کارآمدی یا کار زیاد؟
نویسنده: Grace Marshall
مترجم: الهام شیخان
برای مدیران این یک هدف عالی است که در کمترین زمان بیشترین کار را انجام دهند. اما یک مدیر کارآمد با توجه به سرعت بالای تغییرات، حجم زیاد کار و سیل ایمیلهایی که در حال افزایش هستند، باید بتواند این طرز فکر را تغییر دهد. به همین منظور نکات زیر را باید در نظر گرفت.
۱) مشغول بودن یا موثر بودن؟
اغلب در پاسخ به سوال «چه کار میکنی؟» میشنویم: «مشغول هستم».
نویسنده: Grace Marshall
مترجم: الهام شیخان
برای مدیران این یک هدف عالی است که در کمترین زمان بیشترین کار را انجام دهند. اما یک مدیر کارآمد با توجه به سرعت بالای تغییرات، حجم زیاد کار و سیل ایمیلهایی که در حال افزایش هستند، باید بتواند این طرز فکر را تغییر دهد. به همین منظور نکات زیر را باید در نظر گرفت.
1) مشغول بودن یا موثر بودن؟
اغلب در پاسخ به سوال «چه کار میکنی؟» میشنویم: «مشغول هستم». مشغول بودن یک هنجار پذیرفته شده است اما به معنی انجام کار مفید نیست. مشغول بودن به معنی انجام کار سخت هم نیست. چه کاری کارمند شما را مشغول میکند؟ کار واقعی که اثربخش است یا کار جعلی که فقط او را مشغول نگه میدارد؟کریستن پرسنر، مدیر اجرایی منابع انسانی یک شرکت مطرح میگوید؛ «در حقیقت، مشغول بودن و کار زیاد در تعطیلات آخر هفته میتواند نشانهای از یک مدیر وحشتناک باشد.» او تیم خود را به چالش میکشد تا شیوه کارآیی آنها را تغییر دهد و «چقدر کار کنم؟» را به «چه تاثیری ایجاد کنم؟» تبدیل میکند.
2) بله یا نه؟
بله گفتن کارمندان به همه چیز برایتان گران تمام میشود. پرسنر میگوید؛ «همیشه به دخترم میگویم نمیتوانی همزمان در دو میهمانی حضور داشته باشی. او آموخته است که این سوال را از خود بپرسد: آیا این کار را انجام بدهم، صرفا به خاطر اینکه باید انجام شود؟»اگر کارمندتان به همه مسوولیتهایی که به او محول میکنید «بله» بگوید، ممکن است از انجام بقیه کارهایش باز بماند. طبیعتا نمیخواهید از او «نه» بشنوید؛ اما کارمند شما باید زمان و حجم کاری خود را بسنجد بعد «بله» بگوید.آنا هاموند، معاون اجرایی شرکت NHS، میگوید؛ «بهتر است به جای گفتن کاری که نمیتوانید انجام دهید، از کاری که میتوانید انجام دهید سخن بگویید. این کار باعث میشود راه بهتری برای آنچه از شما درخواست شده ارائه دهید.»
3) در دسترس بودن یا نبودن؟
ممکن است از لحاظ فیزیکی همیشه در دسترس باشید، اما از لحاظ ذهنی هرگز بهطور کامل در دسترس نیستید. حضور یک مدیر به معنای حمایت از تیم است. اما بهترین حمایتها ممکن است زمانی اتفاق بیفتند که از تیم خود دور هستند. کارمندان بدون حضور فیزیکی شما هم میتوانند کارشان را به بهترین نحو انجام دهند.هاموند میگوید؛ «متوجه شدم که وقتی کاملا تمرکز دارم، کار بهتری ارائه میدهم. روزهایی از دفتر کارم خارج میشوم تا از استرس دور باشم و بهتر تمرکز کنم. قبول دارم روزهایی که در دفترم هستم واقعا اذیت میشوم، استرس دارم و آرامش چیزی است که من به دنبالش هستم!»
4) کارآمدی یا کار بیشتر؟
ما انسان هستیم و برای کار مداوم و بیوقفه ساخته نشدهایم. بازگشت به وضعیت طبیعی سلامتی ذهنی و بدنی برای ما حیاتی است. بازگرداندن انرژیهای از دست رفته با استراحت و تفریح به معنی خوشگذرانی نیست، منبعی برای کارآمدی و بهرهوری بیشتر است.پرسنر میگوید؛ «میدانم که به خواب، خوراک و ورزش نیاز دارم تا در بهترین حالت سلامتی باشم. نمیتوان با این حقیقت مبارزه کرد، باید آن را پذیرفت.»به همین دلیل، او در محل کار خود یک دوره هشت هفتهای برای تمرکز و تمرین ذهنی برگزار کرد.
5) تنها یا همراه تیم؟
اگر آرمانی فکر کنیم، یک مدیر به تنهایی میتواند کاملا سازمانیافته عمل کند، چون دقیقا میداند چه میخواهد و چه کاری باید انجام دهد. در نتیجه صد درصد تمرکز میکند، کار را انجام میدهد و به خانه میرود.اما ما در دنیای واقعی تنها نیستیم، بلکه به دیگران متکی هستیم تا کارمان را به خوبی انجام دهیم و آنها نیز به ما نیاز دارند. بهرهوری خیلی بیشتر از یک مکالمه یک نفره است. تعامل و ارتباط با کارمندان عاملی است که موفقیت شما را تضمین میکند.
ارسال نظر