تاثیر افزایش نرخ گاز طبیعی بر صنعت پتروشیمی
سید محمد هادی رضوی/ کارشناس ارشد سرمایهگذاری آتی نگر سپهر ایرانیان محمد علی فتحی/ کارشناس ارشد صنعت پتروشیمی گاز طبیعی یا متان (CH۴) ساده ترین و پرمصرف ترین هیدروکربن، در بین زنجیرههای هیدروکربنی است. در انتهای سال ۱۳۹۲ کل میزان مصرف این گاز در کشور حدود ۱۶۰ میلیارد متر مکعب بوده است که از این میزان، بخش صنعتی، نیروگاه و خانگی به ترتیب ۳۶درصد، ۲۸درصد و ۲۷درصد از مصرف کل را به خود اختصاص دادهاند. بیشترین مصرف در بخش صنعت مربوط به حوزه پتروشیمی با حدود ۱۴. ۸ میلیارد متر مکعب است. گاز طبیعی در مجتمعهای پتروشیمی عمدتا در دو کاربرد استفاده میشود.
سید محمد هادی رضوی/ کارشناس ارشد سرمایهگذاری آتی نگر سپهر ایرانیان محمد علی فتحی/ کارشناس ارشد صنعت پتروشیمی گاز طبیعی یا متان (CH4) ساده ترین و پرمصرف ترین هیدروکربن، در بین زنجیرههای هیدروکربنی است. در انتهای سال 1392 کل میزان مصرف این گاز در کشور حدود 160 میلیارد متر مکعب بوده است که از این میزان، بخش صنعتی، نیروگاه و خانگی به ترتیب 36درصد، 28درصد و 27درصد از مصرف کل را به خود اختصاص دادهاند. بیشترین مصرف در بخش صنعت مربوط به حوزه پتروشیمی با حدود 14.8 میلیارد متر مکعب است. گاز طبیعی در مجتمعهای پتروشیمی عمدتا در دو کاربرد استفاده میشود. اولین کاربرد گاز طبیعی در صنعت پتروشیمی کاربرد خوراک است که تنها در مجتمعهای تولید اوره و متانول اتفاق میافتد. در سال 1392 به میزان 6.1 میلیارد مترمکعب گاز طبیعی در این دو نوع مجتمع بهعنوان خوراک مورد استفاده قرار گرفته است که این میزان معادل 40درصد از کل گاز طبیعی مورد استفاده در این صنعت است. دومین کاربرد گاز طبیعی در صنعت پتروشیمی که در بین تمامی انواع مجتمعهای پتروشیمی همه گیر است، کاربرد سوخت است. در سال 1392 به میزان 8.7 میلیارد مترمکعب گاز طبیعی در کل
مجتمعهای پتروشیمی کشور بهعنوان سوخت مورد استفاده قرار گرفته است که این میزان معادل 60درصد از کل گاز طبیعی مورد استفاده در این صنعت است. تفکیک این میزان مصرف به شرح نمودار 1 است.
همانطور که از نمودار ۱ مشخص است دو نوع مجتمع اوره و متانول به ترتیب با ۳۰درصد و ۲۷درصد از کل گاز مصرفی در صنعت پتروشیمی، بیش از نیمی از سهم گاز طبیعی این صنعت را به خود اختصاص دادهاند. دو مجتمع پتروشیمی مبین (واقع در عسلویه) و پتروشیمی فجر (واقع در ماهشهر) که تامینکننده سرویسهای جانبی مجتمعهای اطراف خود هستند نیز ۲۳درصد از سهم گاز صنعت پتروشیمی را بهعنوان سوخت برای تولید سرویسهای جانبی به خود اختصاص دادهاند. در نهایت سایر مجتمعهای پتروشیمی که دارای خوراکی به غیر از گاز طبیعی هستند (عمدتا اتان و انواع خوراک مایع)، از گاز طبیعی بهعنوان سوخت بهره میبرند. سهم اینگونه مجتمعها از کل گاز طبیعی مصرفی در صنعت پتروشیمی نیز حدود ۲۰درصد است. از دیگر نکات جالب توجه این نمودار سهم خوراک از کل گاز طبیعی مصرفی در مجتمعهای اوره و متانول است. این نسبت در مجتمعهای اوره حدود ۶۰درصد و در مجتمعهای متانول حدود ۸۵درصد است.
