وقتی پرونده نخست «باشگاه اقتصاددانان» درباره اثر هوش مصنوعی بر بازار کار در ایران و جهان منتشر شد، کثیری از نویسندگان و پژوهشگران برای بحث در اینباره ابراز تمایل کردند که همین وضعیت مبنای تهیه بخش دوم از بررسیهای «باشگاه اقتصاددانان» پیرامون اثرات ناشناخته هوش مصنوعی بر اقتصاد شد. یافتههای جدید و علمی، حاوی این نکته است که ترس جوامع از سرریزهای منفی هوش مصنوعی بیدلیل نیست. اخیرا مقالهای علمی در تشریح آثار هوش مصنوعی بر رفاه و معیشت جوامع منتشر شده و روزنامه فایننشیالتایمز بخشی از آن را در قالب یک گزارش برای مخاطبانش تشریح کرده است.
ایمان چراتیان / استادیار اقتصاد و عضو هیاتعلمی جهاد دانشگاهی تربیتمدرس
بسیاری از اقتصاددانان، هوش مصنوعی را یک فناوری نوین در نظر میگیرند که قادر است در یک فرآیند خودکار و از پیش تعریفشده، وظایفی را که پیش از آن افراد انجام میدادند، تسهیل کند و در نتیجه، تقاضای نیروی کار و دستمزد را برای گروههای خاصی از نیروی کار کاهش دهد (Acemoglu and Restrepo (۲۰۱۸); Aghion et al. (۲۰۱۷)). آنچه ممکن است هوش مصنوعی را از دیگر فناوریهای اتوماسیونی مانند روباتهای صنعتی و دستگاههای اتوماتیک دیگر متمایز کند، ظرفیت ویژه آن در گسترش دامنه وظایفی است که میتوانند به صورت خودکار تعریف شوند.
این روزها یکی از ترسهای بزرگ بشر، ترس از دست دادن شغل به دلیل پیشرفت تکنولوژی، بهخصوص در حوزه هوش مصنوعی است و هر روز میتوان مطالب مختلفی را در مورد ناپدید شدن شغلها و بیکاری گسترده ناشی از جایگزینی نیروی کار با هوش مصنوعی در نشریات مختلف مطالعه کرد. اما آیا این ترس واقعی است؟
نظام سرمایهداری بر دو ستون بنا شده است: سود و بازارها. این نظام برای اینکه بتواند دو ستون خود را حفظ کند، باید از مصالح ناب استفاده کند. ترکیب دو ستون با مصالح مناسب، همان چیزی است که جان کنث گالبرایت، آن را در کتاب اوضاع جدید صنعتی (new industrial state)، «ساختار فنی» (techno-structure) مینامد. گالبرایت در توضیح ساختار فنی مینویسد؛ اگرچه فرد در فرهنگ غربی جایگاهی دیرپاتر از گروه دارد، تمام تصمیمات مهم براساس اطلاعاتی گرفته میشود که در اختیار بیش از یکنفر است.