«پی‌یر ژوزف پرودون» فیلسوف اقتصاددان

پی‌یر ژوزف پرودون، فیلسوف و اقتصاددان فرانسوی، در نیمه ژوئیه ۱۸۰۹م. در فرانسه به دنیا آمد. دوران نوجوانی او به کار و سختی و فقر گذشت و در ۱۹ سالگی برای تحصیل راهی پاریس شد. وی دو سال بعد جزوه‏ای تحت عنوان «مالکیت چیست» منتشر ساخت که در آن استدلال کرده بود که مالکیت یعنی دزدی زیرا مالکیت، نتیجه به جیب زدن حاصل کار از راه تحمیل و زیاد ستاندن اجاره، بهره و منفعت و ندادن ارزش واقعی کار است. پرودون طرفدار یک نظام سهم به سهم میان کار و سرمایه بود و عدم مساوات خارق‏العاده ثروت را محکوم می‏کرد.

این نظریات نتیجه دورانی است که وی، یک سوسیالیست پرشور و با حرارت به‌حساب می‏آمد، گرچه با کمونیسم به‌عنوان حکومت نیز مخالف بود. پرودون حکومت انسان بر انسان را به هر صورتی که باشد بردگی می‏دانست و با هر فرضیه و نظری که شخصیت فرد را از میان ببَرد و از پیشرفت آزادانه وی جلوگیری کند، مخالفت می‏کرد. او در مورد شکل حاکمیت جامعه بر این عقیده بود که جامعه باید از اتحادیه‏های کوچکی تشکیل شود که با هم پیوستگی داشته باشند و امور آنها باید طوری باشد که احتیاج به حکومت نداشته باشند. به نظر پرودون، کمال غایى جامعه وقتی تحقق‏پذیر است که نظم و بی‌نظمی با هم متحد شوند، هرچند این سخن، خیال پردازانه‌تر از آن است که بتواند در عالم واقع تحقق پذیرد. پرودون، بیشتر یک اصلاح‏طلب بود تا یک فیلسوف و گفته‏های او با دل، بیش از مغز و فکر سر و کار داشت. پیر ژوزف پرودون سرانجام در ۱۶ ژانویه ۱۸۶۵م در ۵۶ سالگی درگذشت.

دیدگاه‌ها و آثار پرودون

دیدگاه‌های او که در دو اثر معروفش مالکیت چیست و فلسفه فقر، تشریح شده‌اند، تا پیش از ظهور عمده مارکسیسم نزد چپ فرانسه تئوری‌های غالب به‌شمار می‌آمدند، مارکس کتاب فقر فلسفه خود را با لحنی پر از نیش و کنایه در نقد آرای پرودون پیرامون کارکرد ساختاری مناسبات تولید در جامعه سرمایه‌داری آن دوران اروپای غربی و چشم‌اندازهای پیش‌روی آن که در کتاب فلسفه فقر مطرح شده بودند به رشته تحریر درآورد.پرودون در اثر مذکور تامل میان مالکیت خصوصی، بازتولید و ارزش کالا را دلیل اصلی فقر برشمرده بود و برای خلاصی از آن «تولید تعاونی» را پیشنهاد کرده بود که در آن اتحادیه‌های متحد کارگری به‌طور غیرمتمرکز به تولید خودخواسته می‌پردازند، دیدگاهی که بعدها تحت نام فدرالیسم اقتصادی بازشناخته شد. تحلیل او از متدی دیالکتیکی برخوردار بود و با آنکه در بازشناخت ریشه‌های ستیز طبقاتی به خطا رفته بود، حاوی نکات بسیار مهمی درباره راهکارها و چگونگی تقسیم منابع بود، اهمیت حقیقی این تئوری‌ها بعدها زمانی که اقتصاد دولت‌محور در میانه‌های سده بیستم به چالش کشیده شد آشکار گردید، از دیدگاه پرودون هر موجودیت خارجی که وارد کنش اقتصادی کارگر با کالا بشود مخرب و زیانبار به‌شمار می‌آید، هرچند پیش از پرودون اقتصاددانان کلاسیک مانند ریکاردو به این مساله پرداخته بودند ولی وجه سوسیالیستی برای آن متصور نبود.

فلسفه فقر کتابی حجیم است که گستره عظیمی از تاریخ شکل‌گیری مناسبات تولید تا بایستگی‌ها و ملزومات کنش اقتصادی و تاثیر آن به طبقات اجتماعی جوامع سرمایه‌داری صنعتی را مورد بررسی قرار می‌دهد. بنابه آنچه پرودون در این کتاب شرح می‌دهد، سرمایه‌داری و دولت باهم یکسان هستند و در جریان تاریخی شکل‌گیری خود بهم وابسته بوده‌اند، پس از انقلاب و برچیدن مالکیت خصوصی، دولت دیگر بایستگی ندارد و وظایف عمده آنرا اتحادیه‌های غیرمتمرکز کارگری می‌گیرند، پرولتاریا نباید چینش آنرا دگرگون بکند، بلکه باید آنرا از اساس تخریب کرد که بعدها «باکونین» وارث این دیدگاه شد. اثر دیگر او مالکیت چیست نام دارد که با ریزبینی به خاستگاه و چیستی ماهیت مالکیت خصوصی می‌پردازد و با ارجاعات تاریخی، فلسفی و سیاسی نتیجه می‌گیرد: «مالکیت دزدی است، زیرا با حق مالکیت دیگران در تعارض است» مالکیت چیست، توسط سرسخت‌ترین مخالفان پرودون نیز تحسین شد و تاثیری شگرف بر شالوده نگرش آنارشیست‌های بعدی مانند باکونین و کروپوتکین گذاشت. مارکس ابتدا آن را «اثری اندیشیده شده» نامید و در نامه‌ای به فردریش انگلس در سال ۱۸۴۲ به تحسین آن پرداخت، اما بعدها وقتی شالوده نظری او درباره سوسیالیسم انقلابی کامل شد با روش همیشگی خود در نقد دیگران، مالکیت چیست را اثری «ادیبانه، اما بی‌محتوی» لقب داد. نظریات پرودون پیرامون دولت، اقتصاد و مالکیت خصوصی، انقلاب، کار و حتی مسائلی غیرسیاسی مانند هنر، ادبیات و تاریخ هنوز مباحثی باز و قابل ارجاع هستند.