سید‌حامد حسینی

کارشناس اقتصاد انرژی 

کارکرد اصلی نهاد بورس، ایجاد شفافیت در معاملات، فراهم‌آوردن فرصت‌های برابر برای خریداران، تسهیل مبادلات میان خریداران و عرضه‌کنندگان است. در واقع بورس (از هر نوع که باشد) برای هماهنگی میان عرضه‌کنندگان و حمایت از تمامی خریداران به‌کار می‌آید.با این مقدمه باید گفت در حال‌حاضر بورس کالای ایران که عرضه‌کننده محصول «قیر» است، چنین کارکردهایی را برای فعالان بازار نداشته و شکل سنتی حاکم بر این صنعت تا حدود زیادی همچنان حفظ شده است.در این خصوص مواردی را می‌توان اشاره کرد.

نخست، توافقات پشت‌پرده میان عرضه‌کنندگان و خریداران، بر معاملات بورس غالب بوده و عموما قیمت‌های بورس در یک فضای عرضه-تقاضا شکل نمی‌گیرند، به علاوه حتی همین قیمت‌های شکل گرفته با سازو کار غیر‌واقعی عرضه-تقاضا هم در عمل رعایت نمی‌شود لذا چنین قیمت‌هایی مبنای عمل و مرجع برای فعالان بازار نیست و حتی مشتریان خارجی در مواجهه با این اطلاعات غیرواقعی دچار سردرگمی و ابهام می‌شوند. به‌عنوان مثال همواره در این صنعت شنیده می‌شود که صادرکنندگان جهت تهیه محصول به دنبال قیمت‌هایی پایین‌تر از سطح بورس هستند و چنین قیمت‌هایی هم قابل‌دسترسی هستند. البته تولید‌کنندگان در پاسخ به این مساله، موضوع تخفیف‌ها را مطرح می‌کنند که در ادامه به آن نیز پرداخته خواهد شد. جان کلام اینکه با توجه به همگن نبودن قیمت محصولات در بورس و خارج از بورس، اصولا معاملات انجام شده در بورس کالا ماهیت غیر‌واقعی پیدا می‌کنند.

دوم، ایجاد رانت از طریق تاسیس شرکت‌های اقماری و ارائه تسهیلاتی خاص به این شرکت‌ها توسط ذی‌نفعان‌شان است که این ذی‌نفعان معمولا در طرف عرضه قرار دارند و فرصت‌های برابر را از سایر فعالان سلب می‌کنند. نمونه‌های این تسهیلات و رانت‌ها، عدم دریافت واقعی مالیات بر ارزش افزوده، ارائه تخفیفات خاص و شرایط تحویل خارج از نوبت است. هر‌چند ممکن است این معاملات از نظر مستندات، قانونی و بدون نقص نشان داده شوند اما واقعیت عملیاتی غیر از این بوده و بیشتر فعالان بازار از آن اگاه هستند. این رانت فضای رقابت را ناسالم کرده و فرصت‌های نابرابر برای رانت‌خواران در رقابت با سایر شرکت‌ها ایجاد می‌کند. این امر در مورد قیر و حتی در مورد ماده اولیه تولید این محصول یعنی وکیوم باتوم نیز وجود دارد و موجب شده است تا این زنجیره از ابتدا تا پایان غیر‌رقابتی شود. درست است که سرمایه‌گذاری‌های انجام شده توسط بخش شبه‌دولتی در این زمینه زیاد بوده اما طی سالیان اخیر بخش خصوصی نیز به‌شدت رشد کرده و اکنون انتظار شکست انحصار در این صنعت را از ابتدا تا انتها دارد. بعضا واحدهای خصوصی تولید قیر به دلیل عدم تامین مواد اولیه با سیکل‌های توقف مواجه می‌شوند در حالی که حاضر به خرید ماده اولیه با قیمتی بالاتر از خریداران سنتی وکیوم باتوم هستند.

سوم، پس از اجرایی شدن برجام و رفع تحریم‌های غرب، جا دارد که اتاق پایاپای و تسویه وجوه معاملات بورس نقش فعال‌تری را ایفا کند. پیش از این به دلیل برخی محدودیت‌های مالی واریز وجوه و تسویه معاملات با توافقاتی خارج از بورس تعیین می‌شد که اکنون این روند نیازمند اصلاح هست. واریز وجوه متقاضیان به حساب کارگزاری‌ها و کسر مالیات‌ها و کارمزدهای بورس و حتی کسر مالیات ارزش افزوده می‌تواند برخی شائبه‌ها را برطرف کرده و به سالم‌تر شدن فضای رقابتی کمک کند. واضح است که در این میان شرایط عرضه و پرداخت را نیز بورس باید تعیین کند و این اختیار از دست عرضه‌کنندگان خارج شود. یک سازوکار شفاف و نظارت دقیق در این بخش، نه‌تنها به ایجاد فرصت‌های برابر کمک می‌کند بلکه راه را بر ایجاد هر‌گونه فساد سیستمی و اداری خواهد بست و سازمان‌هایی نظیر گمرک و اداره مالیات را نیز در ایفای ماموریت هایشان یاری خواهد کرد.

چهارم، با توجه به اقدامات اخیر صورت گرفته توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی و کانون صرافان، تبدیل مبنای ارز معاملات «قیر» در بورس از دلار مبادلاتی به دلار آزاد چندان دشوار نیست و این تغییر می‌تواند یک گام جهت یکسان‌سازی نرخ ارز نیز باشد.