محمد‌حسین بابالو: هرچند رشد قیمت‌های سنگ‌آهن در بازار چین التهابی را پدید آورده که از احتمال ادامه رشد قیمت‌ها در کوتاه‌مدت حکایت دارد ولی ادامه صعود بهای این کالا با اما و اگرهای بسیاری رو‌به‌رو است که ممکن است چهره این بازار را تغییر دهد.

آمارها از افزایش قیمت سنگ‌آهن در بازار نقدی و آتی چین حکایت دارد تا جایی که بازار نقدی برای عیار ۶۲ درصد در سطوحی بالاتر از ۶۰ دلار قرار گرفته ولی همین نرخ در بازار آتی در نزدیکی ۶۸ دلار در هر تن نوسان می‌کند. این در حالی است که این قیمت‌ها را می‌توان بالاترین حد در ۳ ماه و نیم گذشته دانست که رخداد بسیار مهمی در بازار سنگ‌آهن به شمار می‌رود.

به‌صورت دقیق‌تر در پایان هفته گذشته شاهد آن بودیم که بهای سنگ‌آهن باز هم در بازار چین افزایش یافت تا جایی که سومین هفته صعودی قیمت‌ها را به ثبت رساند و بهای این کالا به بالاترین سطح در ۳ ماه و نیم گذشته رسید. اشتهای کارخانه‌های فولادی برای مواد اولیه وارداتی و پرکیفیت را باید مهم‌ترین‌ دلیل اصلی این رشد برشمرد هرچند که حجم تولید سنگ‌آهن داخلی در چین که غالبا کیفیت کمتری دارد نیز در مسیر افت قرار گرفته است. البته آمارهای دولتی برای پایان ماه ژوئن از افزایش ناچیز حجم تولید سنگ‌آهن داخلی چین حکایت دارد ولی هم اکنون یعنی ماه‌های جولای و آگوست باز هم این حجم تولید در مسیر کاهش قرار گرفته است.

درخصوص حجم تولید سنگ‌آهن داخلی چین در اواسط تابستان باید به این نکته اشاره کرد که این زمان در شرق آسیا و دقیق‌تر در شمال و شمال شرقی چین (که غالب معادن سنگ‌آهن چین در این حوزه جغرافیایی قرار دارد) زمان بارش باران‌های موسمی، سیل‌های گسترده ولی قابل پیش‌بینی همراه با رانش زمین است بنابراین کاهش حجم تولید به دلیل مسائل فنی چیزی است که همه ساله تجربه شده و شاید اجتناب‌ناپذیر باشد. در هر حال به کمک این ویژگی‌ها، در سال جاری از کف قیمتی با سقف فعلی شاهد آن هستیم که بهای آتی سنگ‌آهن ۴۲ درصد رشد را تجربه کرده یعنی گوی سبقت را از سایر بازارهای کالایی ربوده است. رخدادی که نمی‌توان از کنار آن گذشت؛ همچنین ضعف تحلیل در این بازار پیچیده را نیز نشان می‌دهد زیرا فضای بزرگی از فعالیت واسطه‌ها و سرمایه‌گذاران و مخصوصا سفته‌بازها را فراهم آورده بود. ولی چرا تحلیل بازار سنگ‌آهن اینقدر دشوار شده است؟

هم‌اکنون بسیاری از تولیدکنندگان سنگ‌آهن در اقصی نقاط جهان رویکرد یکسان و حتی مشخصی را در پیش نگرفته‌اند، زیرا فاکتورهای بی‌شماری همچون دخالت دولت‌ها و دستکاری کردن بهره مالکانه، تغییر در مالیات و سیاست‌های معدنکاری، تغییر عیار تولیدات، افزایش عمر معادن، به اتمام رسیدن ذخایر قطعی معادن کوچک و عدم سرمایه‌گذاری‌های جدید در اکتشاف به دلیل نوسان بازار، عدم کارآیی شیوه‌های قدیمی تعیین عیار حد یا جداول DCF، تغییر در هزینه تولید معادن بزرگ و سرمایه‌گذاری‌های گسترده آنها، تغییر در نیاز وارداتی کارخانه‌های فولاد در چین، مشکلات آب و هوایی و مخاطرات زیست‌محیطی، تغییر در قیمت نفت و تاثیرگذاری سریع آن بر قیمت تمام‌شده سنگ‌آهن در مقصد و بسیاری واقعیت‌های دیگر باعث شده تا روند منطقی تحلیل بازار سنگ‌آهن همچون گذشته نباشد.

