منافع بلندمدت یا کف زدن کوتاه مدت
دکترصادق زیبا کلام عضو هیات علمی دانشگاه تهران دولت یازدهم پوپولیست است یا خیر؟ این پرسش مدتی است که ذهن برخی از کارشناسان و نخبگان سیاسی و اجتماعی کشور را درگیر خود کرده است. آنها با در نظر گرفتن برخی اقدامات دولت در عرصههای اجتماعی و اقتصادی انگ پوپولیستی را به دولت آقای روحانی میزنند و معتقدند که پوپولیسم دولت او در مواردی حتی گوی سبقت را از دولت قبل ربوده است. به اعتقاد آنان اقداماتی نظیر ادامه قانون هدفمندی به شیوه دولت قبل و پرداخت یارانه نقدی، ارائه سبد کالا و جلوگیری از افزایش قیمت حاملهای انرژی به ویژه بنزین در سال جدید و همچنین سفرهای استانی و به استادیوم کشاندن مردم رفتارهایی پوپولیستی است که همواره دولتهای گذشته داشتهاند و این دولت هم دنبالهرو آنها است.
دکترصادق زیبا کلام عضو هیات علمی دانشگاه تهران دولت یازدهم پوپولیست است یا خیر؟ این پرسش مدتی است که ذهن برخی از کارشناسان و نخبگان سیاسی و اجتماعی کشور را درگیر خود کرده است. آنها با در نظر گرفتن برخی اقدامات دولت در عرصههای اجتماعی و اقتصادی انگ پوپولیستی را به دولت آقای روحانی میزنند و معتقدند که پوپولیسم دولت او در مواردی حتی گوی سبقت را از دولت قبل ربوده است. به اعتقاد آنان اقداماتی نظیر ادامه قانون هدفمندی به شیوه دولت قبل و پرداخت یارانه نقدی، ارائه سبد کالا و جلوگیری از افزایش قیمت حاملهای انرژی به ویژه بنزین در سال جدید و همچنین سفرهای استانی و به استادیوم کشاندن مردم رفتارهایی پوپولیستی است که همواره دولتهای گذشته داشتهاند و این دولت هم دنبالهرو آنها است. این دسته از کارشناسان همچنین بر این باورند اگر دولت یازدهم که با شعار عقلانیت وارد میدان شده بخواهد به رفتارهای پوپولیستی خود ادامه دهد با انجام توافق و رفع تحریمهای هستهای، منابع ارزی قابل توجهی به دست میآورد و این خطر وجود دارد که مانند دولتهای قبل عقلانیت را به بوته فراموشی بسپارد و با توجه به انتخاباتی که در پیش است بر موج احساس سوار شده و دلارهای نفتی را خرج برنامههای پوپولیستی کند.
این یک روی سکه است و میتوان گفت که نگرانی کارشناسان تا حدودی میتواند منطقی باشد اما این نگرانی تا چه اندازه جدی است؟ آیا درجه پوپولیسم در این دولت به حدی رسیده که زنگهای هشدار را به صدا درآورده است؟ در پاسخ میتوان گفت که دولت یازدهم نسبت به دولت گذشته رفتارهای پوپولیستی بسیار کمتری را از خود نشان داده و در این میان شخص رئیسجمهور عملکرد قابل قبولی داشته و مانند رئیس دولت قبل دست به اقدامات عوام گرایانه نزده است. این رویکرد حتی در میان دولتمردان هم دیده میشود. به غیر از رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور که برخی مواقع سعی میکند با جهتگیریها و سخنانش، نظر عوام را به خود جلب کند، سایر اعضای دولت چنین رفتاری از خود نشان ندادهاند.
بهعنوان مثال، وزیر خارجه میتوانست با توجه به مذاکرات هستهای در طول موج پوپولیسم حرکت کرده و با تبلیغات اغراقآمیز در این عرصه، نظر افکار عمومی را به سمت خود جلب کند. او قادر بود مانند دولتمردان قبل اقدامات خود را در بوق و کرنا کرده و در انظار عمومی ظاهر شود و مانور دهد که ما به خاطر حقوق ملت فلان و بهمان کردیم و در مذاکرات ایستادگیهای آنچنانی به خرج دادیم. اما دیدیم که چنین رفتاری از او و سایر اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای صورت نگرفت و آنها بدون آنکه بر موج افکار عمومی سوار شوند به کار خود ادامه میدهند. میتوان گفت که دولت روحانی نسبت به دولت احمدینژاد بوی بسیار کمتری از پوپولیسم به خود گرفته است. اما سوال اینجا است که آیا نسبت به دولت اصلاحات و کارگزاران هم نمره قابل قبولی میگیرد یا خیر؟ در مقایسه سر انگشتی میتوان این دولت را نسبت به دولت قبل پوپولیست خطاب نکرد و نسبت به دولت اصلاحات پوپولیست دانست. دولت اصلاحات روی موج پوپولیسم حرکت نکرد و سعی داشت با توسعه سیاسی و ایجاد جامعه مدنی کشور را به سمت پیشرفت هدایت کند. دولت روحانی از نظر شدت پوپولیسم بین دو دولت سازندگی و اصلاحات قرار دارد و در واقع از میان چهار دولت گذشته، دولت اصلاحات کمترین درجه پوپولیستی را داشته است. دولت یازدهم از این لحاظ در رتبه دوم و دولت سازندگی رتبه سوم را به خود اختصاص میدهد. دولت محمود احمدی نژاد در این لیست با فاصله زیادی در رتبه چهارم قرار دارد؛ چرا که این دولت آگاهانه و عامدانه روی موج پوپولیسم حرکت میکرد و پوپولیسم برای او یک استراتژی بود.
