در حال حاضر دیگر این امکان میسر نیست که هر نیروی انسانی در شرکت‌ها فقط در کار تخصصی خود سطح مهارت بالایی داشته باشند، زیرا برای بقا و ارتقای شغلی و دستیابی به سطوح بالاتر باید از مهارت‌هایی مانند فنون مذاکره، مهارت‌های نرم مدیریت نیروی انسانی و... استفاده کنند و دیگر عرصه برای فضای فکری خطی ناملموس به سطوح آمده است.  بیشتر کارفرمایان در برگزیدن افرادی اشتیاق نشان می‌دهند که دارای تفکر خلاق و تیم‌محور باشند و بتوانند با روحیه تعامل بیشتر هم‌تیمی‌های خود را جهت‌دهی کنند که این امر تنها در سایه یک سیستم آموزشی فردمحور می‌تواند در قالب دوره‌های مختلف با ورک‌شاپ‌های مرتبط میسر شود. در پلتفرمی مانند یوتیوب شما می‌توانید انواع و اقسام سواد کسب‌وکاری به‌روز را با سبک‌های متفاوت در قالب دوره‌های آموزشی ببینید یا حتی فقط با جست‌وجوی کلمات کلیدی تمام اطلاعات مرتبط را در کسری از ثانیه دریافت کنید.

به‌طور مثال شاید کارفرما از نیروی انسانی تقاضای برنامه بازاریابی یک محصول را داشته باشد که با توجه به در دسترس بودن ساختار این برنامه می‌توان از منابع مختلف تحقیقات بازار آن را در قالب یک گزارش جامع گردآوری کرد. مسلما در این بخش دیگر نیازی به روال آموزشی سنتی در قالب دوره‌های دانشگاهی نیست و تنها با تخصیص چند ساعت زمان می‌توان به آن دسترسی داشت.  همچنین یکی دیگر از موارد ملموس در کسب‌وکارها، به حداقل رساندن فاصله بین آموزش تئوریکال با عمل‌گرایی است که آموزش در حین خدمت می‌تواند یک راهکار برای از بین رفتن این فاصله باشد. چون سطح نیازمندی‌ها به‌روز و مختلف است و سطح تدوین فرآیند در پوشش آنها نیز باید به‌روز و جامع ارا‌‌ئه شود؛ بنابراین پیاده‌سازی سیستم آموزشی در لایه‌های مختلف سازمانی باید به صورت کاربردی در جریان قرار بگیرد.  دیگر تصمیم‌گیری‌ها در مقاطع مختلف کسب‌وکاری فردمحور نیست و بر پایه اطلاعات پالایش شده از بازار و چرخه بازخورد در تقابل با آنها به دست می‌آید، بنابراین برای تدوین این اطلاعات هر سازمان باید از بخش تحقیق و توسعه به‌روز کمک گیرد که در سایه یک سیستم آموزشی پویا امکان‌پذیر خواهد بود.

حال مقایسه این سطح از تکنولوژی آموزشی با آموزش سنتی دانشگاهی رایج ممکن است بسیاری از تابوهای فضای فکری اکتسابی جامعه را دستخوش تغییر کند. در پیامد این رویکرد، هر چه سریع‌تر جامعه به این پارادایم شیفت واکنش نشان دهد و خود را با آن تطبیق دهد، شاهد رشد روزافزون نیروی کار متخصص و متناسب با عملکرد خواهیم بود. بنابراین توسعه فردی باید در قالب یک سبک زندگی از همان ابتدای شروع سیستم آموزشی در کانون توجه قرار گیرد. پادکست‌ها، دوره‌های آنلاین، ورک‌شاپ‌ها و... می‌توانند از مصادیق بارز آن باشند که جایگزین زمان‌های تلف شده در مسیرهای ترافیکی بین خانه و محل کار یا زمان‌های از دست رفته باشد.  نظریه مشهوری است که برای رسیدن به مرحله تخصص در هر کاری باید ۱۰هزار ساعت صرف یادگیری و تمرین آن بکنیم.

این به این معنی است که اگر روزانه پنج ساعت صرف یادگیری کنیم، به ۱۰ سال زمان نیاز داریم تا به یک متخصص واقعی تبدیل شویم. اما در سال ۲۰۱۳ جاش کافمن (نویسنده مشهور) نظریه‌ای را عنوان کرد بر این اساس که بخش زیادی از یادگیری یک مهارت جدید تنها در ۲۰ساعت ابتدایی آن رخ می‌دهد که بسیاری از افراد آن را در همان ساعات اولیه رها می‌کنند. در واقع قانون ۱۰هزار ساعت برای رسیدن به حد نهایت یادگیری در کارهای بسیار رقابتی است که در سطح عملکرد سازمانی نیست. در آخر می‌توان به این نکته توجه کرد که یک سیستم آموزشی پویا و مستمر گام بلندی را در بخش توسعه فردی طی می‌کند.