مرکز خدمات فولاد ایران: در اوایل سال جاری، سنگ‌آهن وارداتی به چین، تخلیه شده در بنادر حدود هر تن ١٣٥ دلار قیمت داشت. در ماه مه ‌قیمت به ١٠٠ دلار در هر تن نزول کرد و در آگوست به ٩٠ دلار در هر تن رسید و نهایتا به زیر ۷۰ دلار سقوط کرده است. در شرایط فعلی، عرضه سنگ‌آهن بسیار بیشتر از تقاضای آن است و همین امر باعث شده است که تحلیلگران این بخش در مورد نتیجه‌گیری با مشکل روبه‌رو‌ شوند. مهم‌ترین‌ تاثیر در تجارت سنگ‌آهن مربوط به بخش حمل و نقل آن است. از آنجا که چین با محدودیت عرضه سنگ‌آهن در اوایل دهه ٢٠٠٠ میلادی روبه‌رو‌ بود، شروع به توسعه معادن داخلی خود کرد. کل برداشت سنگ‌آهن از معادن چین در سال ٢٠٠٣، ٢٦٣میلیون تن بود؛ اما در سال ٢٠١٣ به ١٤٣٦ میلیون تن رسید و به نظر می‌رسد در سال جاری این روند همچنان ادامه یابد؛ اما در مقایسه با درصد خلوص سنگ‌آهن اگر محاسبه کنیم، استخراج سال ٢٠١٣ برابر است با ٣٨٠ میلیون تن سنگ‌آهن وارداتی. از آنجا که خلوص سنگ‌آهن چینی پایین است قیمت تمام شده آن بالا است. با توجه به قیمت‌های امروز سنگ‌آهن وارداتی، به نظر می‌رسد ٤٠ درصد از سنگ‌آهن تولیدی در داخل چین غیراقتصادی است، در نتیجه این خبر خوبی است برای بخش حمل و نقل دریایی که می‌تواند سنگ‌آهن وارداتی جایگزین سنگ‌آهن داخلی چین بشود. در حال حاضر، بسیاری از معادن بزرگ چین که تحت کنترل دولت هستند تولید را یا کاهش داده‌اند یا متوقف کرده‌اند؛ اما نمی‌شود به این روند زیاد امیدوار بود. دلیل این امر آن است که بیشتر معادن بزرگ سنگ‌آهن در چین متعلق به کارخانه‌های بزرگ فولادسازی هستند که تحت کنترل دولت می‌باشند و تعطیل شدن آنها به معنای افزایش بیکاری است که دولت چین از آن پرهیز می‌کند، دولت چین دوسوم سنگ‌آهن تجارت شده در دنیا را در سال ٢٠١٣ مصرف کرده است. در طول سال‌های ٢٠٠٠ تا ٢٠١٣ به علت اشتهای چین برای سنگ‌آهن، بسیاری عرضه‌کنندگان جدید به بازار این کالا اضافه شده‌اند مثل ایران، اندونزی، برمه، سوئد و اوکراین. این کشورهای جدید در سال ٢٠١٣، ٦/٩٨ میلیون تن سنگ‌آهن به چین فروخته‌اند، در حالی که ١٠ سال قبل آنها تنها ٢/٣ میلیون تن سنگ‌آهن به چین فروخته بودند، بنابراین تاثیر این عرضه‌کنندگان کوچک در بازار سنگ‌آهن بسیار مهم است، چرا‌که کاهش قیمت باعث خواهد شد که تولید آنها کاهش یابد. همین امر باعث تاثیر ساختاری در تولید و تجارت سنگ‌آهن برای سال‌های آینده می‌شود کاهش قیمت باعث توقف طرح‌های توسعه معادن سنگ‌آهن شده است نه فقط این مساله در مورد معادن داخل چین بلکه در مورد معادن خارج از چین هم مشهود است. معادن کوچک در استرالیا و برزیل تابه‌حال تعطیل شده‌اند و پیش‌بینی می‌شود این روند ادامه یابد. تولیدکنندگان جدید هم در غرب آفریقا درگیر این مطلب هستند.کاهش قیمت سنگ‌آهن باعث شده است که فعالیت‌های جدیدی پا بگیرد؛ به‌طور مثال با توقف صدور سنگ‌آهن از هند کاهش قیمت سنگ‌آهن باعث شده که هند به واردات سنگ‌آهن روی آورد. از طرف دیگر کاهش قیمت سنگ‌آهن باعث شده تا تکنولوژی‌های جدید به کار گرفته شود تا قیمت تمام‌شده سنگ‌آهن برای تولیدکننده کاهش یابد. شرکت‌های بزرگ معدنی که توانایی انجام این سرمایه‌گذاری‌ها را داشته‌اند موفق شده‌اند که تولید خود را افزایش دهند. شرکت ریوتینتو که ظرفیت صدور ٢٩٠ میلیون تن سنگ‌آهن را در سال از استرالیا داشته در سال ٢٠١٥، ٤٠ میلیون تن و در سال ٢٠١٧، ٢٠ میلیون تن دیگر به صادرات خود اضافه خواهد کرد. شرکت بی‌اچ‌بی بیلیتون هم که سالانه ٢٥٠ میلیون تن از استرالیا صادر می‌کرده در سال ٢٠١٥ به ٢٩٠ میلیون تن صادرات خواهد رسید. در برزیل هم شرکت واله به صادرات خود برای سال ٢٠١٦، ٩٠ میلیون تن اضافه خواهد کرد.

از نگاه قیمتی به نظر می‌رسد که بازار این محصول، کل سنگ‌آهن عرضه شده از طرف استرالیا و برزیل را جذب کند. با توجه به این مطلب به‌رغم آنکه سود سنگ‌آهن برای معدن کاران بسیار کاهش یافته است؛ با این حال هنوز حاشیه سود آنها جذاب است. در این میان استرالیایی‌ها به علت آنکه فاصله کمتری با بازار چین دارند از موقعیت بهتری برخوردارند، اما نباید فراموش کرد که قیمت حمل‌ونقل‌ کاهش یافته است؛ بنابراین شرکت‌های صادر‌کننده سنگ‌آهن به‌خصوص شرکت‌های بزرگ صاحب خطوط کشتیرانی هم هستند که از این امر سود خواهند برد. شرکت واله برزیل از این امتیاز برخوردار است. در آینده این تنها تقاضا نیست که قیمت سنگ‌آهن را تعیین می‌کند؛ بلکه قدرت تولیدکننده‌ها و تکنولوژی‌هایی که از آنها استفاده می‌کنند و هزینه حمل، نقش تعیین‌کننده خواهد داشت.