اشتغال در بخش غیررسمی اقتصاد ایران
دکتر محسن رنانی
۱-۴. سهم بخش غیررسمی در اشتغال کشور
الف- مردان، زنان و بخش غیررسمی
براساس اطلاعات و ارقام جدول شماره (۱) از کل شاغلان کشور در ۱۳۸۲، ۷۲درصد در بخش رسمی و ۲۸درصد در بخش غیررسمی فعالیت داشتهاند. در این میان بررسی وضع شاغلان مرد در ۱۳۸۲ نشان میدهد که از کل مردان شاغل در سطح کشور، ۲۵درصد در بخش غیررسمی فعال بودهاند. سهم مشارکت مردان در فعالیتهای غیررسمی بخشهای مهم اقتصاد نشاندهنده این است که در ۱۳۸۲ از کل مردان شاغل در بخش خدمات فقط ۶ درصد در فعالیتهای غیررسمی بخش خدمات شاغل بودهاند. به این ترتیب احتمال ورود مردان به فعالیتهای غیررسمی بخش خدمات در بخش کشاورزی بیشتر و در بخش خدمات کمتر از سایر بخشهای اقتصاد است (جدول شماره ۲).
دکتر محسن رنانی
1-4. سهم بخش غیررسمی در اشتغال کشور
الف- مردان، زنان و بخش غیررسمی
براساس اطلاعات و ارقام جدول شماره (1) از کل شاغلان کشور در 1382، 72درصد در بخش رسمی و 28درصد در بخش غیررسمی فعالیت داشتهاند. در این میان بررسی وضع شاغلان مرد در 1382 نشان میدهد که از کل مردان شاغل در سطح کشور، 25درصد در بخش غیررسمی فعال بودهاند. سهم مشارکت مردان در فعالیتهای غیررسمی بخشهای مهم اقتصاد نشاندهنده این است که در 1382 از کل مردان شاغل در بخش خدمات فقط 6 درصد در فعالیتهای غیررسمی بخش خدمات شاغل بودهاند. به این ترتیب احتمال ورود مردان به فعالیتهای غیررسمی بخش خدمات در بخش کشاورزی بیشتر و در بخش خدمات کمتر از سایر بخشهای اقتصاد است (جدول شماره 2).
بررسی ارتباط سطح تحصیلات با میزان ورود شاغلان مرد به فعالیتهای غیررسمی نشان میدهد که زمینه فعالیت مردان با سطح تحصیلات کمتر از دیپلم در بخش غیررسمی بیشتر فراهم است.
مطابق جدول شماره (3)، 30درصد از کل مردان شاغل با سطح تحصیلات کمتر از دیپلم در 1382 به فعالیتهای غیررسمی مشغول بودهاند، در حالی که این سهم برای شاغلان مرد دارای دیپلم و بالاتر و دیپلم به 8 درصد کاهش یافته است.
در ۱۳۸۲ بیش از نیمی از زنان شاغل در سطح کشور (۵۲درصد) در فعالیتهای غیررسمی شاغل بودهاند (جدول شماره ۱). اطلاعات جدول شماره ۲ نشان میدهد که در ۱۳۸۲ از کل زنان شاغل در بخش کشاورزی، فقط ۵ درصد در فعالیتهای رسمی بخش کشاورزی و ۹۵درصد در فعالیتهای غیررسمی این بخش مشارکت داشتهاند. در واقع مطابق با اطلاعات جدول شماره (۲) احتمال ورود زنان شاغل، در فعالیتهای غیررسمی بخش کشاورزی بیشتر از فعالیتهای غیررسمی سایر بخشهای مهم اقتصاد است. همچنین میزان تحصیلات نیز یکی از ویژگیهایی است که میتواند در میزان مشارکت و سهم زنان در بخش غیررسمی موثر باشد. مطابق با جدول شماره (۳)، فقط پنج درصد از زنان بالاتر از دیپلم به فعالیتهای غیررسمی روی آوردند، در حالی که ۷۳درصد از کل زنان با تحصیلات دیپلم و کمتر، در ۱۳۸۲، در بخش غیررسمی فعال بودهاند. از مقایسه سهم زنان و مردان در بخش غیررسمی میتوان نتیجه گرفت که:
*برای زنان در مقایسه با مردان اشتغال در بخش رسمی بسیار سختتر و با موانع بسیاری روبهروست.
*هم زنان و هم مردان شاغل در بخش خدمات، در مقایسه با سایر بخشها، کمترین امکان، احتمال یا تمایل به فعالیت به صورت غیررسمی را دارند.
*احتمال اشتغال در فعالیتهای غیررسمی برای زنان با تحصیلات دیپلم و کمتر بیش از مردان با موقعیت مشابه است.
