گزارش به صدا و سیما!

 برنامه تلویزیونی گزارش کارنامه دولت را از دو منظر می‌توان مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. یکی از جنبه محتوا و مطالبی که رئیس‌جمهوری درباره عملکرد دولت در بخش‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و مسائل و مشکلات و چالش‌های موجود در جامعه مطرح کرد یا باید مطرح می‌کرد و نکرد. و دوم، از منظر و جنبه رسانه‌ای یا شکل و شیوه ارائه برنامه. در این یادداشت، می‌کوشیم تا از جنبه رسانه‌ای به این برنامه تلویزیونی نگاه کنیم.

۱- فضا و آرایش صحنه: نخستین نکته‌ای که در برنامه تلویزیونی گزارش کارنامه ۱۰۰روزه دولت به مردم، مورد توجه قرار می‌گیرد، آرایش صحنه و به تعبیری نحوه نشستن رئیس‌جمهور است. در چنین برنامه‌ای که مخاطب مردم و گروه‌های مختلف اجتماعی هستند، از همان نمای اول باید مشخص شود که سخنگو یعنی رئیس‌جمهوری در برابر مردم قرار گرفته و می‌خواهد به آنها گزارش دهد. به لحاظ روان‌شناختی این نکته برای بیننده اهمیت دارد که ببیند رئیس‌جمهوری چگونه و مقابل چه کسی نشسته است؟ در این برنامه رئیس‌جمهوری، نه روبه‌روی مردم بلکه در برابر گوینده یا پرسشگر تلویزیون و به‌صورت نیم‌رخ نشسته بود، معنای تصویری نحوه نشستن رئیس‌جمهوری به گونه‌ای بود که گویی وی به صدا و سیما پاسخ می‌دهد.

در برنامه تلویزیونی که جنبه بصری و نمایشی آن برجسته است، توجه به فضا، پس‌زمینه و آرایش صحنه با هدف استفاده از اثر ضمنی و غیرمستقیم اهمیت پیدا می‌کند. اگر تیم رسانه‌ای دولت، فعال و باهوش باشد، نباید اجازه چنین آرایشی را برای نحوه نشستن رئیس‌جمهوری بدهد. نکته مهم در این رابطه، توجه به دیالکتیک شکل و محتوا است. یک سخن مهم و اساسی اگر به شیوه متناسب و موثری بیان نشود، مصداق «بد دفاع کردن» خواهد بود.

۲- شیوه‌های کلیشه‌ای: از هیچ نوع تنوع و خلاقیتی که از تازگی و متفاوت بودن فضا و شیوه ارائه گزارش حکایت داشته باشد، در این برنامه خبری نبود. پرسشگر انفرادی، تکراری، فاقد جسارت و جذابیت، هیچ حس تازگی و تفاوتی به مخاطب منتقل نمی‌کند. بی‌دلیل نیست که این برداشت در بین جمعی از بینندگان شکل گرفته بود که می‌گفتند: رئیس‌جمهوری هنوز در فضای انتخابات سیر می‌کند. هرچند نوع توضیحات رئیس‌جمهوری هم در شکل دادن به این برداشت موثر است، اما مجری سرد و کلیشه شده تلویزیون هم در این بین، بی‌تاثیر نبوده است.

۳- جانبداری: یکی از اصول ژورنالیسم در خبرنویسی و گزارش‌دهی، رعایت بی‌طرفی است. شاخص آن نیز استفاده نکردن از صفت و واژگان جهت‌دار در تیترها و در خبر و گزارش خبری است. نتیجه جانبداری و استفاده از صفت و واژه‌های جهت‌دار در اطلاع‌رسانی کاهش اثر پیام و تقلیل باورپذیری خواهد بود. رئیس‌جمهوری در گزارش خود به این اصل بی‌توجه بود. استفاده از صفت و واژه‌های توصیفی و جهت‌دار که مبین داوری و قضاوت است، در موارد مختلف در سخنان رئیس‌جمهوری مورد استفاده قرار می‌گرفت. درست است که رئیس‌جمهوری باید اقدامات و کارهای مثبت را برشمارد و از کابینه و وزارتخانه‌های خود که به موفقیت‌هایی دست یافته‌اند، دفاع کند. اما این کار نباید با ارزیابی و داوری شخصی هم همراه شود. عباراتی شبیه: «صادرات ما خوب بود»، «این موضوع خیلی مهم است» که در هر بند و موردی تکرار می‌شد، اعداد و ارقامی را که رئیس‌جمهوری در ادامه سخنان خود ارائه می‌کرد و می‌توانست اثرگذار باشد، تحت‌الشعاع قرار می‌داد و بیننده را به یاد ضرب‌المثل «مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید»، می‌انداخت. تیم رسانه‌ای دولت آیا این نکات را به رئیس‌جمهوری متذکر می‌شود؟

۴- ابزار گزارش: رئیس‌جمهور، یک روحانی است. از ویژگی‌های روحانیون سخنوری و اهل منبر و خطابه بودن است. رئیس‌جمهوری حافظه خوبی دارد و سلیس و روان و مسلط سخن می‌گوید. با این حال، وقتی در یک برنامه حدودا ۱۰۰ دقیقه‌ای قرار بر ارائه گزارش عملکرد دولت است که در آن تنوعی از اعداد و ارقام در حوزه‌های مختلف مطرح می‌شود، استفاده از ابزاری مانند نمودار، تصویر، اینفوگرافی، اسلاید و... می‌تواند از ایجاد خستگی و کسالت‌بار شدگی برنامه بکاهد. نشان دادن نسخه مکتوب و مجلدی از گزارش که رئیس‌جمهوری به دیدن آن در سایت حواله داد، می‌توانست تاثیر زیادی بر مخاطب بگذارد.به این نکته باید توجه داشت که وجه کلی برنامه نیست که می‌تواند بر ذهن و روان مخاطب تاثیر بگذارد. جزئیات نیز مهم است.

۵- کلی و درازگویی: شیوه ارائه گزارش رئیس‌جمهوری، آمیزه‌ای از سخنرانی و گفت‌وگوی دونفره است. این دو وجه وقتی با رعایت نکات فنی و حرفه‌ای همراه نشود از اثربخشی و کارآمدی گزارش‌دهی می‌کاهد. سخنرانی، به درازگویی میل می‌کند و پرسشگری که فاقد جسارت روزنامه‌نگارانه بوده و از موضعی رسمی، محافظه‌کار و بوروکراتیک در مصاحبه- به ویژه با یک مقام عالی حکومتی یعنی رئیس‌جمهوری- حاضر شود، نمی‌تواند نماینده افکار عمومی قلمداد شود. آیا رئیس‌جمهوری هم این شیوه تک‌پرسشگری و غیر پویا و بی‌اثر را ترجیح می‌دهد؟ وقتی برنامه به این شیوه اجرا می‌شود قاعدتا نه رئیس‌جمهوری را راضی می‌کند-چون همه حرف‌هایش را شاید نتواند بزند، چنان که در پایان همین برنامه گفت درباره انرژی و کشاورزی و مسکن توضیحاتی داشتم که ناگفته ماند- و نه رضایت عمومی را در پی خواهد داشت. مسائل و موضوعات بسیاری وجود دارد که نه مجری مطرح کرد و نه رئیس‌جمهوری به آنها توجهی داشت. باید دید در نظرسنجی از شهروندان درباره این برنامه، مردم چه نمره‌ای به آن داده یا می‌دهند؟