اپلیکیشنها، راهحل تکرار مشتریان
نویسندگان: مولی گاریس و کارن میشرا
مترجم: مهدی نیکوئی
nikoueimahdi@gmail. com
امروزه اپلیکیشنها از مهمترین ابزارهای بازاریابی با موبایل هستند. گسترش گوشیهای هوشمند و افزایش روزافزون تعداد کاربران آنها باعث شده استفاده از اپلیکیشنها به سطوح قابل توجهی برسد. براساس آمارهای موجود، ۹۰ درصد کاربران گوشیهای هوشمند، علاوهبر استفاده از مرورگرهای اینترنتی برای جستوجوی اطلاعات، اقدام به دانلود اپلیکیشنهای مختلف هم میکنند.
نویسندگان: مولی گاریس و کارن میشرا
مترجم: مهدی نیکوئی
امروزه اپلیکیشنها از مهمترین ابزارهای بازاریابی با موبایل هستند. گسترش گوشیهای هوشمند و افزایش روزافزون تعداد کاربران آنها باعث شده استفاده از اپلیکیشنها به سطوح قابل توجهی برسد. براساس آمارهای موجود، ۹۰ درصد کاربران گوشیهای هوشمند، علاوهبر استفاده از مرورگرهای اینترنتی برای جستوجوی اطلاعات، اقدام به دانلود اپلیکیشنهای مختلف هم میکنند. نتایج یک پژوهش دیگر نشان میدهد از این میزان کاربر ۸۵ درصد، اپلیکیشنهای موبایل را به وبسایتهای مناسب موبایل ترجیح میدهند. به همین دلیل، نیاز است که توجه بیشتری به این ابزار قدرتمند در توسعه بازار شود.
گسترش اپلیکیشنها در مقابل جستوجوهای اینترنتی بهدلیل سهولت استفاده، سرعت بیشتر و سادگی جستوجو بوده است. آیکونهای اپلیکیشن، امکان دسترسی سریع و آسان به محتوای یک برند یا کسبوکار را فراهم میسازند و به این طریق برای کسانی اهمیت مییابد که بهطور مکرر قصد خرید محصولات و خدمات شما را دارند. اما علاوهبر سهولت استفاده و جستوجوی اطلاعات، اپلیکیشنها میتوانند از قابلیتهای گوشیهای هوشمند هم بهره برده و خدمات بهتری به کاربران خود ارائه دهند. به عنوان مثال میتوان از میکروفن، شتابسنج یا جیپیاس موبایل استفاده کرد تا خدمات متمایزی به مشتریان ارائه کرد.
چند سال پیش، یک اپلیکیشن موبایل ارائه شد که نواختن گیتار را آموزش میداد. این اپلیکیشن از میکروفن موبایل استفاده میکرد و با بررسی صدای گیتار، راهنماییهایی برای نواختن آن و رفع ایرادات ارائه میکرد. استفاده از میکروفن در اپلیکیشنهای شناسایی موسیقی در حال پخش هم از دیگر کاربردهای رایج است. اما جیپیاس هم ابزار بسیار مهم دیگری است که امروزه تقریبا تمام اپلیکیشنهای برجسته از آن استفاده میکنند. شناسایی موقعیت کاربر به کسبوکارها این فرصت را میدهد تا مناسبترین خدمات را براساس مکان آنها ارائه دهند. در این صورت، علاوهبر آنکه کاربر با سرعت بیشتری به خواسته خود میرسد، اطلاعات با اولویت بالاتر (براساس موقعیت مکانی خود) را هم ابتدا دریافت میکند. برای مثال، اپلیکیشنی را در نظر بگیرید که اطلاعات رستورانها را در اختیار کاربر قرار میدهد. این اپلیکیشن در صورت شناسایی موقعیت کاربر خود، میتواند نزدیکترین رستورانهای آن منطقه را به نمایش گذاشته و سایر نتایج کماهمیت را حذف کند. این ویژگی زمانی اهمیت بیشتری مییابد که متوجه میشویم بیشتر جستوجوکنندگان با موبایل، از خانه خارج شده و میخواهند در کمتر از یک دقیقه برای مقصد خود تصمیمگیری کنند.