با توجه به این موارد بهتر است به تمامی رخدادها و تحلیل‌ها با نگاهی انتقادی بنگریم و در نهایت محاسبات خود را درخصوص قیمت جهانی سنگ‌آهن، با احتساب ضریب خطای بیشتری مورد بازبینی قرار دهیم. در هر حال کمتر کسی گمان می‌کرد که بهای سنگ‌آهن چنین نوساناتی را در پیش بگیرد بنابراین تنها تحلیل این بازار برای ترسیم دورنمای آن کافی نیست.

نمودار نشان می‌دهد که در یک سال اخیر هم‌پوشانی ضعیفی بین بهای نفت خام و قیمت سنگ‌آهن وجود داشته که دلیل اصلی را باید در هزینه استخراج و حمل و نقل تا بازار مصرف دانست. از سوی دیگر همین نمودار حکایت از آن دارد که قیمت سنگ‌آهن اغلب ارزان‌تر از بهای نفت خام بوده؛ یعنی قیمت‌های بالای فعلی به خودی خود پتانسیل تعدیل دارد. از طرف دیگر و عکس این ادعا، هم‌اکنون بخش بزرگی از سنگ‌آهن چین در بورس‌های آتی مورد داد و ستد قرار می‌گیرد که رویه معمولی در جهان نیست زیرا کارخانه‌های بزرگ تولید فولاد مخصوصا در اروپا، سنگ‌آهن مورد نیاز خود را با قراردادهای طولانی‌مدت و غالبا ۱۰ ساله خریداری می‌کنند ولی بازار آتی سنگ‌آهن گویی به چینی‌ها تحمیل شده است، هرچند که خود آنها نیز از این شرایط استقبال کرده‌اند که نکته ضعف بزرگی برای آنها به شمار خواهد آمد، زیرا صنعت فولاد صنعتی نیست که برای مواد اولیه خود بتواند تصمیم‌گیری ثانیه‌ای داشته باشد و تاکنون نتوانسته‌اند از فاکتورهای پوشش ریسک در بازارهای آتی استفاده چندانی ببرند.

به‌عنوان مثال، در جهش قیمت‌های مارس، آوریل و ماه مه سال جاری میلادی مصادف با اواخر زمستان سال گذشته شمسی، دلیل اصلی رشد قیمت‌ها را باید در تزریق منابع مالی عظیم به بازار آتی سنگ‌آهن و افزایشی شدن آن دانست که در نهایت به بازار نقدی نیز سرایت کرد ولی پس از آن قیمت‌ها فروریخت. با توجه به این موارد باید بازار آتی را سیگنالی مهم برای تغییر جهت قیمت‌ها در بازار نقدی سنگ‌آهن به شمار آورد که به جای تاثیرپذیری از بازار نقدی همچون تجربه سایر بازارهای کالایی، به آن سمت و سو می‌دهد.

شاید در این خصوص نظرات مختلفی وجود داشته باشد ولی گذشته بازار سنگ‌آهن چنین رخدادی را نشان می‌دهد. در هر حال هم‌اکنون بهای سنگ‌آهن در بازار آتی بالاتر از بازار نقدی است و میل به رشد قیمت‌های آتی نیز به چشم می‌خورد. با توجه به این شرایط ادامه افزایش قیمت‌ها در بازار سنگ‌آهن چندان هم دور از ذهن نخواهد بود که قیمت‌های بالاتر از ۵۰ دلار نفت برنت نیز به این احتمال دامن می‌زند اما اگر بازار نفت تغییر جهت ندهد.

به‌عنوان مثال رشد بهای فولاد در روزهای اخیر در بورس شانگهای باعث رشد بیشتر بهای آتی سنگ‌آهن شد تا جایی که در بورس دالیان هم اکنون قیمت آتی سنگ‌آهن به نزدیکی ۶۸ دلار در هر تن رسیده ولی در بازار نقدی این رقم به زحمت خود را بیشتر از ۶۰ دلار حفظ کرده ولی میل به افزایش دارد. رشد هفتگی نزدیک به یک‌درصد و رشد ماهانه کمتر از ۹ درصد را می‌توان کارنامه بازار سنگ‌آهن دانست.

یکی دیگر از دلایل مهم رشد بهای فولاد و سنگ‌آهن را می‌توان تلاش دولت چین برای کاهش ظرفیت تولید فولاد خام دانست ولی این ادعا، از حرف تا عمل فاصله بسیاری دارد. تجربه نشان داده است که هم اکنون بخش بزرگی از واحدهای قدیمی تولید فولاد در این کشور از رده خارج شده و عملا فعالیتی ندارد ولی دولت چین با تخریب آنها در کنار پوشش رسانه‌ای گسترده خود را ملزم به کاهش ظرفیت تولیدی نشان می‌دهد که عملا وجود ندارد.

