سناریوهای ایران در مواجهه با نقض برجام و ترامپ

سعیده‌سادات فهری: دکتر ناصر هادیان، استاد دانشگاه تهران و تحلیلگر ارشد مسائل آمریکا در گفت‌وگو با « دنیای اقتصاد» به بررسی تمدید قانون تحریم‌ها موسوم به ایسا «ISA» علیه ایران پرداخت و گفت اجرای این تحریم‌ها یعنی عدم تعلیق مجدد آنها «نقض صریح برجام» محسوب می‌شود. در عین حال این استاد دانشگاه تاکید کرد حتی اگر فردا روزی دونالد ترامپ تحریم‌ها علیه ایران را تعلیق نکرد و نقض صریح برجام را انجام داد باز ایران باید به بررسی تمام جوانب بپردازد و به یک باره تصمیم نگیرد. یعنی با ارزیابی سود و زیان و هزینه- فایده تصمیم بگیرد.

هادیان معتقد است که برجام برای ایران ۵ دستاورد ملموس و غیرملموس داشته است که عبارتند از ۱- شکستن بن‌بست استراتژیک ایران ۲- غیرامنیتی‌سازی پرونده ایران ۳- عادی‌سازی روابط ایران با دیگر کشورها ۴- صرف کردن انرژی و وقت تهران برای رسیدن به مسائل و بحران‌های منطقه‌ای که احتمال سرریز ناامنی این مسائل برای ایران بسیار بالاست ۵- لغو بسیاری از تحریم‌ها. او در نهایت با اشاره به ترکیب احتمالی کابینه دونالد ترامپ که مواضعی افراطی و ضدایران دارند، گفت: در این شرایط تهران باید دقت داشته باشد که بهانه دست آنها ندهد و به بازیگران مهم بین‌المللی توجه داشته باشد زیرا این کشورها نیز نسبت به سیاست‌های احتمالی ترامپ نگران هستند. این استاد دانشگاه همچنین شکسته شدن اجماع شکل گرفته علیه ایران در پی توافق هسته‌ای را نیز بسیار مهم و قابل توجه می‌داند. دکتر هادیان همچنین تاکید دارد که باید ظرفیت‌های عکس‌العمل را برای «تصمیم‌گیر» تا جایی که ممکن است باز گذاشت تا تصمیم‌گیر با بیشترین امکانات و گزینه‌ها در یک فضای مناسب تصمیم بگیرد.

تمدید قانون تحریم آمریکا که در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا با رای بسیار بالایی به تصویب رسیده است و سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز از امضای این مصوبه از سوی رئیس‌جمهوری آمریکا در آینده نزدیک خبر داده، موجی از واکنش‌ها را داخل کشور به‌دنبال داشته است. در این میان بسیاری حتی در میان حامیان برجام معتقدند که در صورت ادامه این روند باید به سازوکارهای حقوقی درون برجام رجوع کرد. نظر شما در این باره چیست و اگر ایران از آمریکا به کمیسیون حقوقی برجام شکایت ببرد، آیا نتیجه‌ای خواهد گرفت؟

در مرحله نخست باید توجه داشت که تصویب قانون ایسا (ISA) نقض برجام نیست؛ زیرا در برجام بند و نکته‌ای وجود ندارد که به این امر تاکید شده باشد بلکه شفاها قول و قراری گذاشته بودیم تا این قانون مجددا تمدید نشود. بنابراین زمانی که باراک اوباما این قانون را امضا کرد ما باید به سازوکار درونی برجام رجوع و شکایت کنیم که البته بعید به نظر می‌رسد که این طرح شکایت و اعتراض ایران راه به‌جایی ببرد. زیرا در آن صورت اوباما و جان کری خواهند گفت که تلاش‌شان را برای جلوگیری از تمدید این قانون کرده‌اند و یا اوباما می‌گوید که می‌توانست این قانون را وتو کند اما این موضوع را در نظرگرفته که اگر آن را وتو می‌کرد، در ماه ژانویه دوباره این قانون مطرح می‌شد. زیرا اکنون به تدریج در آمریکا وارد دوره تعطیلات خواهند شد و پس از آن اگر دوباره این قانون مطرح شود ممکن است موارد سخت‌گیرانه‌تری نیز به آن اضافه شود و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری منتخب آمریکا که در آن زمان رسما کارش را آغاز کرده احتمالا آن را امضا خواهد کرد. نباید فراموش کنیم که در ابتدا نمایندگان کنگره خواهان آن بودند که این قانون را سفت و سخت‌تر کنند و موارد بیشتری را در آن بگنجانند اما به‌دنبال فشارهای اوباما به این راضی شدند که همین قانون را تمدید کنند. بنابراین به نظر می‌رسد اوباما با این توجیه که وتوی این قانون به ضرر برجام است آن را امضا خواهد کرد و همین دلایل را نیز در برابر اعتراض احتمالی ایران ذکر خواهد کرد.

