یک عمر معلولیت بهای داشتن پاهای کوچک
نگار حسینی بیشتر از صد سال از زمانی که سنت بستن پای دختربچهها برای جلوگیری از رشد پاها در چین منسوخ شده است، میگذرد. حالا یک عکاس بر آن شده است که از زندگی و پاهای زنان باقیمانده از این سنت عکس بگیرد. عکسها پاهایی را نشان میدهد بد فرم و معلول. به وضوح میتوان دریافت که صاحبان این پاهای کوچک به سختی امکان راه رفتن داشتهاند و به احتمال زیاد حرکاتشان بسیار دردناک بوده است. این سنت در سده دهم در چین به وجود آمد و در اوایل قرن بیستم یعنی در سال ۱۹۱۱ غیرقانونی اعلام شد.
پیش از این و در سالهای بسیار بسیار دور پای کوچک زنها یکی از معیارهای زیبایی به حساب میآمده است.
پیش از این و در سالهای بسیار بسیار دور پای کوچک زنها یکی از معیارهای زیبایی به حساب میآمده است.
نگار حسینی بیشتر از صد سال از زمانی که سنت بستن پای دختربچهها برای جلوگیری از رشد پاها در چین منسوخ شده است، میگذرد. حالا یک عکاس بر آن شده است که از زندگی و پاهای زنان باقیمانده از این سنت عکس بگیرد. عکسها پاهایی را نشان میدهد بد فرم و معلول. به وضوح میتوان دریافت که صاحبان این پاهای کوچک به سختی امکان راه رفتن داشتهاند و به احتمال زیاد حرکاتشان بسیار دردناک بوده است. این سنت در سده دهم در چین به وجود آمد و در اوایل قرن بیستم یعنی در سال 1911 غیرقانونی اعلام شد.
پیش از این و در سالهای بسیار بسیار دور پای کوچک زنها یکی از معیارهای زیبایی به حساب میآمده است.
نشانهها حاکی از آن است که برای رسیدن به پاهایی کوچک در زنها از کودکی پاهای آنها را در پاپوشهایی سخت و کوچک میبستند. رشد پاها تحت تاثیر این بسته شدن قرار میگرفت و در نهایت پاهایی کوچک و بی قواره با استخوانهایی شکننده و بیمار سهم این دخترکان
در بزرگسالی بود.
«ژائو هوا» یکی از زنهای سالمندی است که در بچگی در یکی از روستاهای چین پاهایش را بستهاند تا مانع رشد آنها شود. هرچند به نظر میرسد او با این سرنوشت کنار آمده و معتقد است که در هر حال در هر فرهنگی افراد به شیوههایی بدن خود را تغییر میدهند تا براساس معیارهای آن فرهنگ زیبا باشند؛ اما نمیتواند انکار کند که درد و بدبختی ناشی از این سنت را در همه سالها با خود داشته است.
او میگوید آن روزها پاها را میبستند و حالا بوتاکس میکنند یا عملهای جراحی تاق و جفت بینی، سینه و حتی افزایش قد و خالکوبی و غیره. «ژائو هوا» احتمالا به این شیوه خودش را آرام میکند؛ با این خیال که زنهای دیگر هم وضع بهتری به نسبت او ندارند.
آغاز بدبختی از ۴ سالگی
فرآیند بستن پاهای دختران از سنی بین چهار تا 9 سالگی آنها آغاز میشد. ابتدا پای کودک با آب داغ شسته و ماساژ داده میشد، بعد تمامی انگشتها به جز انگشت شست شکسته شده به سمت داخل پا برگردانده و فشرده میشدند؛ سپس پا را در همین حالت با نوارهای پارچهای محکم میبستند. این عمل موجب جلوگیری از رشد پا بیش از 10 سانتیمتر میشد. سپس انگشتهای شست را در راستای پا کشیده میشکستند.
