معیار مشخصی برای قیمت گذاری قیروجود ندارد

حمید حسینی رئیس هیات مدیره گروه بین المللی مرآت پرداختن به موضوع اینکه چرا ایران تعیین‌کننده قیمت در بازار قیر نیست؟ نیاز به بیان تاریخچه‌ای از وضعیت قیر ایران دارد و در اینجا به صورت مختصر به آن اشاره خواهم کرد. باید گفت که پالایشگاه‌های کشور به‌گونه‌ای طراحی شده که بتواند نیاز نیروگاه‌های کشور به نفت کوره را تامین کند؛ بنابراین همه پالایشگاه‌های ایران حداقل ۳۰ درصد فرآورده سنگین تولید می‌کنند که می‌تواند تبدیل به نفت کوره یا قیر شود، تا سال‌های ۷۲ و ۷۳ ما فقط تولیدکننده قیر برای بازارهای داخلی بودیم و هیچ اراده‌ای در کشور برای حضور در بازارهای صادراتی وجود نداشت و قیر با قیمت بسیار نازل در بازارهای داخلی به فروش می‌رسید، اما در پایان جنگ و پس از رفع نیازهای داخلی، دولت تصمیم گرفت در بازار بین‌المللی قیر حضور پیدا کند. صادرات قیر ایران در سال‌های ۷۲ و ۷۳ به ۲۰ هزار تن در سال نمی‌رسید و از سال ۱۳۷۵ با ورود تعدادی از شرکت‌های بخش خصوصی به این عرصه و ایجاد واحدهای بسته‌بندی و سیستم‌های حمل‌و‌نقل در کنار واحدهای پالایشگاهی، بازار قیر صادراتی ایران رونق گرفت و صادرات سالانه به۵۰ تا ۸۰ هزار تن در سال رسید.

از سال ۱۳۷۶ به بعد با تلاش بخش خصوصی درهای بازار چین به روی قیر ایران باز شد و فقط سالانه بیش از ۱۰۰ هزار تن قیر به بازار چین صادر شد. شرکت‌های چینی که در سایر کشورهای دنیا پروژه‌های راهسازی داشتند به خریداران قیر ایران تبدیل شدند و از سال‌های ٧٧ به بعد صادرات قیر فله ایران نیز با همت بخش خصوصی آغاز شد و ایران بدون اینکه مخازن قیر، اسکله اختصاصی یا پالایشگاهی نزدیک به ساحل داشته باشد موفق به صادرات قیر شد، البته با هزار و یک مرارت و سختی.

سال به سال صادرات قیر ایران افزایش یافت و رقم آن به حدود ٦٠٠ هزار تن رسید. در ۱۰ سال گذشته با واگذاری واحدهای قیرسازی به بخش غیردولتی و افزایش تعداد شرکت‌های تولیدکننده و عرضه‌کننده قیر به بازار، گسترش بازارهای صادراتی قیر و مطلوب ارزیابی شدن کیفیت قیر ایرانی، صادرکنندگان توانسته‌اند صادرات خود را به منطقه و دنیا افزایش داده و به یکی از بازیگران عمده منطقه تبدیل شوند و امروز در آسیا اگر کره جنوبی را کنار بگذاریم ایران بزرگ‌ترین تولیدکننده و صادرکننده قیر است، ضمنا تنها رقیب ایران در خلیج فارس بحرین می‌باشد، ولی ظرفیت قیر صادراتی ایران تقریبا ٧ برابر بحرین است.

اما آنچه درباره نقش نداشتن ایران در قیمت‌گذاری قیر در منطقه و جهان مطرح می‌شود حقیقت ندارد و قیر برخلاف سایر کالاها همچون نفت کوره، گازوئیل یا بنزین قیمت پایه ندارد؛ بنابراین قرار دادهای بلندمدت در قیر رایج نیست و فقط مجله آرگوست قیمت روزانه قیر در بازارهای اروپا، آمریکا و کشورهای منطقه نظیر سنگاپور، تایلند، چین، بحرین، ایران و... منتشر می‌کند و کسی در بازار تعیین‌کننده قیمت نیست و نمی‌توان مثل نفت خام که بر اساس قیمت دبی و عمان یا برخی کشورها که بر مبنای نفت خام برنت عمل می‌‌شود، اقدام کرد. متاسفانه یا خوشبختانه در بازار قیر چنین معیار تعیین قیمتی وجود ندارد و هر منطقه با توجه به هزینه‌های حمل و نقل، نیاز بازار و سایر عوامل، قیمت‌های متفاوتی ارائه می‌دهد. ایران در سال‌هایی که تحریم وجود نداشت قیر را با قیمت‌های مناسب و رقابتی عرضه می‌کرد، هزینه حمل و نقل منطقی بود و تحریم‌های بانکی وجود نداشت و تجار ایرانی از امکانات بازاریابی خوبی برخوردار بودند و توان صادراتی کشور حدود ۵/۱ میلیون تن بود.