اپلیکیشن فیسبوک، یکی از اولین و بهترین نمونههای تسهیل خدمات برای کاربران بود. این اپلیکیشن برای یافتن سایر دوستان استفادهکننده از فیسبوک، از دفترچه مخاطبان فرد استفاده میکرد تا مشخص شود چه افراد دیگری در این شبکه اجتماعی عضو هستند. همچنین برای اضافه کردن یک عکس، نیازی نبود که فرد پای کامپیوتر نشسته و وارد وبسایت شود. او میتوانست به راحتی از دوربین موبایل خود یا سایر عکسهای موجود در موبایل خود استفاده کند. این اپلیکیشن همچنین موقعیت مکانی فرد را یافته و به او کمک میکرد تا در صورت نیاز، آن را به اشتراک بگذارد. چنین آسانسازیهایی باعث میشود یک اپلیکیشن کاربرد بیشتری یافته و استفادهکنندگان از آن، بارها و بارها به آن رجوع کنند. سالها بود که کسبوکارهای بزرگ سر این موضوع بحث میکردند که آیا باید یک اپلیکیشن موبایل بسازند یا باید وبسایتی مناسب برای کار با موبایل ایجاد کنند. اما این بحث دیگر مطرح نیست. مشتریان شما احتمالا درخواست هر دو را دارند.
پیش از آنکه اپلیکیشن خود را ایجاد کنید، باز هم به بررسی اهمیت و تناسب آن با کسبوکار خود بپردازید. همانطور که گفته شد، اپلیکیشنها برای مراجعههای مکرر مناسب هستند. در صورتی که کسبوکار شما این ویژگی را دارد و مشتریانی دائمی دارید که یا برای خرید محصولات و خدمات شما باید بهطور مکرر در ارتباط با شما باشند یا خدمات پشتیبانی روزانهای نیاز دارند که اپلیکیشن در کنار وبسایت مناسب موبایل، گزینهای ایدهآل برای شما خواهد بود. اما در صورتی که مشتریان شما دائمی نبوده یا در اپلیکیشن خود نمیتوانید خدماتی متمایز با وبسایت ارائه دهید، شاید اهمیت آن برای شما کاهش یابد. بهطور کلی این ابزار برای کسبوکارهایی مناسبتر است که بسیار برجسته بوده و جزو چند شرکت پیشرو بازار به حساب میآیند. این موضوع بهویژه زمانی اهمیت بیشتری مییابد که درمییابیم کاربران موبایل، معمولا اپلیکیشنهای خود را حذف میکنند تا فضای زیادی از حافظه آنها گرفته نشود. آنها تنها اپلیکیشنها را نگه میدارند که دست کم در یک ماه، چند بار به آن مراجعه کنند.
اگر تشخیص دادید که داشتن یک اپلیکیشن برای ارائه خدمات بهتر به مشتریانتان حیاتی است، باید در مورد نوع آن تصمیمگیری کنید. به جز اپلیکیشنهایی که از همان ابتدا روی موبایل قرار دارند و تولیدکننده موبایل، در مورد آنها تصمیمگیری میکند، سایر آنها باید دانلود و نصب شوند. بیشتر کسبوکارهای برجسته و برندهای بازار، اپلیکیشنهای رایگانی ارائه میکنند تا تعداد مشتریان و میزان فروش خود را افزایش دهند. در این صورت، هزینههای توسعه و نگهداری اپلیکیشنها از افزایش فروش، تامین میشود. در طرف دیگر، برخی اپلیکیشنها وجود دارند که دانلود و استفاده از آنها، نیازمند پرداخت مبلغی کم یا زیاد است. این گزینه برای کسبوکارهایی مطرح میشود که خود اپلیکیشن به عنوان کالا یا خدمت تولیدی محسوب میشود. در حالتی مابین این دو، اپلیکیشنهایی قرار دارند که دانلود و استفاده از آنها رایگان است اما برای استفاده از برخی خدمات و ویژگیهای خاص آنها، مشتریان مجبور به پرداخت مبلغی خواهند بود. علاوهبر این روشهای مدیریت درآمد، در برخی موارد هم میتوان اقدام به پذیرش تبلیغات و نمایش آنها در محیط اپلیکیشن کرد. در هر صورت، هیچکدام از این ۴ راهحل متداول، قطعی نبوده و باید براساس نوع کسبوکار و استراتژی برندسازی آن، در مورد مناسبترین گزینه، تصمیمگیری صورت گیرد.
منبع: کتاب راهنمای مبتدیان برای بازاریابی با موبایل
ارسال نظر