مهارتهای مدیریتی
شگردهایی برای محبوبترین رئیس دنیا شدن
نویسنده: Caroline James مترجم: میثاق شمشیری وقتی رئیس یک شرکت در عصر آخرین روز کاری هفته، داخل شرکت با عصبانیت میگوید از افزایش حقوق دیگر خبری نیست؛ نباید انتظار داشته باشیم که کارمندانش او را دوست داشته باشند. شاید محبوب بودن رئیس، از پیشنیازهای اصلی رسیدن به موفقیت یک شرکت نباشد. ولی به خاطر داشته باشید که تلاشهایی که برای محبوبیت میکنید، هیچ هزینهای برای شما و شرکتتان ندارد. در یکی از تحقیقات انجام شده توسط شرکت تیپ تاپ جاب (TipTopJob)، اعداد و ارقام نشان میدهد ۸۶ درصد از کارکنان معتقدند که اخلاق خوب رئیسشان، برای آنها ایجاد انگیزه کرده و کیفیت کارشان را افزایش داده است.
نویسنده: Caroline James مترجم: میثاق شمشیری وقتی رئیس یک شرکت در عصر آخرین روز کاری هفته، داخل شرکت با عصبانیت میگوید از افزایش حقوق دیگر خبری نیست؛ نباید انتظار داشته باشیم که کارمندانش او را دوست داشته باشند. شاید محبوب بودن رئیس، از پیشنیازهای اصلی رسیدن به موفقیت یک شرکت نباشد. ولی به خاطر داشته باشید که تلاشهایی که برای محبوبیت میکنید، هیچ هزینهای برای شما و شرکتتان ندارد. در یکی از تحقیقات انجام شده توسط شرکت تیپ تاپ جاب (TipTopJob)، اعداد و ارقام نشان میدهد ۸۶ درصد از کارکنان معتقدند که اخلاق خوب رئیسشان، برای آنها ایجاد انگیزه کرده و کیفیت کارشان را افزایش داده است. حال اگر میخواهید رئیس محبوب شرکت خود باشید، نکتههای زیر را فراموش نکنید. صمیمیت خرج کنید
آیا شما اسم تمام کارمندانتان را میدانید؟! مدیرانی که کمتر از ۱۰۰ کارمند زیر دستشان مشغول به کارند، باید بتوانند تمام کارکنانشان را به اسم صدا کنند. اگر در راهرو یا آسانسور یکی از کارمندانتان را دیدید، با یک سلام خشک و خالی از کنار آنها رد نشوید. یک حال و احوالپرسی کوتاه، ولی گرم و صمیمی، نشان از احترامی است که شما برای کارمندتان قائل هستید. این کار باعث میشود تا آنها احساس کنند، تلاششان به عنوان یک انسان پرکار دیده میشود و مطمئنا این جمله انرژی روز آنها را تامین میکند. مارین پوند که از مدرسان کسبوکار است، دورهای را در یکی از شرکتهای تولیدکننده نرمافزارهای شبیهساز سپری کرده است. او رئیس خود را در آن دوره، به عنوان یک مدیر محبوب اینگونه توصیف میکند:
«او بسیار دوستداشتنی و خودمانی بود. همیشه و مرتب، به کارمندانش سر میزد و برای آنها برنامه کاری مشخص میکرد. بسیار منطقی بود و همیشه دو طرف را در نظر میگرفت تا هم سود شرکت دیده شود و هم کارمندانش تحت فشار قرار نگیرند.»
انعطاف کاری داشته باشید
همان اندازه که زندگی کاری برای یک فرد اهمیت دارد، زندگی شخصی او هم مهم است. تمام کسانی که برای شما کار میکنند، خانواده، زندگی و هزاران دردسر دیگر بیرون از کار دارند. ترافیکهای سنگین، هوای بد، مشکلات خانوادگی و قسطهای عقبمانده از جمله مشکلات خیلی از کارمندان است. این موارد و خیلی از مواردی که نمیتوانید پیشبینی کنید را نادیده نگیرید. در رابطه با برخی مسائل میتوانید با انعطاف بیشتری عمل کنید. ابعاد دیگر زندگی کارمندانتان را هم در نظر بگیرید.