اما در چند سال گذشته با ظهور و بروز اتفاقات جدید در بازار قیر، وضعیت قیر ایران نیز به سمت شرایط نامطلوب‌تر از گذشته حرکت کرده است. به‌عنوان مثال بسیاری از شرکت‌ها برای تامین مالی مجموعه خود به بازار قیر رو آورده و سعی کرده‌اند با استفاده از منابع مالی خود و ضمانت‌نامه‌های بانکی مدت دار قیر را در محموله‌های بزرگ از شرکت تولیدکننده خریداری و در بازار به صورت نقدی با قیمت‌های پایین‌تر از بورس صادراتی فروخته و منابع آن را در سایر بازارها به کار گیرند. این شرکت‌های معمولا شبه‌دولتی بازار صادراتی قیر ایران را به هم زده‌ و معاملات در بازار غیر رسمی حدود ۲۰ تا ۳۰ دلار ارزان‌تر از قیمت بورس کالا است و بازار قیر صادراتی دچار رقابت ناسالم صادراتی شده است.

در گذشته تعداد صادرکنندگان قیر چند شرکت مشخص و عمدتا بخش خصوصی بودند که عملکردی روشن و مشخص داشتند، اما در ١٠ سال گذشته تعداد زیادی شرکت بزرگ نیمه دولتی وبانکی وارد بازار قیر شده وافراد غیرحرفه‌ای در این بازار افزایش یافته‌اند، از سوی دیگر در گذشته فقط ۲ تا ۳ شرکت بزرگ تولیدکننده قیر وجود داشت و امکان کنترل کیفیت وقیمت وجود داشت ولی در ١٠ سال گذشته پالایش و پخش مجوزهای بی‌حساب و کتابی به ۵۰ واحد قیرسازی (بعضا واحدهای کوچک زیرپله‌ای) داده که قادر به رقابت با دیگران نیستند؛ بنابراین از کیفیت قیر تولیدی کاسته یا قیر را با سولفور یا قیر معدنی ترکیب کرده ودر بازار عرضه یا اقدام به تولید قیر از نفت کوره می‌کنند. متاسفانه اداره استاندارد با وجود تدوین استاندارد قیر از اجباری کردن آن خودداری نموده و این موضوع منجر به کاهش کیفیت قیر تولیدی و صادراتی شده است.

کاهش بودجه عمرانی دولت نیز مبحث دیگری است که نقش موثری در قیمت و بازار قیر ایفا می‌کند؛ در این سال‌ها به دلیل کاهش بودجه عمرانی، مصرف قیر در داخل کاهش یافته و مازاد قیر تولیدی داخل عازم بازار صادراتی شده و بازارهای صادراتی کشش جذب ۵/۲ میلیون تن قیر صادراتی ایران را ندارد و صادرکنندگان مجبور شده‌اند به رقابت ناسالم پرداخته و قیمت قیر صادراتی ایران کاهش یابد.

بر این اساس قیمت‌های قیر ایران که همیشه با قیمت‌های بحرین در یک دامنه قیمتی بود الان با فاصله قیمتی ۱۰ درصدی و کمتر از بحرین معامله می‌شود و مجبور شده‌ایم در یک رقابت ناسالم، هزینه‌های تحریم را هم تحمل کنیم و قیر را ارزان تر از قیمت بحرین به فروش برسانیم.

در زمان حاضر چیزی حدود ١١٠ میلیون تن قیر در دنیا معامله می‌شود و هیچ کجای دنیا چیزی به‌عنوان پلت‌فرم قیمت برای قیر وجود ندارد. اما این موضوع که چرا قیمت قیر ایرانی ارزان‌تر از بحرین و اروپا معامله می‌شود قابل تامل و پیگیری است و بیشتر به آنچه در این یادداشت به آن اشاره کردم مربوط می‌شود.