دستاوردی بزرگ برای زنان و مردان

خانم گلدین از ۹۳برنده اقتصادی از زمان آغاز جایزه در سال ۱۹۶۹، سومین زن دریافت‌‌‌کننده این جایزه است؛ او اولین زنی است که به صورت انفرادی این جایزه را کسب کرده است. گلدین با شناسایی موانع برابری جنسیتی و نحوه غلبه بر آنها، مسیری طولانی را طی کرده است. او اولین استاد زن در دپارتمان اقتصاد دانشگاه هاروارد بوده است و در زمانی که دانشگاهیان برجسته بر ساختن مدل‌‌‌های ریاضی ظریف اما اغلب عمیقا معیوب اقتصاد تمرکز کرده بودند، به کار پرزحمت جمع‌‌‌آوری و تجزیه و تحلیل داده‌‌‌های تجربی برای اثبات حقیقت نابرابری در اشتغال میان زنان و مردان پایبند بوده است.

کلودیا گلدین پس از مطالعه مکانیزم‌‌‌های برده‌‌‌داری و هزینه‌‌‌های جنگ داخلی آمریکا، به موضوعی روی آورد که حوزه تخصصی او را شکل داد؛ یعنی زنان و بحث بازارکار و اشتغال با تجزیه و تحلیل داده‌‌‌ها. او دریافته است مشارکت زنان در نیروی کار لزوما با رشد اقتصادی افزایش نمی‌‌‌یابد و آموزش به‌تنهایی شکاف دستمزد جنسیتی را از بین نمی‌‌‌برد. بنابراین، سیاست‌‌‌های دیگری برای کمک به زنان و اقتصاد به‌منظور دستیابی به پتانسیل کامل زنان موردنیاز است. بسته به موقعیت یک کشور، این اقدامات ممکن است شامل انتظارات زنان، دسترسی به امکانات پیشگیری از بارداری یا انعطاف‌پذیری قوانین شغلی باشد.

بلومبرگ باور دارد بینش و تحقیقات خانم گلدین به هدایت تلاش‌‌‌های سیاستگذاران برای ارتقای برابری جنسیتی کمک کرده است. براساس این تخمین که در صورت تحقق ارتقای برابری، این امر می‌‌‌تواند بیش از ۵۰‌درصد به بازده اقتصادی برخی کشورها اضافه کند، افزایش نیروی کار و تخصیص بهتر سرمایه انسانی می‌‌‌تواند درآمد زنان و مردان را افزایش دهد. با این حال، به‌ویژه در ایالات‌متحده، به‌رغم اتخاذ اقدامات کاملا سودمند مانند اعطای یارانه‌‌‌های مراقبت از کودکان، نابرابری در بازار کار همچنان باقی مانده است.

گلدین جدا از تحقیقاتش، به دنبال حل اختلاف فاحش و تفاوت‌‌‌های جنسیتی در رشته خودش بوده است: زنان اکثریت دانشجویان مقطع کارشناسی را تشکیل می‌دهند، اما تنها یک‌چهارم ظرفیت رشته‌‌‌های اقتصادی را به‌‌‌خود اختصاص می‌دهند. ابتکار گلدین مستلزم جلسات اطلاعاتی هدفمند و راهنمایی است که به‌عنوان یک آزمایش کنترل‌شده ساختاریافته مشخص کند چه چیزی واقعا برای افزایش برابری جنسیتی نتیجه‌‌‌بخش است. نتایج تاکنون متفاوت بوده است؛ ثبت‌نام زنان در رشته اقتصاد را در برخی کالج‌‌‌ها افزایش داده و اطلاعات ارزشمندی در مورد بهترین راه برای ادامه این مسیر در راستای افزایش برابری در اختیار دیگران قرار داده است.

در حالی که گلدین اغلب تاکید می‌کند زنان تا چه حد در این تحصیل و اشتغال پیشرفت کرده‌‌‌اند، تحقیقات او همچنین مبارزات باقی‌مانده در این مسیر را روشن می‌کند. زنان هنوز هم برای کار مشابه کمتر از مردان درآمد دارند؛ به‌ویژه در مشاغل پردرآمد مانند حقوق یا وکالت و امور مالی که به ساعات طولانی و زمان زیادی نیاز دارد. گلدین با بررسی مسوولانه این مشکل، به پیشرفت بیشتر در این زمینه کمک کرده است.

تحقیقات او توضیح می‌دهد که بستن این شکاف‌‌‌های جنسیتی به انعطاف‌‌‌پذیری در مکان و زمان انجام کار نیاز دارد. او در گذشته گفته بود که چنین تغییری مستلزم تغییر اساسی در محل کار در آمریکاست، اما اخیرا او ابراز امیدواری کرده است که همه‌گیری ممکن است این واقعیت را برای کارگران یقه‌سفید امکان‌پذیرتر کرده باشد. گلدین معتقد است که امید به شکل‌‌‌گیری تغییرات در زمینه اشتغال در آمریکا وجود دارد و باید خوش‌بین بود. البته برای دستیابی زنان به برابری واقعی در محل کار، به‌‌‌نظر می‌رسد که همچنان زمان و تلاش بیشتری نیاز است. اما زمانی که این امر اتفاق بیفتد، زنان و همه کسانی که تا حد زیادی از این موضوع نفع می‌‌‌برند باید از تلاش‌‌‌های آکادمیک و پژوهش‌‌‌های کلودیا گلدین به عنوان کسی که در این راه اقدامات و پژوهش‌‌‌های فراوانی کرده است تشکر و قدردانی کنند.