جنس پوپولیسم در دولت روحانی بیشتر شفاهی بوده است. رئیسجمهور شاید در کلام گفتههای پوپولیستی داشته اما در عمل چنین موضوعی را به منصه ظهور نرسانده و از اجرای نمایشهای پوپولیستی به دور بوده است. این در حالی است که دولت قبل هم در کلام و هم در عمل پوپولیستی تمام عیار بود. بسیاری از مردم ما سخنرانی ایشان را در آذرماه سال ۸۹ که فاز نخست هدفمندی یارانهها رسما کلید خورد به یاد دارند که از رقم یارانه به عنوان پول ویژهای یاد کرد و از مردم خواست در خرج کردن آن دقت داشته باشند! پوپولیسم در ایران در دولتهای نهم و دهم به اوج خود رسید که در این میان درآمدهای هنگفت نفتی نیز بی تاثیر نبود. در این دوره شعارهایی مانند «نوکر مردم» رونق یافت و در عرصه بینالملل نیز سیاست خارجی ما به سمتی هدایت شد تا با کشورهای پوپولیست نظیر ونزوئلا رابطه خوبی برقرار کرده و روسای آن را برای چندبار به ایران دعوت کند.
اما در دولت کنونی رفتارهای پوپولیستی جز در مواردی انگشت شمار وسعت نیافته و همواره عقلانیت بر احساسات غلبه داشته است. در ماههای ابتدایی دولت یازدهم طرح سبد کالا مطرح شد تا از این طرق برخی خانوارها که به دلیل سطح درآمدشان قادر به خرید مواد غذایی گوشتی و پروتئینی نبودند، کمکهای لازم ارائه شده و در ادامه به جایگزین مناسبی برای یارانه نقدی تبدیل شود. این طرح در اجرا توفیقی به دست نیاورد و دولت را از چاله یارانه نقدی به چاه سبد کالا انداخت.
همچنین تصمیم دولت برای ثابت نگه داشتن قیمت حاملهای انرژی به ویژه بنزین در سال ۹۴ اقدامی عجیب و غافلگیرکننده بود که دلیلی برای این کار به لحاظ اقتصادی نمیتوان یافت. کشور ما بهرغم تمام مسائل و مشکلاتی که دارد از نیروی انسانی هوشمند و تحصیلکردهای برخوردار است که اگر دولت با آنها وارد گفتوگو شود، میتواند یار دوازدهمی در اصطلاح فوتبالدوستان به خود بگیرد و این قشر را در راستای برنامههای اساسی خود برای ترمیم اقتصاد کشور به کار گیرد.
ویژگی دولتها در ایران این است که آنها همواره دغدغه افکار عمومی را داشتهاند به همین سبب، بسیاری از تصمیمهای اساسی و مهم را یاد نگرفتهاند یا به تعویق انداختهاند. طبیعتا پوپولیسم و ترس از پوپولیستها بود که اجازه نداد دولت در هدفمندی یارانهها رفتاری درست را انجام دهد و یکبار برای همیشه تکلیف خود را با یارانه نقدی روش کند. اگر پوپولیستها در کمین ننشسته بودند، دولت به هیچ وجه زیر بار پرداخت یارانه نقدی نمیرفت و با شرح عوارض آن بر اقتصاد کشور مردم را راغب میکرد تا اختیار سالانه ۴۲ هزار میلیارد تومان را بر عهده دولت بگذارند تا صرف توسعه آموزش و درمان مناطق کمتر برخوردار شود. مردم باید متوجه باشند پولی که بابت یارانه نقدی دریافت میکنند حدود ۳۵درصد بیشتر از بودجه عمرانی و معادل بودجه آموزش و پرورش است؛ بنابراین کسانی که دلشان برای توسعه این مملکت میتپد، قطعا میپذیرند که دریافت یارانه نقدی چه آسیبهایی را به اقتصاد و توسعه کشور وارد کرده و نسل بعد را متوجه چه آسیبهایی کرده است.
البته در برخی سیاستهای اساسی اقتصادی، دولت از پوپولیسم عبور کرد و با در نظر گرفتن عقلانیت منافع بلندمدت را فدای کفزدنهای کوتاهمدت نکرد. از این رو سیاست کنترل تورم را در پیش گرفت که امروز برکات آن در عرصه اقتصاد مشاهده میشود. اگر بنا بود دولت یازدهم در عمل بیش از اندازه و مانند دولت قبل پوپولیست باشد هرگز کنترل تورم اتفاق نمیافتاد و این شاخص مهم اقتصادی از حدود ۴۰ درصد به مرز ۱۵ درصد نمیرسید. سیاستهای کاهش تورم مبتنی بر رفتارهای عقلانی بود؛ چرا که نسخههای پوپولیستی قادر نبود دولت را در کاهش شدید تورم یاری کند.
ارسال نظر