نرخ گاز خوراک و سوخت صنعت پتروشیمی برای سال 1393 پس از مباحثات فراوان در مجلس شورای اسلامی از حدود 2.8 سنت به ترتیب به 13 سنت و 5 سنت افزایش یافت. نمودار 2 و 3 ارزش ریالی کل گاز مصرفی این صنعت را قبل و بعد از افزایش نرخ نشان میدهد.
با فرض دلار 26,500 ریالی، قبل از افزایش نرخ، ارزش ریالی کل گاز مصرفی صنعت پتروشیمی بالغ بر 11,126 میلیارد ریال بوده است که پس از افزایش نرخ با فرض همان میزان مصرف ارزش ریالی کل با 192درصد افزایش بالغ بر 32,467 میلیارد ریال شد. این میزان افزایش مستقیما از سود مجتمعهای پتروشیمی کسر و به درآمد سالانه دولت افزوده است. مجتمعهای اوره و متانول تقریبا بهطور مساوی، در کل نزدیک به 85درصد از این میزان افزایش را متحمل شدند. افزایش هزینه گاز در مجتمعهای اوره و متانول به ترتیب 250درصد و 310درصد بوده است.
با فرض دلار 28,500 ریالی در بودجه 1394، نرخ ریالی گاز بهطور خودکار به میزان افزایش نرخ دلار بودجه افزایش پیدا میکند. ارزش ریالی این میزان افزایش نرخ برابر 2,450 میلیارد ریال است. پس از آن هر سنت افزایش در نرخ خوراک و سوخت به ترتیب 1,731 میلیارد ریال و 2,482 میلیارد ریال دیگر نیز از سود مجتمعهای پتروشیمی کاسته و به درآمد دولت میافزاید.
با توجه به بورسی و غیربورسی بودن مجتمعهای پتروشیمی و همچنین سهامداری هلدینگهای بورسی پتروشیمی مانند فارس، تاپیکو و پارسان، سه فرض افزایش نرخ دلار بودجه ۹۳ به ۲۸,۵۰۰ ریال، افزایش یک سنتی نرخ خوراک گاز طبیعی و افزایش یک سنتی نرخ سوخت گاز طبیعی در مجموع میتواند اثراتی طبق جدول ۱ بر مجموع بورس و فرابورس داشته باشد. از جمله مفروضات جدول فوق نسبت P/E برابر ۵.۲۲ مرتبهای برای صنعت پتروشیمی، جمع ارزش بورسی و فرابورسی صنعت پتروشیمی حدود یک هزارو۱۵۰ میلیارد ریال و ارزش بازار بورس و فرابورس حدود ۴هزارو ۲۰۰میلیارد ریال (طبق بولتن بازار اوراق بهادار آبان ماه ۹۳) است. طبق جدول ۱ افزایش نرخ دلار به ۲۸,۵۰۰ ریال، بدون در نظر گرفتن افزایش نرخ در مبادلات بین مجتمعی، کاهشی به میزان ۸/۱ درصد و ۳/۰ درصد به ترتیب در ارزش بازار صنعت پتروشیمی و کل ارزش بازار بورس و فرابورس از مجرای گاز طبیعی دارد. همچنین هر سنت افزایش در نرخ کنونی ۱۳ سنتی خوراک گاز طبیعی، کاهشی به میزان ۴/۱درصد و ۳/۰درصد در ارزش بازار صنعت پتروشیمی و کل ارزش بازار بورس و فرابورس از مجرای گاز طبیعی دارد. به علاوه هر سنت افزایش در نرخ کنونی ۵ سنتی سوخت گاز طبیعی نیز کاهشی به میزان ۶/۱درصد و ۳/۰درصد در شاخصهای پیش گفته خواهد داشت. در مجموع با فرض تحقق هر سه فرض فوق انتظار کاهش ۸/۴درصد و ۹/۰درصد را به ترتیب در ارزش بازار صنعت پتروشیمی و کل ارزش بازار بورس و فرابورس از مجرای گاز طبیعی وجود دارد. این میزان کاهش به معنی کاهش معادل در قیمت سهام شرکتهای پتروشیمی است.