خودمانی باشید
یکی از عواملی که تاثیر بسزایی بر روحیه کارکنان دارد، این است که شما نیز بهعنوان مدیر شرکت «آستین بالا بزنید»! بعضی مواقع کارکنانتان باید ببینند که شما هم مانند آنها کار میکنید و برای مسائل کوچک کاری دل میسوزانید. اگر دوش به دوش کارمندتان کار کنید، انگیزه آنها هم برای کار بیشتر میشود. بهعلاوه، این کار باعث میشود تا شما از کاری که باید از کارمندتان انتظار داشته باشید درک بهتری به دست آورید.
مهربانی فراموش نشود!
یک مرور منصفانه بر عملکرد خود نسبت به دیگران داشته باشید. چقدر به آنها اهمیت میدهید؟ هم در روزهای خوب و هم در روزهای سخت؟ وجود احترام در محیط کاری بستر مناسبی برای علاقهمند شدن کارمند بهکار و همچنین وفاداری او بهکار میشود. برای یک شرکت تولیدی، هدف سود بیشتر است. هر چه محصولات با کیفیتتر و در نتیجه آن فروش بیشتر شود، هدف شرکت بیشتر ارضا میشود. ولی یادتان نرود که کارمندانتان نمیتوانند همیشه در بهترین شرایط عملکردی خود باشند. هر کسی روزهای خوب و بد دارد. شما نباید از کارمندتان انتظار داشته باشید که همیشه در اوج آمادگی خود باشند. همانطور که خود شما نمیتوانید. در اوضاع بد، بهجای طعنه زدن در کنار کارمندتان بوده و دوست او باشید تا هم مشکل شما بیشتر نشود و هم اینکه او بتواند تواناییهایش را دوباره پیدا کند.
قابلیت اعتماد به مدیر
در تحقیقی که چند ماه قبل توسط شرکت رندستاد
(Randstad) صورت گرفت، قابلیت اعتماد و داشتن احساس امنیت شغلی از مهمترین عواملی بود که در نظرسنجی به آن اشاره شد. بسیاری از شرکتکنندگان در این نظرسنجی، معتقدند که نه تنها وجود این دو عامل باعث ایجاد محیط کاری بهتر میشود، بلکه پیشرفت شرکت هم به این دو عامل وابسته است.هوش هیجانی، مانند توانایی ابراز احساس همدلی، بیطرفی و کسب اعتماد در میان کارکنان، از الزامات محبوب شدن یک مدیر است. اگر میخواهید در دل کارمندانتان جا باز کنید، هرگز زیر حرفتان نزنید! هیچ وقت قولی ندهید که نتوانید آن را عملی کنید. این کار باعث میشود تا کارمندان به شما اعتماد کنند. آینده کاری و حرفهای و در نتیجه زندگی کارکنان شما تا حد زیادی به شما بستگی دارد. آنها باید بتوانند به شما اعتماد کنند. رفتار شما تاثیر بسزایی بر ایجاد دلگرمی در کارمند شما دارد. ارتباط اجتماعیِ قدرتمند یک مدیر میتواند زمینه ساز این اعتماد و انگیزه در کارمندانش باشد. اگر شما به تمام مهارتها و تکنیکهای کسب و کارتان واقف باشید، اگر همیشه دانش و تخصصتان را هم به روز کرده باشید، ولی نتوانید کارمندانتان را کنترل کنید، هرگز یک مدیر موفق نخواهید بود.
انرژی مثبت بدهید
همه ما میدانیم که انرژی منفی چه تاثیر بدی دارد. حرفهای مایوس کننده به راحتی تمام انرژیتان را از شما میگیرد و انگیزه شما را برای یک روز خوب از بین میبرد. آن روی سکه هم همین خبر است! انرژی مثبت و حرفهای خوب و امیدوار کننده، باعث میشود که احساس خوب، خلاقیت و انرژی شما را برای یک روز خستگی ناپذیر تامین کند. اگر نمیخواهید پول خرج کنید (!) به کارمندتان انرژی مثبت هدیه دهید. احساس خوبی که شما به کارمندتان تزریق میکنید، مثل یک سفر خوب به آنها نیروی تازه میبخشد. یک بار این را امتحان کنید. پاسخی که در عمل از کارمندتان میگیرید دوست خواهید داشت!
ارسال نظر