ب- شهریها، روستاییان و بخش غیررسمی
مطابق جدول شماره دو 1382، از کل شاغلان شهری، 13درصد در بخش غیررسمی فعال بودهاند، در حالی که از کل شاغلان روستایی در همان سال، 45درصد به فعالیتهای غیررسمی اشتغال داشتهاند. از این رو به نظر میرسد زمینه و بستر فعالیتهای غیررسمی، بیشتر در روستاها فراهم است. البته این امکان یا تمایل بیشتر روستاییان به فعالیت در بخش غیررسمی، در همه بخشهای اقتصادی یکسان نیست. به عنوان مثال مطابق جدول شماره (2)، در حالی که درصد روستاییان شاغل غیررسمی در هریک از بخشهای کشاورزی و صنعت بسیار بیشتر از شهریها است، این سهم در بخشهای ساختمان و خدمات، برای روستاییان و شهریها تقریبا برابر است.
همچنین بررسی تاثیر جنسیت در میزان مشارکت شهریها و روستاییان در فعالیتهای غیررسمی نشان میدهد که هم مرد روستایی و هم زن روستایی با احتمال بیشتری نسبت به مردان و زنان شهری به فعالیتهای غیررسمی جذب میشوند. مطابق با جدول شماره (۳) در ۱۳۸۲ حدود ۴۰درصد از کل مردان روستایی و ۷۷درصد از کل زنان روستایی شاغل، به فعالیتهای غیررسمی اشتغال داشتهاند، در حالی که این سهم برای شهریها به ترتیب به ۱۲ و ۱۸درصد کاهش مییابد.
بنابراین از برآوردهای سهم شاغلان غیررسمی شهری و روستایی کشور میتوان نتیجه گرفت که:
شاغلان روستایی نسبت به شهری بیشتر به سوی فعالیتهای غیررسمی سوق داده میشوند.
* در بخشهای کشاورزی و صنعت، روستاییان به طور نسبی، بسیار بیشتر از شهریها به فعالیتهای بخش غیررسمی جذب میشوند در حالی که در بخشهای ساختمان و خدمات سهم شاغلان غیررسمی روستایی و شهری تقریبا برابر است.
* مردان روستایی بیشتر از مردان شهری و زنان روستایی بیشتر از زنان شهری در فعالیتهای بخش غیررسمی حضور دارند.
ج- شاغلان با سطوح تحصیلی مختلف و بخش غیررسمی
در ۱۳۸۲ از کل شاغلان دیپلم و بالاتر، ۶درصد و از کل شاغلان با تحصیلات کمتر از دیپلم ۳۵درصد در بخش غیررسمی فعال بودهاند (جدول شماره یک). در میان شاغلان در بخشهای اقتصادی، دارندگان مدارک پایینتر از دیپلم بیش از افراد دارای دیپلم و بالاتر مستعد حضور در بخش غیررسمی هستند. ورود ۷۲درصد از شاغلان کشاورز کمتر از دیپلم و مشارکت ۲۴درصد از کل شاغلان صنعتکار کمتر از دیپلم، در فعالیتهای غیررسمی موید همین مطلب است (جدول شماره ۲). بررسی ارتباط جنسیت و سطح تحصیلات با میزان مشارکت شاغلان در فعالیتهای غیررسمی نشان میدهد که علاوه بر احتمال بیشتر برای حضور شاغلان با سطح تحصیلات کمتر از دیپلم در بخش غیررسمی، احتمال مشارکت زنان نیز با سطح تحصیلات کمتر از دیپلم در بخش غیررسمی نزدیک به ۵/۲برابر مردان است (جدول شماره ۳). از مقایسه نسبتهای یاد شده مشخص میشود که:
* در بخش غیررسمی زمینه فعالیت برای شاغلان با مدارک کمتر از دیپلم بسیار بیشتر از دارندگان مدرک تحصیلی دیپلم و بالاتر وجود دارد.
* احتمال جذب زنان زیردیپلم به بخش غیررسمی چند برابر مردان با همین مدرک است. به طور کلی زنان، روستاییان و شاغلان با تحصیلات کمتر به ترتیب بیشتر از مردان، شهریها و شاغلان دیپلم و بالاتر به سوی فعالیتهای بخش غیررسمی سوق داده میشوند. این وضع با انتظارات نظری و تجربه سایر کشورها نیز سازگار است.
2-4. ساختار اشتغال در بخش غیررسمی کشور
بررسی ساختار اشتغال در بخش غیررسمی کشور از نظر جنسیت، سطح تحصیلات و شهری و روستایی بودن نشان میدهد که در ۱۳۸۲، از کل شاغلان کشور ۱۲درصد زن بودهاند، در بخش رسمی زنان ۹درصد و در بخش غیررسمی ۲۲درصد از کل مشاغل را در دوره تحت بررسی تصاحب کردهاند. (جدول شماره ۴).
مطابق با جدول شماره (4) در دوره مورد بررسی، مردان به طور متوسط 88درصد از اشتغال کل کشور را به خود اختصاص دادهاند. تسلط مردان در اشتغال فرصتهای شغلی هم در بخش رسمی و هم در بخش غیررسمی نیز وجود دارد. به گونهای که 91درصد از مشاغل رسمی و 78درصد از مشاغل غیررسمی در 1382 متعلق به مردان بوده است.