اگر این محاسبات در مورد افزایش نرخ قابل توجه سال گذشته خوراک و سوخت گاز طبیعی انجام شود، نتیجه کاهش 12درصد و 4درصد از مجرای گاز طبیعی در این دو شاخص است.
در اینجا تاکید بر میزان اثرگذاری از مجرای گاز طبیعی به این دلیل است که سایر مجتمعهای پتروشیمی که از دیگر خوراکها استفاده میکنند (مانند اتان و انواع خوراک مایع) نیز بهطور مستقیم از افزایش نرخ دلار (بدون لحاظ کردن مبادلات بین مجتمعی) و افزایش در نرخ خوراک گاز طبیعی کاهش سودآوری خواهند داشت. اما این مقاله صرفا بر خوراک و سوخت گاز طبیعی متمرکز بوده است. طبیعی است برآورد کامل از میزان اثرگذاری افزایش نرخ گاز (اعم از متان و دیگر خوراکهای گازی) و دلار بودجه باید با در نظر گرفتن تمامی انواع خوراکهای مجتمعهای پتروشیمی و مبادلات بین مجتمعی انجام شود.
همانطور که از نمودار ۱ مشخص است دو نوع مجتمع اوره و متانول به ترتیب با ۳۰درصد و ۲۷درصد از کل گاز مصرفی در صنعت پتروشیمی، بیش از نیمی از سهم گاز طبیعی این صنعت را به خود اختصاص دادهاند. دو مجتمع پتروشیمی مبین (واقع در عسلویه) و پتروشیمی فجر (واقع در ماهشهر) که تامینکننده سرویسهای جانبی مجتمعهای اطراف خود هستند نیز ۲۳درصد از سهم گاز صنعت پتروشیمی را بهعنوان سوخت برای تولید سرویسهای جانبی به خود اختصاص دادهاند. در نهایت سایر مجتمعهای پتروشیمی که دارای خوراکی به غیر از گاز طبیعی هستند (عمدتا اتان و انواع خوراک مایع)، از گاز طبیعی بهعنوان سوخت بهره میبرند. سهم اینگونه مجتمعها از کل گاز طبیعی مصرفی در صنعت پتروشیمی نیز حدود ۲۰درصد است. از دیگر نکات جالب توجه این نمودار سهم خوراک از کل گاز طبیعی مصرفی در مجتمعهای اوره و متانول است. این نسبت در مجتمعهای اوره حدود ۶۰درصد و در مجتمعهای متانول حدود ۸۵درصد است.
نرخ گاز خوراک و سوخت صنعت پتروشیمی برای سال 1393 پس از مباحثات فراوان در مجلس شورای اسلامی از حدود 2.8 سنت به ترتیب به 13 سنت و 5 سنت افزایش یافت. نمودار 2 و 3 ارزش ریالی کل گاز مصرفی این صنعت را قبل و بعد از افزایش نرخ نشان میدهد.
با فرض دلار 26,500 ریالی، قبل از افزایش نرخ، ارزش ریالی کل گاز مصرفی صنعت پتروشیمی بالغ بر 11,126 میلیارد ریال بوده است که پس از افزایش نرخ با فرض همان میزان مصرف ارزش ریالی کل با 192درصد افزایش بالغ بر 32,467 میلیارد ریال شد. این میزان افزایش مستقیما از سود مجتمعهای پتروشیمی کسر و به درآمد سالانه دولت افزوده است. مجتمعهای اوره و متانول تقریبا بهطور مساوی، در کل نزدیک به 85درصد از این میزان افزایش را متحمل شدند. افزایش هزینه گاز در مجتمعهای اوره و متانول به ترتیب 250درصد و 310درصد بوده است.