اگر آمریکا این دلایل را مطرح کند کمیسیون مشترک این استدلال‌ها را خواهد پذیرفت زیرا استدلال‌هایی قوی هستند؛ اما در هر حال در صورت امضا و اجرای این قانون، ایران باید شکایت کند.

در داخل کشور، بسیاری امضای این قانون را نقض صریح برجام عنوان کرده‌اند. به نظر شما آیا تمدید این قانون نقض صریح برجام است یا با روح برجام سازگاری ندارد؟

اجرای این قانون نقض صریح برجام است؛ این قانون از سال‌ها پیش وجود داشته و امروز دوباره تمدید شده ‌است. در این مدت نیز رئیس‌جمهوری آمریکا با اختیاراتی که داشت آن را در دوره‌های مختلف به حالت تعلیق در می‌آورد. هرگاه این تعلیق‌ها از سوی ریاست‌جمهوری آمریکا حال یا اوباما یا ترامپ انجام نگیرد در آن صورت نقض صریح برجام است. در آن مقطع ایران حتما باید به کمیسیون مشترک رجوع و شکایت کند.

در این شرایط که به گفته شما نیز نقض صریح برجام صورت گرفته است، ایران باید چه سیاست و سازوکاری را در پیش بگیرد؟

در وهله نخست ایران باید به کمیسیون مشترک شکایت کند اما مهم‌تر از شکایت این است که به‌صورت منطقی و نه احساسی تصمیم بگیریم که منافع کشور در چیست. در این باره باید منطق سود و زیان را در نظر بگیریم. ایران باید در هر صورت این سود و زیان را مدنظر داشته باشد و بررسی کنیم که منافع‌مان در چیست. آیا منافع ما در ادامه رعایت و حفظ برجام است یا بالعکس در رعایت نکردن آن. اما باید توجه داشت که ملاک ارزیابی و سنجش این موضوع که ادامه توافق برجام به نفع ایران است یا خیر فقط محدود به عوامل و عناصر درون برجام نمی‌شود.

چه شاخص‌ها و مولفه‌های دیگری در این باره باید در دیپلماسی ایران درخصوص برجام مورد توجه قرار گیرد؟

در این رابطه من ۵ شاخصه را بررسی کردم؛ ۱- مهم‌ترین دستاورد برجام شکستن بن‌بست استراتژیکی بود که ایران داخل آن قرار داشت؛ یک طرف این بن‌بست، تحقیر و تسلیم محض بود و طرف دیگر آن گزینه نظامی قرار داشت. اما برجام این بن‌بست را شکست و برای ما این «امکان» را فراهم آورد که راه دیگری را در پیش بگیریم. ۲- دستاورد دیگر برجام، قرار گرفتن ایران در مسیر غیرامنیتی‌سازی است. طی سال‌های گذشته کشورهای غربی و متحدانشان موفق شدند پرونده ایران را تبدیل به یک پرونده امنیتی کنند که شاخص‌های این امنیتی‌سازی نیز قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران بود. اما امروز و با به‌دست آمدن توافق برجام، ایران در مسیر غیرامنیتی‌سازی قرار گرفته است.

۳- سومین دستاورد Normalization یا عادی‌سازی بود. من Normalization را به دو معنا به کار می‌برم؛ نخست اینکه آنها قادر شدند از ایران یک چهره غیرعادی ترسیم کنند که برای کشور بسیار پرهزینه بود. دومین مساله این بود که روابط‌شان با ایران را به شدت کاهش دادند. برجام منجر به آن شد که چهره بهتری از ایران ترسیم شود و آنها دریافتند که دشوار است اشخاصی مانند حسن روحانی یا محمدجواد ظریف را چهره‌هایی غیرعادی نشان دهند. از این رو پس از برجام شاهد آن هستیم که به دنبال عادی‌سازی روابط، هیات‌های زیادی به ایران رفت و آمد می‌کنند.

۴- مساله دیگر این است که در ‌سال‌های اخیر پیش از توافق برجام، تمام انرژی ایران صرف مساله هسته‌ای شده بود. این در شرایطی بود که دورتادور ایران در عراق، افغانستان، پاکستان، سوریه، لبنان، یمن و عربستان دغدغه‌هایی وجود داشت اما با وجودی که احتمال سرریز ناامنی این مسائل برای ایران بسیار بالا بود، ایران بیشتر توانش را برای مساله هسته‌ای گذاشته بود. بنابراین پس از حل برجام این امکان برای ایران به وجود آمد که انرژی، وقت و منابعش را صرف مسائلی کند که بی‌نهایت برای کشور اهمیت دارد. البته این چهار دستاورد بر اثر تبعات برجام حاصل شد و درون آن نبود. ۵- دستاورد عینی‌تر برجام نیز بحث تحریم‌ها است. همان‌طور که رئیس‌جمهوری نیز روز دوشنبه در سخنان‌شان اشاره کردند پس از برجام، ایران از اراده و اختیار آزاد در میزان فروش نفت برخوردار شده و از سوی دیگر در موضوع تحریم به‌جز برخی مشکلات بانکی، بقیه تحریم‌ها به‌طور کامل و به‌طور صددرصد برداشته شده است. در مساله بانک‌ها نیز با بانک‌های متوسط و کوچک دنیا در حال همکاری هستیم این در حالی است که در دوره تحریم مجبور بودیم با صرافی‌ها، امور بانکی خود را انجام دهیم.