بانداژ پارچهای از انگشتان تا قوزک پا محکم پیچیده میشد تا انگشتان را در جای خود نگه دارد. در این سن رشد دختران هنوز کامل نشده و بستن پاها بهخصوص در زمستان راه خوبی هم برای کنترل رشد و هم برای حفاظت از سرما بوده است.
در این مدل بستن، پاهای کودکان را در میان خون حیوانات و سبزیجات میبستند تا فرآیند تغییر در شکل آن سادهتر انجام شود. در نهایت این بسته بندی با برگرداندن انگشتان پا به کف پا موجب میشد قد روی پاها کوتاه شود.
زنهای سوژه عکاسی میگویند هربار که پاها را بابت شستوشو باز میکردند، دوباره سختتر و محکمتر از پیش میبستند و این درد ادامه داشت.
رسمی از سالهای بسیار دور
رسم بستن پاها از دوره سلسله سانگ، بین سالهای ۹۷۶-۹۶۰ قبل از میلاد آغاز شد. گفته میشود یکی از شاهزادههای این سلسله کنیزکی داشته که با پاهای بسته میرقصیده است.
درحقیقت شاهزاده بهدلیل علاقهای که نسبت به پاهای کوچک داشته کنیزکش را وادار میکرده که با پاهای بسته حرکت کند. گویا این موضوع موجب شده داشتن پاهای کوچک بهعنوان یک «ارزش» در خانوادههای سنتی به شمار آید.
از این به بعد است که بستن پاهای دختران جوان مرسوم میشود.
اصطلاح «پاهای سوسنی» برای توصیف پاهای کوچک بهکار میرفت و در جامعه چین باستان نشانگر زیبایی و سمبل اصالت و طبقه اجتماعی بالا به شمار میآمد. این البته یکی از روایتهای گفته شده در مورد مبدا سنت بستن پاها در چین است.
کفشهای نیلوفری
بعد از گذشت دو یا سه سال پاهای کودک آنقدر کوچک میشدند که در کفشهایی که تنها 3 اینچ طول داشتند جای میگرفتند. این کفشهای کوچک که «کفشهای نیلوفری» نامیده میشدند از جنس ابریشم بودند و با قلابدوزیهای زیبا تزیین میشدند. در نتیجه این محدود کردن و بستن، پاها بهشدت از فرم افتاده و راه رفتن با آنها بسیار دردناک میشد. در بسیاری از مواقع نیز انگشتان پا قطع میشدند؛ زیرا بانداژ آنچنان محکم بسته شده بود که مانع از رسیدن خون به انگشتان میشد.
دختران طبقه بالا؛ قربانیان بیدفاع
نکته جالب در مورد این سنت چینی آن بود که دختران در خانوادههای ثروتمند بیشترین قربانیان آن بودند. در این خانوادهها دختران اجباری برای کار کردن نداشتند و در نتیجه میتوانستند درد و فشار ناشی از بستن پاها را تحمل کنند. در واقع هدف از بستن پاها، متمایز کردن زنان طبقه بالای جامعه از زنان عادی و همینطور جلوگیری از «انحراف» زنان بود.
بستن پاها کنترل زنان را آسانتر میکرد؛ زیرا درد ناشی از آن چنان شدید بود که حتی طی کردن مسافتهای کوتاه را بدون یاری دیگران ناممکن میکرد. دربین طبقات بالای جامعه چین، اگر دختری فاقد پاهای کوچک بود، احتمال یافتن همسری مناسب برای او بسیار ضعیف بود.
رسم بستن پاها ادامه پیدا کرد تا زمانی که سلسله مانچو در سال 1911 سرنگون شد. با شکلگیری جمهوری جدید، پس از گذشت یک هزار سال این رسم غیرقانونی اعلام شد.
ممنوعیت یک سنت هزار ساله
زنهایی که در سالهای آخر سده هجدهم بهدلیل این سنت دچار معلولیت و مشکلات عدیده جسمی شده بودند در اقدامی گروهی خواستار ممنوعیت این سنت در چین شدند.