از سوی دیگر در اسناد بالادستی دولت چین که ۳ سال پیش با روی کار آمدن دولت جدید این کشور منتشر شد لزوم به حفاظت از محیط‌زیست و کاهش ظرفیت تولید بسیاری از صنایع آلاینده از جمله فولاد درج شده و با توجه به پایبندی چینی‌ها به دستورات حزب کمونیست این کشور در کنار دستورالعمل‌های جدید آن، این رویکرد جدید آغاز شده ولی تا زمانی که تاثیر واقعی بر بازارها بگذارد زمان بیشتری لازم خواهد داشت. در هر حال شاهد اعمال برخی محدودیت‌ها هستیم که تاثیر روانی خود را تاکنون بر بازار گذارده و گویی تحلیلگران نیز این شرایط را باور کرده‌اند که خود به‌عنوان یکی از دلایل رشد قیمت‌ها مطرح شده و البته بر بازار فولاد و سنگ‌آهن تاثیر هم گذاشته است. به‌عنوان مثال حجم تولید فولاد خام چین در ماه جولای به رغم این فضاسازی‌ها، ۶/ ۲ درصد افزایش داشته است. استان‌های شمالی چین بیشترین تعداد کارخانه‌های قدیمی فولاد را در خود جای داده است.

اقدام احتیاطی چینی‌ها

به گزارش بلومبرگ بزرگ ترین صندوق سرمایه‌گذاری در چین موسوم به پادشاه صندوق‌ها یا همان China Investment Corp. با دارایی ۸۱۴ میلیارد دلار به‌عنوان لیدر صندوق‌های سرمایه‌گذاری چین، هم اکنون مذاکراتی را آغاز کرده است تا بخشی از تولید ۳۰ سال آینده شرکت واله برزیل به‌عنوان بزرگ ترین تولیدکننده سنگ‌آهن برزیل را خریداری کند. این اقدام هرچند که در نگاه اول نشان دهنده تلاش برای استفاده حداکثری از قیمت‌های پایین سنگ‌آهن است ولی در ذات خود نگرانی از نوسان قیمت‌های سنگ‌آهن بر پایه بازار آتی را هویدا می‌سازد. به عبارت ساده تر چینی‌ها هم‌اکنون نگرانی بازارسازی در بازار سنگ‌آهن هستند زیرا همان گونه که عنوان شد، تزریق نقدینگی به بازار آتی می‌تواند هر اتفاقی را در بازار نقدی سنگ‌آهن ایجاد کند.

با توجه به عیار پایین معادن سنگ‌آهن چین و همچنین عدم تامین نیازهای این کشور از طریق سرمایه‌گذاری در معادن دیگر کشورها، بدنه تصمیم‌سازی در چین به این نتیجه رسیده است که برای مقاوم‌سازی اقتصادی خود دست به تصمیمات بلندپروازانه بزند زیرا مشخص نیست که در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد. این رویکرد خاص می‌تواند از یکسو تاثیر بازارهای آتی را بر بهای سنگ‌آهن تضعیف کرده و از سوی دیگر حاشیه امنی برای تولیدات فولاد چین بر پایه سنگ‌آهن پرکیفیت غالبا مگنتیتی ایجاد کند. با توجه به این شرایط تضعیف بازار سنگ‌آهن نقدی موسوم به Spot Market در ماه‌ها و سال‌های آینده دور از ذهن نخواهد بود.

در ادامه باید به این نکته اشاره کرد که بازار فیزیکی سنگ‌آهن چندان هم وضعیت جذابی نداشته و ندارد هرچند که آمارها از کاهش حجم تولید شرکت‌های بزرگ یا افت بارگیری آن به مقصد چین حکایت نمی‌کند. به نظر می‌رسد در نهایت بازار سنگ‌آهن ضعیف خواهد ماند ولی این ادعا به معنی کاهش قیمت‌ها در کوتاه‌مدت نیست اما دورنمای چندان جذابی هم برای دراز مدت در بازار سنگ‌آهن ترسیم نمی‌شود. بانک مورگان استنلی نیز از احتمال کاهش مجدد بهای سنگ‌آهن تا رقمی نزدیک به ۴۰ دلار نیز هشدار داده که کارشناسان این بانک دلیل این ادعا را کاهش عرضه فصلی و بازگشت تولیدات پیشین به بازار سنگ‌آهن دانسته‌اند. البته این بانک از کاهش تقاضای چین در فصول پاییز و زمستان نیز یاد کرده که با توجه به تمرکز تولید فولاد این کشور در این بازه زمانی باید به این ادعا با دیده تردید نگریست.