با فرض دلار 28,500 ریالی در بودجه 1394، نرخ ریالی گاز بهطور خودکار به میزان افزایش نرخ دلار بودجه افزایش پیدا میکند. ارزش ریالی این میزان افزایش نرخ برابر 2,450 میلیارد ریال است. پس از آن هر سنت افزایش در نرخ خوراک و سوخت به ترتیب 1,731 میلیارد ریال و 2,482 میلیارد ریال دیگر نیز از سود مجتمعهای پتروشیمی کاسته و به درآمد دولت میافزاید.
با توجه به بورسی و غیربورسی بودن مجتمعهای پتروشیمی و همچنین سهامداری هلدینگهای بورسی پتروشیمی مانند فارس، تاپیکو و پارسان، سه فرض افزایش نرخ دلار بودجه ۹۳ به ۲۸,۵۰۰ ریال، افزایش یک سنتی نرخ خوراک گاز طبیعی و افزایش یک سنتی نرخ سوخت گاز طبیعی در مجموع میتواند اثراتی طبق جدول ۱ بر مجموع بورس و فرابورس داشته باشد. از جمله مفروضات جدول فوق نسبت P/E برابر ۵.۲۲ مرتبهای برای صنعت پتروشیمی، جمع ارزش بورسی و فرابورسی صنعت پتروشیمی حدود یک هزارو۱۵۰ میلیارد ریال و ارزش بازار بورس و فرابورس حدود ۴هزارو ۲۰۰میلیارد ریال (طبق بولتن بازار اوراق بهادار آبان ماه ۹۳) است. طبق جدول ۱ افزایش نرخ دلار به ۲۸,۵۰۰ ریال، بدون در نظر گرفتن افزایش نرخ در مبادلات بین مجتمعی، کاهشی به میزان ۸/۱ درصد و ۳/۰ درصد به ترتیب در ارزش بازار صنعت پتروشیمی و کل ارزش بازار بورس و فرابورس از مجرای گاز طبیعی دارد. همچنین هر سنت افزایش در نرخ کنونی ۱۳ سنتی خوراک گاز طبیعی، کاهشی به میزان ۴/۱درصد و ۳/۰درصد در ارزش بازار صنعت پتروشیمی و کل ارزش بازار بورس و فرابورس از مجرای گاز طبیعی دارد. به علاوه هر سنت افزایش در نرخ کنونی ۵ سنتی سوخت گاز طبیعی نیز کاهشی به میزان ۶/۱درصد و ۳/۰درصد در شاخصهای پیش گفته خواهد داشت. در مجموع با فرض تحقق هر سه فرض فوق انتظار کاهش ۸/۴درصد و ۹/۰درصد را به ترتیب در ارزش بازار صنعت پتروشیمی و کل ارزش بازار بورس و فرابورس از مجرای گاز طبیعی وجود دارد. این میزان کاهش به معنی کاهش معادل در قیمت سهام شرکتهای پتروشیمی است.
اگر این محاسبات در مورد افزایش نرخ قابل توجه سال گذشته خوراک و سوخت گاز طبیعی انجام شود، نتیجه کاهش 12درصد و 4درصد از مجرای گاز طبیعی در این دو شاخص است.
در اینجا تاکید بر میزان اثرگذاری از مجرای گاز طبیعی به این دلیل است که سایر مجتمعهای پتروشیمی که از دیگر خوراکها استفاده میکنند (مانند اتان و انواع خوراک مایع) نیز بهطور مستقیم از افزایش نرخ دلار (بدون لحاظ کردن مبادلات بین مجتمعی) و افزایش در نرخ خوراک گاز طبیعی کاهش سودآوری خواهند داشت. اما این مقاله صرفا بر خوراک و سوخت گاز طبیعی متمرکز بوده است. طبیعی است برآورد کامل از میزان اثرگذاری افزایش نرخ گاز (اعم از متان و دیگر خوراکهای گازی) و دلار بودجه باید با در نظر گرفتن تمامی انواع خوراکهای مجتمعهای پتروشیمی و مبادلات بین مجتمعی انجام شود.
ارسال نظر