اکنون اگر ایران بخواهد ساز مخالف بزند و این دستاوردها را نادیده بگیرد کسانی که در واشنگتن، تل‌آویو و ریاض مخالف توافق با ایران بودند، بیکار ننشسته‌اند و همه آنها به دنبال فرصتی هستند تا برای ایران ایجاد بن‌بست کرده و ایران را وارد فاز امنیتی کنند. بنابراین ما باید توجه داشته باشیم که اکنون در حال بازی یک شطرنج سیاسی هستیم و اقدامات ایران در این شرایط بسیار مهم است. در نتیجه ایران باید با در نظر گرفتن هر ۵ دستاورد، توافق هسته‌ای را بسنجد نه اینکه فقط بحث تحریم‌ها را مدنظر قرار دهد و بگوید چون طرف مقابل نقض کرده ما نیز برجام را نقض کنیم. توافق برجام با یک اجماع بین‌المللی به دست آمده و امروز اشتباه محض است که ما بخواهیم برجام را نقض کنیم.

یعنی حتی اگر طرف مقابل به نقض صریح برجام نیز اقدام کرد باز ایران باید با در نظر گرفتن شرایط واکنش نشان دهد؟

بله؛ به عقیده من حتی اگر روزی ترامپ تحریم‌ها علیه ایران را تعلیق نکرد و نقض صریح برجام را انجام داد باز ایران باید به بررسی تمام جوانب بپردازد و به یک‌باره تصمیم نگیرد. یعنی با ارزیابی سود و زیان و هزینه - فایده تصمیم بگیریم که باید چه اقدامی انجام دهیم. این نکته را نباید فراموش کنیم که در پی توافق هسته‌ای، اجماع شکل گرفته علیه ایران، شکسته شد. در حال حاضر اروپا، روسیه و چین مخالف تمدید تحریم‌ها هستند و این رویکرد آنها برای تهران یک سرمایه است. به هیچ وجه نباید شتابزده برخورد کنیم بلکه باید با تدبیر و مدیریت پیش برویم. ما باید با این سیستم مدیریت شده نارضایتی خود را ابراز کنیم و همزمان با آن ظرفیت‌های عکس‌العمل را برای «تصمیم‌گیر» تا جایی که ممکن است باز بگذاریم تا تصمیم‌گیر با بیشترین امکانات و گزینه‌ها در یک فضای مناسب، تصمیم بگیرد. درواقع می‌خواهم بگویم این احتمال وجود دارد که به دنبال هیاهو و سروصداهای بیش از حد در ایران، گزینه‌های تصمیم‌گیر محدود شود.

در نهایت اینکه تا چند هفته دیگر ترامپ با یک کابینه احتمالا افراطی و مخالف ایران وارد کاخ سفید خواهد شد. ایران برای حفظ منافع خود و دستاوردهای برجام باید چه مولفه‌هایی را در این دوره در دستور کار خود قرار دهد؟

تیمی که تا این لحظه دونالد ترامپ معرفی کرده، تیم خطرناکی است و یک نگاه منفی نسبت به ایران دارند. حتی شخص ترامپ تا به این حد دید منفی نسبت به ایران ندارد. اگر چنین تیم افراطی‌ای در آمریکا سرکار بیاید تهران باید دقت داشته باشد که بهانه دست آنها ندهد و به بازیگران مهم بین‌المللی توجه داشته باشد، زیرا این کشورها نیز نسبت به سیاست‌های احتمالی ترامپ نگران هستند.

از سوی دیگر نکته‌ای که نباید از نظر دور داشت احتمال شکل‌گیری جنگ‌های تصادفی در زمان ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ است. به این مفهوم که اگر اتفاقی مانند دستگیر شدن دریاداران آمریکایی که سال قبل رخ داد یا شبیه به آن در رابطه دوجانبه پیش بیاید، احتمال عکس‌العمل سریع ترامپ وجود دارد. ترامپ مانند اوباما اهل فکر و تعقل نیست و از این لحاظ این خطرناک‌تر است؛ توجه داشته باشیم که جنگ‌های تصادفی مانند جنگ‌های برنامه‌ریزی شده نیستند.

این مسائل برای ایران یک فرصت است و ما باید تلاش کنیم که با این کشورها کار مناسب انجام دهیم، ارتباط برقرار کنیم،‌ دست به ائتلاف‌سازی بزنیم و اگر نمی‌توانیم ائتلاف‌سازی کنیم حتما با آن کشورها هماهنگی صورت دهیم. اگر چنین سیاستی را در پیش بگیریم با هزینه‌های کمتری می‌توانیم از این دوره ۴ ساله حضور ترامپ در کاخ سفید عبور کنیم.