌های بریتانیایی به‌ویژه در اوایل، به حدی بود که گاه حتی سفارت بریتانیا را نیز به تنگ می‌آورد. در نتیجه همین وضع، بعدها بست‌نشینی در تلگراف‌خانه‌های انگلیسی، این اماکن را به صورت حاشیه امنی درآورد که حتی هیات حاکمه و حکام و والیان ایران نیز جرأت ورود به آن را نداشتند (اسناد پست و تلگراف، ۱۳۷۸).
در دوران مشروطه، تحصن در تلگراف‌خانه یکی از رایج‌ترین اشکال اعتراض مردمی بود. اجحاف و تعدی دولتیان، نارسایی‌های موجود، آگاهی از اخبار و وقایع دیگر شهرها، هماهنگی با مبارزان نواحی مختلف، هرج ومرج و ناامنی، نفوذ بیگانگان، عزل و نصب حکام و اجرانشدن قوانین، عمده‌ترین دلایل تحصن در تلگراف‌خانه‌ها به شمار می‌آمد.
میان این تحصن‌ها و مطالبات مطرح‌شده در آنها، با آنچه امروزه گردهمایی (میتینگ)‌های سیاسی نامیده می‌شود، همسانی‌های تامل‌برانگیزی وجود دارد. چنین تحولی پیش از هر چیز، ناشی از آشنایی ایرانیان با فضای فکری نوین و مرهون گسترش ارتباط آنان با جهانیان بود که پدیده تلگراف نقش عمده‌ای در آن ایفا کرد. این پدیده نقاط مختلف جهان را به هم وصل می‌کرد و سبب برخورد اندیشه‌ها می‌شد. در تهران اخبار خارجی روزنامه وقایع اتفاقیه، متکی به مخابرات تلگرافی بود و متصدیان تلگراف‌خانه هندواروپا نیز مستقلا به انتشار این گونه اخبار در برگه‌ای به نام «اخبار عامه» مبادرت می‌کردند (محمود، ج ۲،۱۳۳۵).
به طور کلی در طول دوران مشروطه، از پیش از امضای قانون مشروطه تا دوران استبداد صغیر و مبارزات تبریز و به‌ویژه ارتباطات میان علمای نجف و تحولات تهران، نقش تلگراف بسیار کلیدی و حساس بود.
تمام حضور لحظه‌ای و دائمی علمای نجف و اعمال نظر آنان در دوران مبارزات و استبداد صغیر و تحولات بعدی آن کاملا منوط به آگاهی لحظه‌به‌لحظه از وقایع و ابراز نظرات درباره همه وقایع پدید‌آمده بود.اگر تلگراف نبود،‌ شاید بتوان گفت روند تحولات به گونه‌ای دیگر شکل می‌گرفت و طبیعی بود که امکان بسیج آنی و دائمی همه شهرها و تمامی نیروها در مورد آن وجود نداشت.کتاب‌های مربوط به مشروطه،‌ نظیر تاریخ مشروطیت زنده‌یاد احمد کسروی، آکنده از پیام‌ها، پرسش‌ها و نامه‌هایی است که از سوی مردم و علمای نجف برای مشروطه‌خواهان یا دربار فرستاده می‌شد.به همین ترتیب، هنگام تشکیل مجلس نخست و دوم مشروطه،‌ تلگراف‌خانه تبریز ‌آکنده از مردمی بود که یا از نمایندگان‌شان در تهران از اوضاع مجلس و پایتخت می‌پرسیدند یا چشم‌به‌راه آخرین اخبار و تحولات تهران و مشروطه هستند.
باری، در خیزش مشروطه، سیم‌های تلگراف به مثابه چشم و گوش مردم عمدتا بی‌سواد و مشروطه‌خواهان مبارز عمل می‌کرد و حیاتی‌ترین پیوند ارتباطی آنان محسوب می‌شد.
منابع:
- اسناد پست و تلگراف و تلفن در دوره رضاشاه، به کوشش مرضیه یزدانی، تهران: سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۸.
- اسنادی از روابط ایران و هند در دوره مظفرالدین شاه قاجار، تهران: موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، ۱۳۷۶
- محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، جلد دوم، تهران ۱۳۵۷.
- محمود، محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن نوزدهم میلادی، تهران، جلد دوم، بی‌نا، ۱۳۳۵.