پاریس، قرن بیستم را با مترو آغاز کرد

ترجمه: مهرناز زاوه

۱۹ جولای سال ۱۹۰۰، شرکت مترو در شهر پاریس پس از دو سال ساخت‌وساز و از بین بردن چندین خیابان این شهر معروف شروع به‌کار کرد و این کشور را در خط‌مقدم فناوری در سراسر جهان قرار داد. متروی پاریس یا متروپولیتن، سیستم حمل‌ونقل سریع در منطقه متروپولیتن پاریس است. نمادی از شهر که به‌خاطر تراکم در محدوده شهر و معماری یکنواخت تحت‌تاثیر هنر نو مشهور است. این مترو عمدتا زیر زمین و ۲۱۴ کیلومتر است. ۳۰۳ ایستگاه و ۱۶ خط دارد و میانگین فاصله بین ایستگاه‌ها ۵۶۲ متر است. پاریس دومین متروی شلوغ اروپا پس از مسکو و دهمین متروی شلوغ دنیا را دارد. مقیاس بارگیری آن با ظرفیت ۵۶۰ تا ۷۲۰ مسافر در هر قطار نسبت به سیستم‌های جدید کوچک‌تر است. با این حال در سال ۲۰۱۵، یک میلیارد و ۵۲۰ میلیون مسافر را جابه‌جا کرد؛ یعنی روزی ۱۶/ ۴ میلیون نفر. مترو پاریس با ۲۴۵ ایستگاه در ۹/ ۸۶ کیلومتر مربع از بزرگ‌ترین سیستم‌های متروی دنیا محسوب می‌شود. در سال ۲۰۱۶ در رده‌بندی موسسه حمل‌ونقل و توسعه با امکان دسترسی ۱۰۰ درصدی مردم پاریس به حمل‌ونقل سریع، به‌عنوان بهترین سیستم حمل‌ونقل عمومی دنیا شناخته شد، است؛ بالاتر از ۲۶ شهر بین‌المللی دیگر ازجمله لندن، نیویورک و توکیو. هرچند سیستم این مترو به‌طور کلی از لحاظ دسترسی معلولان ضعیف است، چراکه پیش از اینکه به آن توجه شود اکثر ایستگاه‌ها ساخته شده بود.

اولین خط بدون برگزاری مراسمی در ۱۹ جولای ۱۹۰۰ در جریان نمایشگاه جهانی افتتاح شد. این سیستم تا جنگ‌جهانی اول به سرعت گسترش یافت و هسته اولیه آن در دهه ۱۹۲۰ کامل شد، گسترش آن تا حومه شهرها و ساخت خط ۱۱ در دهه ۱۹۳۰ انجام گرفت. پس از جنگ‌جهانی دوم با قطارهای جدید که باعث ترافیک بیشتری می‌شدند، سیستم ارتباطی به اشباع رسید اما پیشرفت‌های بیشتر به طراحی شبکه و خصوصا فاصله‌ کم بین ایستگاه‌ها محدود شده است. از دهه ۱۹۶۰ علاوه بر مترو، چندین خط تراموا و قطارهای ترنزلین در مرکز شهر پاریس و مناطق مسکونی آن توسط شبکه اکسپرس منطقه‌ای (RER) راه‌اندازی شد و اواخر دهه ۱۹۹۰ خط اتوماتیک ۱۴ هم ساخته شد. مترو نام اختصاری شرکتی است که در ابتدا بیشتر این شبکه را اداره می‌کرد؛ شرکت حمل‌ونقل مرکزی پاریس که به‌صورت خلاصه Le Métropolitain نامیده می‌شد. این کلمه به metro خلاصه شد و به سرعت به کلمه‌ای رایج برای تمام شبکه‌های راه‌آهن شهری یا هر سیستم حمل‌ونقل سریع دیگری در فرانسه و بسیاری شهرهای دیگر تبدیل شد؛ یک علامت تجاری مشترک.

مترو توسط RATP، یک شرکت حمل‌ونقل عمومی که بخشی از شبکه اکسپرس منطقه‌ای، خدمات اتوبوسی، خطوط راه‌آهن و بسیاری از مسیرهای اتوبوسی را اجرایی کرده بود، راه‌اندازی شد. نام مترو بسیار معروف شد و در بسیاری زبان‌ها برای سیستم حمل‌ونقل شهری (عموما زیرزمینی) به‌کار گرفته شد. تا سال ۱۸۴۵ پاریس و شرکت‌های راه‌آهن در فکر یک سیستم راه‌آهن شهری برای اتصال بخش‌های داخلی شهر بودند. شرکت‌های راه‌آهن و دولت فرانسه می‌خواستند خطوط اصلی راه‌آهن را به یک شبکه زیرزمینی جدید گسترش دهند، درحالی‌که پاریسی‌ها به یک شبکه جدید و مستقل علاقه‌مند بودند و از نفوذ ملی در هر سیستمی که ساخته می‌شد، می‌ترسیدند. این اختلاف از ۱۸۵۶ تا ۱۸۹۰ به طول انجامید. در همین حال، جمعیت بیشتر شد و تراکم ترافیک به‌شدت افزایش پیدا کرد. این بن‌بست مقامات را تحت‌فشار گذاشت و به شهر این فرصت را داد تا خواسته‌اش را عملی کند. پیش از سال ۱۸۴۵، شبکه حمل‌ونقل شهری عمدتا شامل تعداد زیادی خط اتوبوس بود که دولت فرانسه به شکل سیستمی کنترل‌شده با مسیرها و برنامه‌های ثابت و بدون تضاد تثبیت کرده بود.

