روابط ایران و عربستان در دوران روحانی
دکتر کیهان برزگر* با تقویت گفتمان اعتدال در دوران روحانی، «عمل گرایی» در سیاست منطقهای ایران تقویت میشود. این تحول برداشت «تهدیدمتقابل» بین ایران و عربستان را که بیشتر ناشی از سیاستهای دو کشور در واکنش به تحولات منطقهای است کمرنگ کرده و متعاقبا منجر به تقویت روابط دو کشور میشود. برخی از تحلیلگران مسائل منطقهای معتقدند که تقویت روابط ایران و عربستان به دلیل وجود تفاوتهای قومی شیعه-سنی و همچنین تضادهای ژئواستراتژیک برای مهار نقش منطقهای یکدیگر کار آسانی نیست. اما واقعیت این است که ایران و عربستان در روابط دوجانبه با هم تضاد قومی یا ژئواستراتژیک چندانی ندارند.
دکتر کیهان برزگر* با تقویت گفتمان اعتدال در دوران روحانی، «عمل گرایی» در سیاست منطقهای ایران تقویت میشود. این تحول برداشت «تهدیدمتقابل» بین ایران و عربستان را که بیشتر ناشی از سیاستهای دو کشور در واکنش به تحولات منطقهای است کمرنگ کرده و متعاقبا منجر به تقویت روابط دو کشور میشود. برخی از تحلیلگران مسائل منطقهای معتقدند که تقویت روابط ایران و عربستان به دلیل وجود تفاوتهای قومی شیعه-سنی و همچنین تضادهای ژئواستراتژیک برای مهار نقش منطقهای یکدیگر کار آسانی نیست. اما واقعیت این است که ایران و عربستان در روابط دوجانبه با هم تضاد قومی یا ژئواستراتژیک چندانی ندارند. بلکه نزاع آنها در این حوزهها بیشتر در واکنش به تحولات منطقهای است. یعنی هر موقع منطقه در بحران بوده مثل بحران عراق از سال ۲۰۰۳ و اخیرا بحران سوریه و تحولات مصر، تنش بین دو کشور بیشتر شده و برعکس هر موقع منطقه در آرامش نسبی به سر برده، مثل اواخر دهه ۱۹۹۰، روابط دو کشور تقویت شده است. حضور بازیگر خارجی مثل آمریکا در تحولات منطقهای بر این حس تهدید بین ایران و عربستان میافزاید. سیاستهای سیاسی-امنیتی آمریکا در منطقه این دو بازیگر را در برابر هم قرار میدهد. دخالت آمریکا در بحران عراق زمینههای افزایش تنش بین ایران و عربستان سعودی را در قالب رقابتهای شیعه-سنی برای مهار تهدید یکدیگر و افزایش نقش منطقهای فراهم کرد. سعودیها همچنان آمریکا را مقصر میدانند که با فراهم کردن زمینههای سقوط صدام جریان شیعی نزدیک به ایران را در عراق روی کار آورد و زمینه را به اصطلاح برای تقویت نقش هژمونیک ایران در منطقه فراهم کرد. یکی از دلایل اصلی در تیرگی روابط ایران و عربستان برداشت هویتی ناشی از «تهدید متقابل» در نتیجه نزدیکی با آمریکا است. ایران، حکومت سعودی را تسهیل کننده حضور سیاسی-امنیتی آمریکا در منطقه، همکاری فعال آن در اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران به ویژه در زمینه جایگزینی نفت ایران در بازارهای بینالمللی و بهطور کلی همکاری برای تضعیف نقش منطقهای ایران میبیند. عربستان سعودی هم حضور فعال ایران در مسائل منطقهای به خصوص مسائل عربی را در قالب یک تهدید ایدئولوژیک-امنیتی میبیند که با جنبه هژمونیک و ناسیونالیستی ترکیب شده است. بر این مبنا، نزدیکی ایران و آمریکا از جمله همکاری نانوشته و توافق آنها بر تداوم دولت شیعی مالکی در عراق یا امکان به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای بین دو کشور، به طور سنتی موجب هراس حاکمان سعودی میشود. ایران و عربستان دو بازیگر کلیدی در منطقه هستند که هم از لحاظ «ثقل جغرافیایی» و هم از لحاظ «اصول هویتی» به ایفای نقش در منطقه میپردازند. از لحاظ جغرافیایی این دو کشور همزمان بر مسائل سیاسی-امنیتی در زیر سیستمهای خلیجفارس، شبه جزیره عربستان، شامات و شمال آفریقا و مصر تاثیرگذار هستند. از لحاظ هویتی با اتصال اصول و ارزشهای خود به مسائل منطقهای به خصوص هدایت جریانهای ایدئولوژیک شیعی و سنی به ایفای نقش میپردازند. این دو بازیگر نقطه تامین منافع خود را در به هم پیوستگی این دو جنبه از سیاست منطقهای خود میدانند. از زمان بروز انقلاب اسلامی، روابط منطقهای ایران و عربستان