البته ماتچو، یکی از امپراتوران چینی در سال ۱۶۶۴ هم تلاش کرده بود این سنت را ممنوع کند که تلاشهای او به جایی نرسید.
در قرن نوزدهم اصلاحطلبان چینی کمپینهای بسیاری در ضدیت با بستن پاها در چین تشکیل دادند که در نهایت همه این تلاشها همراه با اعتراض زنان در اوایل قرن بیستم منجر به ممنوعیت
بستن پاها شد.
بررسیها نشان میدهد تمامی زنهای چینی که به این شیوه رشد پاهایشان را متوقف کردهاند تمام عمر با معلولیت دست و پنجه نرم کردهاند. عوارض این رسم دشواری و دردناک شدن راه رفتن و بیماری شکنندگی استخوانها بوده است.
منبع: دیلی میل
پیش از این و در سالهای بسیار بسیار دور پای کوچک زنها یکی از معیارهای زیبایی به حساب میآمده است.
نشانهها حاکی از آن است که برای رسیدن به پاهایی کوچک در زنها از کودکی پاهای آنها را در پاپوشهایی سخت و کوچک میبستند. رشد پاها تحت تاثیر این بسته شدن قرار میگرفت و در نهایت پاهایی کوچک و بی قواره با استخوانهایی شکننده و بیمار سهم این دخترکان
در بزرگسالی بود.
«ژائو هوا» یکی از زنهای سالمندی است که در بچگی در یکی از روستاهای چین پاهایش را بستهاند تا مانع رشد آنها شود. هرچند به نظر میرسد او با این سرنوشت کنار آمده و معتقد است که در هر حال در هر فرهنگی افراد به شیوههایی بدن خود را تغییر میدهند تا براساس معیارهای آن فرهنگ زیبا باشند؛ اما نمیتواند انکار کند که درد و بدبختی ناشی از این سنت را در همه سالها با خود داشته است.
او میگوید آن روزها پاها را میبستند و حالا بوتاکس میکنند یا عملهای جراحی تاق و جفت بینی، سینه و حتی افزایش قد و خالکوبی و غیره. «ژائو هوا» احتمالا به این شیوه خودش را آرام میکند؛ با این خیال که زنهای دیگر هم وضع بهتری به نسبت او ندارند.
آغاز بدبختی از ۴ سالگی
فرآیند بستن پاهای دختران از سنی بین چهار تا 9 سالگی آنها آغاز میشد. ابتدا پای کودک با آب داغ شسته و ماساژ داده میشد، بعد تمامی انگشتها به جز انگشت شست شکسته شده به سمت داخل پا برگردانده و فشرده میشدند؛ سپس پا را در همین حالت با نوارهای پارچهای محکم میبستند. این عمل موجب جلوگیری از رشد پا بیش از 10 سانتیمتر میشد. سپس انگشتهای شست را در راستای پا کشیده میشکستند.
بانداژ پارچهای از انگشتان تا قوزک پا محکم پیچیده میشد تا انگشتان را در جای خود نگه دارد. در این سن رشد دختران هنوز کامل نشده و بستن پاها بهخصوص در زمستان راه خوبی هم برای کنترل رشد و هم برای حفاظت از سرما بوده است.
در این مدل بستن، پاهای کودکان را در میان خون حیوانات و سبزیجات میبستند تا فرآیند تغییر در شکل آن سادهتر انجام شود. در نهایت این بسته بندی با برگرداندن انگشتان پا به کف پا موجب میشد قد روی پاها کوتاه شود.
زنهای سوژه عکاسی میگویند هربار که پاها را بابت شستوشو باز میکردند، دوباره سختتر و محکمتر از پیش میبستند و این درد ادامه داشت.
