اکنون در میانه سال ۱۳۹۵ هجری خورشیدی و پس از تصویب برنامه ششم توسعه اقتصادی- اجتماعی کشور ایران با عنایت به درس‌آموزی‌های صورت‌گرفته از تجارب برنامه‌ریزی توسعه در ایرانِ قبل و بعد از انقلاب اسلامی، لازم بود تا با نگرشی نوین به اصلی‌ترین اقتضائات لازم به سراغ تدوین، تصویب و اجرای برنامه مذکور رفت. در این نگرش ابتدا دانستن اینکه چرا هنوز مردم ایران خواهان دستیابی به توسعه همه‌جانبه و بهتر شدن اوضاعشان می‌باشند از اهمیت درخور توجهی برخوردار است. این مهم، زمینه‌ای را فراهم می‌آورد تا از تفرق امکانات مادی و معنوی کشور در سمت و سو‌های مختلف و بعضا متعارض جلوگیری شود. به علاوه با جهد بیشتر برای تدارک لوازم موردنیاز، ضمن تلاش برای پاسخگویی به این خواست بازمانده تاریخی، ریشه‌های شکاف میان ملت و دولت را خشکانده و سرمایه‌های اجتماعی را تقویت کرد. پس از دستیابی به این مهم باید در پاسخ به شبهاتی که به‌صورت پراکنده در باب عدم ضرورت برنامه‌ریزی توسعه مطرح می‌شود، پاسخی مستدل و مستحکم را تدارک دید چراکه به این ترتیب مقدمات لازم برای بسیج فراگیرتری از منابع انسانی محدود کشور برای تدوین، تصویب، اجرای برنامه توسعه و نظارت بر آن فراهم می‌شود. کارشناسان در این پرونده به بررسی الزامات برنامه‌های توسعه پرداخته‌اند.