سعودی تحت تاثیر افزایش یا کاهش در درجه و میزان استفاده از این دو اصل در معادلات منطقهای بوده است. تکیه بیشتر بر تامین منافع ژئواستراتژیک و مفاهیمی همچون ثبات منطقهای، عدم حضور خارجیها، مهار افراطگرایی و غیره منجر به تقویت روابط دو جانبه ایران و عربستان شده است. برعکس، تکیه بر جنبه ایدئولوژیک و ارزشی سیاست خارجی مثلا حمایت از گروههای شیعی و سنی در لبنان، عراق، و غیره روابط این دو کشور را تضعیف کرده است. با حضور روحانی و تقویت عملگرایی در سیاست خارجی ایران، تمرکز بر اصل تامین منافع ژئواستراتژیک و تقویت گفتمان توسعهای و همکاری در جهت گیری سیاست خارجی ایران تقویت میشود. از لحاظ سیاستگذاری ایران بیشتر متمرکز به مسائل داخلی از جمله تقویت انسجام ملی و تعادل بین نیروهای سیاسی، بهبود وضعیت اقتصادی و تقویت روابط بینالمللی خود میشود. برای تقویت این اهداف، ایران از یک سیاست خارجی تعاملی در منطقه به خصوص با عربستان پیروی خواهد کرد. این تحول برداشت تهدید متقابل را که اکنون بین دو کشور وجود دارد کمرنگ میکند. ایران و عربستان بهطور طبیعی خواهان تشدید رقابت قومی یا ژئواستراتژیک با یکدیگر در مسائل منطقهای نیست. چون کاملا آگاه هستند که این رقابتها نهایتا جنبه ابزاری و سیاسی پیدا کرده و تنها انرژی دو طرف را میگیرد. نتیجه آن بی ثباتی بیشتر و رشد جریانهای افراطی در منطقه یا افزایش نقش بازیگران رقیب همچون قطر و ترکیه در مثلا بحران سوریه است که مطلوب دو طرف نیست. اوجگیری رقابتهای شیعه-سنی بعد از تحولات بهار عربی به ضرر هر دو کشور بوده است. برای عربستان این تحول خطر سرایت به مناطق شرقی شیعهنشین این کشور را در پی دارد. برای ایران نیز روند ادامه این جریان به سیاست آن برای ایجاد وحدت در جهان اسلام ضربه میزند. سیاستهای بازیگرانی مثل ترکیه و قطر در بحران سوریه نیز که تا حدودی تحت تاثیر سیاستهای آمریکا و غرب در منطقه است زنگ خطری برای کاهش نقش منطقهای این دو کشور بوده، بهطوریکه آنها قدمهایی هرچند اندک برای همکاری در این زمینه برداشتهاند. حضور روحانی و تقویت عملگرایی در سیاست خارجی ایران سبب میشود تا بر جنبه دو جانبه و تامین منافع ژئواستراتژیک دو طرف تاکید شده و همزمان از جنبه ارزشی و برداشتهای تهدید مقابل که بیشتر از ناحیه تحولات منطقهای است کاسته شود. البته این به آن معنا نیست که سیاست منطقهای دو کشور ایدئولوژی زدایی میشود. چون اهمیت نقش منطقهای این کشورها به هرحال بر جنبه ایدئولوژیک سیاست خارجی آنها نیز نهفته است. اما در شرایط جدید دو طرف احتمالا سعی خواهند کرد که اصول ارزشی را در برابر یکدیگر و در سیاست منطقهای خود کنترل کنند. در زمان احمدینژاد، بهرغم تلاشهای متعدد ایران برای نزدیکی به عربستان سعودی، به دلیل وجود بحرانهای متعدد در منطقه و به تبع حضور پررنگ ایدئولوژیک ایران در مسائل منطقهای برای پیشگیری از تهدیدات آمریکا و اسرائیل از طریق تقویت ائتلافها با گروههای دوست شیعی در عراق و با حزبالله بود، حس تهدید عربستان از ایران از ناحیه منطقه افزایش یافت. اما اکنون با گفتمان اعتدال روحانی در سیاست خارجی فرصتی برای هر دو کشور پدید آمده تا به تقویت روابط دوجانبه بپردازد. ارسال پیام تبریک از سوی پادشاه سعودی حرکت مثبتی بود که نشانگر امید این کشور به بازتعریف روابط با ایران در منطقه است. تکیه بر منافع مشترک ژئوپلتیک دوجانبه از جمله همکاری امنیتی در خلیجفارس، همکاری در زمینه انرژی صلحآمیز هستهای، مبارزه با تروریسم و افراطگرایی و غیره در حوزه خلیجفارس میتواند ایران و عربستان را از تصور تهدید متقابل در خاورمیانه بزرگتر خارج کند. این تحول خود میتواند نقطه خوبی برای همکاری دو کشور در مسائل منطقهای از جمله دستیابی به یک راهحل بینابینی و سیاسی برای حل بحران سوریه یا حتی همکاری برای حل بحران سیاسی فعلی در مصر باشد. * رییس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه
ارسال نظر