مداخلات تاریخی انگلیس در امور ایران-6 دوران سیاه امتیازهای استعماری

بارون جولیوس رویتر

ایران پس از نیم قرن مبارزه طاقت‌فرسا با دو قدرت روسیه و انگلیس در شمال و جنوب، همچنان محل رقابت آنها بود. قدرت نظامی آنها ایرانی‌ها را به ستوه آورده و در طول این نیم قرن نیمی از قلمرو ایران جدا شده بود. ایران که خواستار پیشرفت و توسعه بود پس از جنگ هرات و جدایی این شهر و به عبارت بهتر پس از عهدنامه پاریس تلاش کرد تا طی قراردادهایی چند، امتیازهای تجاری را به سرمایه‌داران غربی واگذار کند. عمده این امتیازها به دست روس‌ها و انگلیسی‌ها رسید و هر چه این به دست می‌آورد، آن یکی هم می‌خواست؛ ایران تبدیل به گوشت قربانی شده بود که جز نام چیزی بر آن نمانده و کار به جایی رسیده بود که دست قرض به سوی همین کشورها دراز کرد. دوران این قراردادها که پس از معاهده پاریس شروع شده و پس از سفر نخست ناصرالدین شاه به اروپا رنگ و روی بیشتری به خود می‌گیرد در دوره قاجار تا قرارداد ۱۹۱۹ پیش می‌رود. در اینجا به برخی از این امتیازها که اتباع انگلیس با حمایت دولت و سفارت این کشور در ایران به دست آوردند اشاره می‌کنیم. البته تبعات این قراردادها در این مجمل نمی‌گنجد و باید برای هر کدام از آنها قسمتی جداگانه باز کرد.

امتیاز رویتر: مهم‌ترین اشتباه شاه ایران و مشیرالدوله صدراعظم ایران دادن امتیازی تحت عنوان رویتر به «بارون جولیوس رویتر» سرمایه‌دار یهودی انگلیسی‌ بود. هر چند فرستاده وی به نام «مستر‌کوت» از سوی بنگاهی غیردولتی وارد ایران شد، اما به شدت از طرف سفارت انگلیس در تهران حمایت می‌شد. اعطای این امتیاز به اندازه‌ای سر و صدا راه می‌اندازد که شاه نیز می‌ترسد. روس‌ها و حتی خود انگلیسی‌ها از دادن چنین امتیازی به یک تبعه کشور بیگانه تعجب می‌کردند. همزمان علما نیز مخالفت خود را با این امتیاز که در حقیقت تقدیم دو دستی کشور به انگلیسی‌ها بود، اعلام کردند. این قرارداد که در سال ۱۸۷۲ اعطا شده بود، به بهانه تاخیر در کار توسط ناصرالدین شاه در دسامبر ۱۸۷۳ (شوال (۱۲۹۰ ه.ق) به صورت رسمی لغو شد.

امتیاز کشتیرانی کارون: یکی دیگر از چند امتیاز مهمی است که انگلیسی‌ها موفق به اخذ آن شدند، امتیاز کشتیرانی کارون بود. اعطای این امتیاز که تحت‌فشار شدید سفارت انگلیس در تهران صورت گرفت، عملا رود کارون را به محلی برای حمل کالاهای انگلیسی به داخل خاک ایران تبدیل کرد. این قرارداد در سال ۱۳۰۶ هجری قمری امضا شد و پس از اجرایی شدن آن اقتصاد و کشتیرانی محلی در کارون را نابود کرد. این امتیاز به برادران «لینچ» داده شد و آنها تا دوره پهلوی این امتیاز را در دست داشتند.

امتیاز بانک شاهنشاهی: یکی از موسسات انگلیسی که در ورشکستگی اقتصادی ایران و اجرای سیاست‌های اقتصادی انگلیسی‌ها در ایران نقش عمده‌ای داشت، بانک شاهنشاهی بود. جولیوس رویتر که امتیاز شیرین قبلی را از دست داده بود، با حمایت سفارت انگلیس در تهران طرح شکایتی را پی گرفت که در نتیجه آن موفق شد امتیاز جدیدی تحت‌عنوان بانک شاهنشاهی ایران را به دست آورد. این بانک هر چند خصوصی بود، اما منویات خاص دولت انگلیس را در ایران پی می‌گرفت و به گونه‌ای عمل می‌کرد که اقتصاد ضعیف ایران رو به زوال می‌رفت. براساس اسناد و مدارک موجود، اقتصاد ایران در اثر سیاست‌های این بانک‌ که وام‌های سنگین با بهره بالا به دولت ایران می‌داد به سراشیبی سقوط افتاد و دیگر نتوانست خود را احیا کند. این امتیاز با پیگیری‌های «سردرو مندولف» وزیر مختار انگلیس در تهران تحت‌عنوان «بانک شاهنشاهی ایران» در جمادی‌الاول ۱۳۰۶/ژانویه ۱۸۸۹ به نام بارون جولیوس رویتر اخذ شد.

امتیاز راه تهران به سواحل خلیج فارس: انگلیسی‌ها از همان زمان حضور خود در ایران دریافتند که اگر بخواهند در آینده با روس‌ها به مقابله بپردازند، بهترین راه آن دسترسی سریع از جنوب به پایتخت، یعنی تهران است. آنها همزمان با فشار برای به دست آوردن امتیاز کشتیرانی در کارون دنبال امتیاز ساخت این راه نیز بودند. دولت ایران در برابر فشار بسیار زیاد انگلیسی‌ها برای گرفتن این امتیاز بسیار مقاومت کرد، اما آنها از این درخواست خود دست برنداشتند تا آنکه موفق شدند در زمان صدارت امین‌السلطان، این امتیاز را از طرف یحیی‌خان مشیر‌الدوله دریافت کنند.

امتیاز خطوط تلگراف: این قرارداد مربوط به عبور خطوط تلگرافی هند و اروپا بود که در سال ۱۸۶۲ م (۱۲۷۹هـ ق) در نتیجه سعی و تلاش «استویک» وزیر مختار انگلیس به امضای ناصر‌الدین شاه رسید. نکته جالب در مورد ایستگاه‌های این خط تلگراف این بود که انگلیسی‌ها برای محافظت از آنها از همان ابتدا اقدام به اجیر کردن افراد مسلح و گاه وارد کردن نظامیان هندی کردند. این ایستگاه‌ها به محل جاسوسی و همچنین آشوب‌های محلی تبدیل شد.

جدایی بحرین: در ۳۱ ماه مه ۱۸۶۱ (۱۲۷۷ هـ ق) قراردادی میان شیخ‌محمد بن‌خلیفه شیخ بحرین و «فلیکس جونز» نماینده سیاسی انگلیس منعقد شد که به موجب آن مجمع‌الجزایر بحرین رسما تحت‌الحمایه انگلیس شد. هر چند این اقدام به نزاعی یک ساله منجر شد، اما انگلیسی‌ها با سیاست‌های خود راه را برای جدایی نهایی این جزایر در قرن بعد باز کردند.