وضعیت شرکت‌های بزرگ تولیدکننده سنگ‌آهن

نوسان ارزش سهام شرکت‌های تولیدکننده سنگ‌آهن قرابت بسیاری با بهای این کالا دارد هرچند که این شرکت‌ها به جز سنگ‌آهن، مواد معدنی بسیاری تولید می‌کنند. در بازار برزیل ارزش سهام واله به‌عنوان بزرگ ترین تولیدکننده سنگ‌آهن در جهان به ۱۶.۱۷ رئال برزیل افزایش یافته که بالاترین سطح از اواخر آوریل و اوج قیمت‌های سنگ‌آهن به شمار می‌آید. شرکت BHP بیلتون به‌عنوان سومین تولیدکننده بزرگ سنگ‌آهن در جهان و همچنین بزرگ‌ترین تولیدکننده مواد معدنی در جهان نیز شرایط مشابهی داشته ولی رشد سهام BHP بیلیتون در بازار لندن از رشد سهام واله در بازار برزیل عقب‌تر است هرچند که نوسان ارزش رئال (‌پول ملی) برزیل را باید در این بین لحاظ کرد. در هر حال نوسان قیمت سنگ‌آهن تقریبا مهم‌ترین تاثیر را بر نوسان ارزش سهام شرکت‌های بزرگ معدنی بر جای می‌گذارد.

نکته مهم‌تر آنکه نمی‌توان به رشد ارزش سهام این شرکت‌ها چندان خوش‌بین بود، زیرا سودآوری آنها به شدت کاهش داشته مثلا شاهد ثبت کمترین سودآوری شرکت BHP بیلتون به‌عنوان بزرگ‌ترین شرکت معدنی جهان در ۱۵ سال اخیر هستیم. با توجه به این موارد، شاید تلاش برای افزایش بهای سنگ‌آهن از سوی تولیدکنندگان اصلی منطقی باشد ولی توان چنین اقدامی را ندارند، زیرا شرکت‌های دیگر تولیدکننده، تاکنون از مدیریت بازار با کاهش عرضه‌ها حمایت نکرده‌اند؛ بنابراین شرکت‌های معدنی راهی جز حفظ سطوح تولید خود با قیمت‌های پایین یا حتی افزایش حجم تولید و تلاش برای کاهش قیمت تمام شده خود ندارند. با توجه به این شرایط شاهد هستیم که کاهش هزینه‌ها تنها رویکرد اتخاذ شده از طرف شرکت‌های بزرگ است و باید منتظر بنشینند تا چه زمانی رشد قیمت‌ها در بازارهای جهانی به ثبت برسد.

دورنمای بازار سنگ‌آهن

با توجه به موارد فوق و احتمال حفظ سطوح فعلی در بازار نفت و سنگ‌آهن آتی همچنین انتظار ادامه رشد قیمت‌ها در بازار فولاد و پایان یافتن آرام زمان بارش باران‌ها موسمی در شمال و شرق چین، به نظر می‌رسد بازار سنگ‌آهن بتواند به رشد قیمت‌ها در بازار نقدی همپای بازار آتی ادامه داده و رشدی بیش از ۵ درصد حتی تا ۱۰ درصد را نیز تجربه کند. افزایش ۱۰ درصدی قیمت‌ها به معنی آن است که قیمت‌های نقدی به آتی رسیده یعنی در صورت افزایش بیشتر قیمت‌های آتی که دور از ذهن نیست، باز هم پتانسیل جدیدی برای ادامه رشد بهای سنگ‌آهن را متصور خواهیم بود. در هر حال نفت چندان هم فضای بزرگی برای ادامه رشد قیمت‌های خود ندارد بنابراین احتمال بازگشت قیمت نقدی سنگ‌آهن را در آینده ایجاد خواهد کرد.

با توجه به تمامی این موارد در کوتاه‌مدت ادامه رشد بهای سنگ‌آهن پیش‌بینی شده و پس از تثبیت در سطوحی بالاتر از ۶۰ دلار خود را برای فتح سطوحی بالاتر آماده خواهد کرد ولی برای میان مدت تا دراز‌مدت نمی‌توان چندان هم به این بازار خوش بین بود یعنی برای فصل پاییز بازگشت به کمتر از ۶۰ دلار دور از ذهن نخواهد بود. در آینده به بازبینی این پیش‌بینی برای میان‌مدت تا دراز مدت خواهیم پرداخت، زیرا سیگنال‌های متفاوت بسیاری در هفته‌های پیش رو نقش‌آفرینی خواهند کرد.

موانع پنهان در بازار سنگ‌آهن