رسمی از سالهای بسیار دور
رسم بستن پاها از دوره سلسله سانگ، بین سالهای ۹۷۶-۹۶۰ قبل از میلاد آغاز شد. گفته میشود یکی از شاهزادههای این سلسله کنیزکی داشته که با پاهای بسته میرقصیده است.
درحقیقت شاهزاده بهدلیل علاقهای که نسبت به پاهای کوچک داشته کنیزکش را وادار میکرده که با پاهای بسته حرکت کند. گویا این موضوع موجب شده داشتن پاهای کوچک بهعنوان یک «ارزش» در خانوادههای سنتی به شمار آید.
از این به بعد است که بستن پاهای دختران جوان مرسوم میشود.
اصطلاح «پاهای سوسنی» برای توصیف پاهای کوچک بهکار میرفت و در جامعه چین باستان نشانگر زیبایی و سمبل اصالت و طبقه اجتماعی بالا به شمار میآمد. این البته یکی از روایتهای گفته شده در مورد مبدا سنت بستن پاها در چین است.
کفشهای نیلوفری
بعد از گذشت دو یا سه سال پاهای کودک آنقدر کوچک میشدند که در کفشهایی که تنها 3 اینچ طول داشتند جای میگرفتند. این کفشهای کوچک که «کفشهای نیلوفری» نامیده میشدند از جنس ابریشم بودند و با قلابدوزیهای زیبا تزیین میشدند. در نتیجه این محدود کردن و بستن، پاها بهشدت از فرم افتاده و راه رفتن با آنها بسیار دردناک میشد. در بسیاری از مواقع نیز انگشتان پا قطع میشدند؛ زیرا بانداژ آنچنان محکم بسته شده بود که مانع از رسیدن خون به انگشتان میشد.
دختران طبقه بالا؛ قربانیان بیدفاع
نکته جالب در مورد این سنت چینی آن بود که دختران در خانوادههای ثروتمند بیشترین قربانیان آن بودند. در این خانوادهها دختران اجباری برای کار کردن نداشتند و در نتیجه میتوانستند درد و فشار ناشی از بستن پاها را تحمل کنند. در واقع هدف از بستن پاها، متمایز کردن زنان طبقه بالای جامعه از زنان عادی و همینطور جلوگیری از «انحراف» زنان بود.
بستن پاها کنترل زنان را آسانتر میکرد؛ زیرا درد ناشی از آن چنان شدید بود که حتی طی کردن مسافتهای کوتاه را بدون یاری دیگران ناممکن میکرد. دربین طبقات بالای جامعه چین، اگر دختری فاقد پاهای کوچک بود، احتمال یافتن همسری مناسب برای او بسیار ضعیف بود.
رسم بستن پاها ادامه پیدا کرد تا زمانی که سلسله مانچو در سال 1911 سرنگون شد. با شکلگیری جمهوری جدید، پس از گذشت یک هزار سال این رسم غیرقانونی اعلام شد.
ممنوعیت یک سنت هزار ساله
زنهایی که در سالهای آخر سده هجدهم بهدلیل این سنت دچار معلولیت و مشکلات عدیده جسمی شده بودند در اقدامی گروهی خواستار ممنوعیت این سنت در چین شدند.
البته ماتچو، یکی از امپراتوران چینی در سال ۱۶۶۴ هم تلاش کرده بود این سنت را ممنوع کند که تلاشهای او به جایی نرسید.
در قرن نوزدهم اصلاحطلبان چینی کمپینهای بسیاری در ضدیت با بستن پاها در چین تشکیل دادند که در نهایت همه این تلاشها همراه با اعتراض زنان در اوایل قرن بیستم منجر به ممنوعیت
بستن پاها شد.
بررسیها نشان میدهد تمامی زنهای چینی که به این شیوه رشد پاهایشان را متوقف کردهاند تمام عمر با معلولیت دست و پنجه نرم کردهاند. عوارض این رسم دشواری و دردناک شدن راه رفتن و بیماری شکنندگی استخوانها بوده است.
منبع: دیلی میل
ارسال نظر