شهریها در کسب فرصتهای شغلی در بخش رسمی نسبت به روستاییان پیشرو هستند، در حالی که این ارتباط برای بخش غیررسمی متفاوت است، به گونهای که در ۱۳۸۲ در بخش غیررسمی روستاییان ۷۵درصد و شهریها ۲۵درصد از کل مشاغل غیررسمی را دارا بودهاند.
جمعیت شاغل پایینتر از دیپلم، هم در بخش رسمی و هم در بخش غیررسمی سهم بیشتری از اشتغال را نسبت به دارندگان مدارک دیپلم و بالاتر دارند. این مهم به ویژه در بخش غیررسمی کاملا محسوس است. 95درصد از کل مشاغل غیررسمی را عرضهکنندگان کار با مدارک تحصیلی کمتر از دیپلم تصاحب کردهاند. بررسی توزیع جمعیت شاغل غیررسمی در میان بخشهای مهم اقتصاد (جدول شماره 5) نشان میدهد که شاغلان غیررسمی با هر ویژگی، بیشتر در فعالیتهای کشاورزی شاغل هستند. در واقع 69درصد از کل جمعیت شاغل غیررسمی کشور در 1382 در بخش کشاورزی فعال بوده است.
بنابراین در یک جمعبندی کلی درمییابیم که:
الف- بارزترین ویژگی بازار کار غیررسمی، غلبه سهم مردان نسبت به زنان، روستاییان نسبت به شهریها و افراد با سطح تحصیلات کمتر از دیپلم، نسبت به دارندگان مدارک دیپلم و بالاتر است.
ب- ساختار شاغلان غیررسمی در اقتصاد روستایی و شهری در فعالیتهای کشاورزی شکل میگیرد.
ج- به طور کلی فعالیتهای کشاورزی بیشتر از سایر فعالیتها ساختار بخش غیررسمی را شکل میدهند.
د- شاغلان بخش غیررسمی کشور با ویژگیهای برشمرده شده در بخش کشاورزی بیش از سایر بخشهای اقتصاد جذب میشوند.
5 - جمعبندی و نتیجهگیری
براساس اطلاعات به دست آمده میتوان نتیجه گرفت که اصولا موانع ورود به فعالیت اقتصادی در بخش رسمی، برای زنان، روستاییان و دانشآموختگان زیردیپلم، بسیار بیشتر از مردان، شهریها و افراد دارای دیپلم و بالاتر است. با وجود اینکه از کل زنان شاغل، سهم شاغلان رسمی و غیررسمی تقریبا برابر است (حدود ۵۰درصد) اما فقط ۲۲درصد از اشتغال غیررسمی در اختیار زنان است. به عبارت دیگر به طور کلی برای اشتغال زنان، در مقایسه با مردان، شرایط کمتر مساعد است و از آن دسته از زنان که فرصت اشتغال مییابند نیز شانس جذب آنها در بخش رسمی، بسیار کمتر از مردان است. این مساله نشاندهنده این است که موانعی (بعضی از آنها قانونی) بر سر راه اشتغال رسمی زنان وجود دارد که باید برای کاهش آنها سیاستگذاری کرد. همچنین پایین بودن سهم اشتغال غیررسمی در بخش خدمات و بالا بودن این سهم در بخش صنعت (در مقایسه با سایر بخشهای غیرکشاورزی) نکته مهمی است که توجه سیاستگذاران را میطلبد.
در تصور کنونی (هم در مجامع علمی و هم در دستگاههای سیاستگذار) معمولا بخش خدمات، اصلیترین بخش برای فعالیتهای غیررسمی قلمداد شده است در حالی که برآوردها خلاف این را بیان میکند. این مساله احتمالا به این علت است که فعالیت در بخش خدمات نیازمند ارتباط با مصرفکننده نهایی است، بنابراین برای جلب و جذب مصرفکننده نهایی، بنگاه یا واحد اقتصادی مجبور است در معرض دید باشد، دارای موقعیت مکانی با ثبات باشد و اعتماد مصرفکننده را جلب کند (چون معمولا در بخش خدمات، کالای مورد مبادله از نوع فیزیکی نیست و بنابراین برای مصرفکننده امکان کنترل فیزیکی استانداردهای کالایی وجود ندارد. در این صورت فقط مبادلات تکراری و ایجاد اعتماد است که نقش کنترل استانداردها را در خدمات بازی میکند). بنابراین با توجه به این شرایط و این ویژگیها، دولت میتواند به جای مبارزه با فعالیتهای غیررسمی در خدمات، بکوشد آنها را ارتقا دهد و نیز با سیاستگذاری، نه تنها با بخش خدمات مبارزه نکند، بلکه امکان گسترش فعالیتهای خدماتی را بیش از پیش فراهم آورد. در این صورت نه تنها اشتغال با نرخ بیشتری گسترش مییابد (چرا که تاسیس مشاغل در بخش خدمات، سرمایه
بسیار کمتری در مقایسه با به عنوان مثال بخش صنعت، لازم دارد) بلکه گسترش بخش غیررسمی نیز محدودتر میشود.
منبع: مجله اقتصادی
ارسال نظر