نخستین پیشنهاد ملموس و عملی برای سیستم راه‌آهن شهری در پاریس توسط فلورانس د-کریزوئه، یک مهندس عمران مطرح شد. این طرح به دنبال یک سیستم تله‌کابین زمینی بود. در سال ۱۸۵۵، دو مهندس عمران، ادوارد بریم و یوجین فلچت، با توجه به آمار بالای تصادف روی خطوط راه‌آهن زمینی، راه‌آهن شهری زیرزمینی را پیشنهاد کردند. در ۱۹ نوامبر ۱۸۷۱ شورای عمومی به تیم ۴۰ نفره‌ای از مهندسان ماموریت داد تا یک شبکه راه‌آهن شهری طراحی کنند. الگوی مسیر شبکه‌ای که این تیم طراحی کرد شبیه صلیبی بود که درون یک دایره قرار گرفته باشد، با مسیرهای فرعی که به بلوارها منتهی می‌شدند. در ۱۱ می‌۱۸۷۲ شورا این طرح را تایید کرد، اما دولت فرانسه آن را نپذیرفت. پس از این مرحله، بحثی جدی پیرامون این مساله شکل گرفت که آیا سیستم‌های جدید باید بر مبنای خطوط بلند باشند یا خطوط زیرزمینی. این بحث احزاب و مشاهیرمتعددی را در فرانسه ازجمله ویکتور هوگو، گی دوموپاسان و انجمن ایفل گوستاو ایفل، درگیر کرد و تا ۱۸۹۲ ادامه داشت. در نهایت، گزینه زیرزمینی به‌عنوان راه‌حل ارجح انتخاب شد. آخرین مانع باقی‌مانده، نگرانی شهر درباره مداخله ملی در سیستم راه‌آهن شهری بود.

اوایل دهه ۱۸۹۰ پاریس به ژان بپتیس برلیه، مهندس شناخته شده‌ای که شبکه پستی لوله‌های بادی را طراحی کرده بود ماموریت داد تا سیستم ریلی‌اش را طراحی کند. در ۲۰ آوریل ۱۸۹۶ پاریس پروژه فالجنس بینونیو را که تنها برای خدمت‌رسانی به پاریس مناسب بود، تصویب کرد. بسیاری از پاریسی‌ها نگران بودند که گسترش خطوط به حومه‌های صنعتی، از امنیت شهر بکاهد. پاریس خطوط را به حومه داخلی محدود کرد و قطارهای مترو باید از سمت راست حرکت می‌کردند یعنی عکس جهت خطوط حومه‌ای موجود که از سمت چپ حرکت می‌کردند. برخلاف بسیاری از سیستم‌های دیگر مترو (مانند متروی لندن) این سیستم از آغاز به‌عنوان یک سیستم ۹ خطه طراحی شده بود. چنین پروژه بزرگی از همان ابتدا نیاز به نظم خصوصی-عمومی داشت. در جولای ۱۸۹۷ شش شرکت‌کننده رقابت کردند و شرکت جنرال‌دترکشن متعلق به بارن ادوارد امپاین بلژیکی برنده مناقصه شد. ساخت‌وساز در نوامبر ۱۸۹۸ آغاز شد و خط اول در ۱۹ جولای ۱۹۰۰ در جریان نمایشگاه جهانی پاریس افتتاح شد.

پروژه بینونیو شامل ۱۰ خط بود. ساخت‌وساز چنان فشرده بود که تا ۱۹۲۰، به‌رغم ایجاد چند تغییر در برنامه، اکثر خطوط کامل شدند. بینونیو، این مهندس ارزشمند شیوه خاصی برای ساخت تونل به منظور بازسازی سریع جاده‌ها طراحی کرد و با ساخت‌وساز بسیار سریع و نسبتا بی‌حادثه با خاک و سنگ‌های ناهمگون مورد تحسین قرار گرفت. در ۳۱ ژانویه ۱۹۰۴ دومین توافق با شرکت راه‌آهن الکتریکی زیرزمینی شمال-جنوب پاریس صورت گرفت که به اختصار آن را شرکت شمال-جنوب می‌نامیدند. شمال-جنوب سودآوری نداشت و ورشکستگی‌اش اجتناب‌ناپذیر بود. در پایان سال ۱۹۳۰، CMP این شرکت را خرید و آخرین مجموعه قطار شمال-جنوب در ۱۵ مه‌۱۹۷۲ برچیده شد.

پروژه بینونیو در دهه ۱۹۲۰ تقریبا به پایان رسید. به‌‌رغم بی‌میلی پاریسی‌ها، تصمیم گرفته شد که سه خط جدید طراحی شود و اکثر خطوط به حومه‌های داخلی گسترش پیدا کند. جنگ‌جهانی دوم تاثیر بسیاری بر مترو داشت. سرویس‌ها محدود و بسیاری از ایستگاه‌ها بسته شدند. ارتش مقاومت فرانسه از تونل‌ها برای حملات سریع در سراسر پاریس استفاده می‌کرد. پس از آزادی در ۱۹۴۴ زمان زیادی طول کشید تا اوضاع به حالت عادی برگردد. در ۲۳ مارچ ۱۹۴۸، CMP (زیرزمینی) و STCRP (اتوبوس و تراموا) با هم ادغام شدند تا RATP را شکل دهند که هنوز مترو را اداره می‌کند.