از آنجا که قیمت‌های بورس کالا نمایانگر اطلاعات بازار است، این قیمت‌ها بازتاب دقیق وضعیت واقعی عرضه و تقاضا هستند؛ این مساله علائم قدرتمندی را ارسال می‌کند که به دست‌اندرکاران بازار امکان می‌دهد در زمینه تولید، خرید و سرمایه‌گذاری آگاهانه تصمیم بگیرند.

به گزارش «پایگاه خبری بورس کالای ایران»، سودمندی بورس‌های کالا در توانایی نهادی آنها برای حذف یا کاهش هزینه‌های سنگین معاملات نهفته است که اغلب بر دوش دست‌اندرکاران زنجیره عرضه در کشورهای درحال توسعه سنگینی می‌کند. بورس کالا هزینه‌های معامله را با ارائه خدمات ارزان‌تر از هزینه‌هایی که در صورت اقدام در خارج از چارچوب نهادی بورس کالا بر آنها تحمیل می‌شود، کاهش می‌دهد. از جمله می‌توان به هزینه‌های مرتبط با یافتن خریدار یا فروشنده مناسب، مذاکره بر سر شرایط قرارداد، تامین منابع مالی برای معاملات، مدیریت اعتبارات، نقدینگی و انتقال محصولات و داوری در بحث‌های میان طرف‌های قراردادی اشاره کرد. بنابراین با کاهش هزینه‌های طرف‌های یک معامله بالقوه، بورس کالا می‌تواند تجارت را تحریک کند. علاوه بر این، بورس‌های کالایی می‌توانند به تولید، انبارسازی، بازاریابی و فرآوری محصولات کمک کنند و عملکرد کلی بخش‌های مختلف را بهبود ببخشند. دقیقا به دلیل این مزیت‌ها است که اقتصادهای در حال گذار و در حال توسعه که دارای بخش‌های صنعتی و کشاورزی بزرگی هستند در سال‌های اخیر از بورس‌های کالا استقبال کرده‌اند.

به‌طور مشخص، یک بورس کالا می‌تواند یک یا چند نوع کارکرد بالقوه داشته باشد و اینکه در عمل چه کارکردی دارد، به ماهیت بورس و شرایط هر کشور بستگی دارد. برای بورس‌هایی که معاملات نقدی یا فعالیت‌های پشتیبانی ارائه می‌کنند، کارکرد نهادی بورس کالا در تسهیل معامله، یعنی گرد هم آوردن خریداران و فروشندگان و سپس اعمال چارچوبی از قوانین که اعتماد مورد نیاز برای معامله را ایجاد می‌کند، آشکار می‌شود. رویه‌های قدرتمند نظارت بر این معاملات می‌تواند به بهبود کارآیی و زیرساخت‌های بازارهای نقدی کالا نیز منجر شود؛ مثلا از طریق ارتقای زیرساخت‌های انبارداری و پشتیبانی مورد تایید بورس، پذیرش مشخصات کیفی تعریف شده بورس در میان دست اندرکاران بازار و کاهش سطح نکول از طریق میانجیگری بورس در تسویه و بستن قراردادها.

قراردادهای مرتبط با کالا

نقدی: قراردادهای خرید یا فروش کالا با تحویل فوری (یعنی ظرف چند روز).

قراردادهای سلف: قراردادهای خرید یا فروش یک کالا با تحویل در آینده

قراردادهای آتی: قراردادهای استاندارد سلف که نمایانگر تعهد به تحویل دادن یا تحویل گرفتن مقدار و کیفیت معینی از یک کالا در یک مکان مشخص است. برخلاف قراردادهای سلف، قراردادهای آتی اغلب به تحویل فیزیکی کالا منجر نمی‌شود، چون می‌توان با اتخاذ یک موقعیت معاملاتی معکوس، قبل از تاریخ تحویل کالا، قرارداد مربوطه را بست.

قراردادهای اختیار معامله: قراردادهایی که حق، ولی نه تعهد خرید یا فروش یک قرارداد آتی به قیمت مشخص یا قبل از تاریخ مشخصی را ایجاد می‌کند. خریدار برای دریافت چنین قراردادی باید قیمت اختیار را پرداخت کند (حداکثر زیانی که در این معامله متوجه خریدار این قرارداد است به مبلغ این پیش پرداخت محدود می‌شود). فروشنده یک قرارداد اختیار معامله، قیمت اختیار را دریافت می‌کند ولی زیان بالقوه به لحاظ نظری نامحدود است.

قراردادهای معاوضه یا سوآپ: تبادل زنجیره‌ای از پرداخت‌های آتی مشخص بین دو طرف معامله.

بورس‌های کالایی که ابزارهایی همچون قراردادهای سلف و آتی را ارائه می‌کنند، ابزاری برای مدیریت ریسک ناشی از نوسانات قیمت کالا را نیز در اختیار دست‌اندرکاران این بخش قرار می‌دهند. این مساله اهمیت زیادی دارد؛ چون قیمت‌های جهانی کالا اغلب در دوره‌های کوتاه نوسانات بسیار شدیدی دارند و گاه ظرف یک سال، بیش از 50درصد نوسان دارند. این ابزارهای پوششی می‌تواند اطمینان بیشتری را درباره چرخه تولید و کار برای تولید‌کنندگان ایجاد کند و در عین حال، به فرآورندگان، معامله‌گران و خریداران امکان دستیابی به توافقی سودآور را فراهم می‌کند. این مساله به فعالان بخش کالا امکان می‌دهد تا به سرمایه‌گذاری‌هایی بپردازند که منافع بلند‌مدت‌تری را در پی دارد و به کشاورزان امکان می‌دهد محصولات سودآورتر و در عین حال پرریسک‌تری را تولید کنند. حتی در مواجهه با کاهش بلند‌مدت قیمت کالاهای خود، توانایی پوشش ریسک نوسانات کوتاه‌مدت‌تر قیمت‌ها، فرصتی در اختیار کشاورزان قرار می‌دهد تا بتوانند الگوهای برداشت محصول خود را اصلاح کرده و سبد ریسک خود را متنوع‌تر کنند.