محمد حسین بابالو

بورس کالای ایران بزرگ ترین بازار رسمی کالایی کشور به شمار می‌آید که بر طبق برآوردها، حجم معاملات آن چیزی نزدیک به ۷ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را شامل می‌شود. معاملات گسترده محصولات پالایشگاهی و پتروشیمی، فلزات، محصولات صنعتی، معدنی و کشاورزی و همچنین معاملات آتی سکه طلا و بسیاری محصول دیگر در کنار داد و ستد گسترده اوراق سلف استاندارد موازی و انتظار برای رونق بیشتر اوراق سپرده کالایی را می‌توان واقعیت‌های این بازار رسمی مهم در کشور دانست. معافیت‌های مالیاتی موجود برای عرضه‌کنندگان اصلی، شفافیت مثال‌زدنی وضعیت خرید، وصول آنی مالیات بر ارزش افزوده با مشخص بودن خریدار و بسیاری از موارد دیگر را می‌توان از ویژگی‌های بورس کالا برشمرد تا جایی که می‌توان این بازار را قلب تپنده اقتصاد خرد در کشور لقب داد.

تمامی این موارد در حالی است که برخی از مناقشات تجاری و اقتصادی از بستر همین بازار رسمی آغاز شده یا از واقعیت‌های آن تاثیر پذیرفته است. به‌عنوان مثال هم‌اکنون بین برخی از مصرف‌کنندگان مصنوعات فولادی و عرضه‌کننده آن اختلافاتی تجاری ایجاد شده است. البته در تمام کشورها حتی اقتصادهای بزرگ جهان می‌توان مواردی مشابه از این قبیل اختلاف‌ها را فهرست‌بندی کرد، اما باید به این نکته نیز اشاره داشت که این موارد در فضای بورس‌های کالایی حل و فصل شده و امروزه خودنمایی چندانی نمی‌کند هرچند که در ایران این گونه نبوده است.

اما سوال اینجاست که در این مباحث جایگاه بورس کالای ایران کجاست؟ باز هم با یک مثال می‌توان به این ویژگی مهم اشاره کرد که قیمت‌های رسمی در کشور از مبدأ بورس کالا اعلام می‌شود و اغلب مناقشات تجاری که یا بر سر قیمت یا بر سر کیفیت تولیدات ایجاد شده روزگاری از کانال بورس کالا عبور کرده است. قیمت ورق فولادی، انواع فلزات یا محصولات کشاورزی هم‌اکنون در بورس کالا کشف شده و البته این روند در گذشته نیز همین گونه بوده است.

متاسفانه در ذات این قبیل مناقشات می‌توان کم توجهی بورس کالا به روند عمومی قیمت‌گذاری‌ها را یادآور شد زیرا شنیده‌ها و گمانه‌زنی‌ها حکایت از آن دارد که به‌صورت نانوشته‌ای روند قیمت‌گذاری اغلب کالاها به استثنای محصولات کشاورزی برعهده عرضه‌کننده اصلی قرار داشته و فعالیت‌های نظارتی بورس کالا بر این روند قیمت‌گذاری کمرنگ شده هرچند می‌توان در وصف این روند عمومی از واژه انفعال نیز برای رفتار بورس کالا استفاده کرد. این ویژگی یعنی کشف قیمت‌ها در بورس را باید بسیار مهم ارزیابی کنیم زیرا از یکسو جایگاه قدرتمند بورس کالا را تضعیف کرده و از سوی دیگر ممکن است به خودنمایی بیشتر برخی بازارسازی‌ها منجر شود.

متاسفانه باید گفت که این وضعیت هم‌اکنون نیز در بورس کالای ایران مشهود است. به‌عنوان مثال می‌توان از روند قیمت‌گذاری آلومینیوم در تالار صنعتی انتقاد کرد، زیرا به رغم کاهش قیمت این فلز در روزهای اخیر، هنوز هم انتقادهایی به این رویکرد وارد می‌شود. هم‌اکنون بهای پریمیوم در قیمت‌گذاری آلومینیوم چیزی نزدیک به ۲۵۰ دلار است که بسیار بالا است. به گزارش سایت رسمی بورس فلزات لندن، پریمیوم معامله هر تن آلومینیوم با استانداردهای مورد پذیرش این بورس در تاریخ ۲۳ ماه مه برای غرب اروپا ۸۰ دلار، شرق آسیا ۹۵ دلار و برای آسیای جنوب شرقی چیزی نزدیک به ۶۰ دلار پرداخت می‌شود. حال برای عیار ۹۹.۸ درصد اعمال پریمیومی کمتر از این رقم کاملا منطقی به نظر می‌رسد. از طرف دیگر حجم‌های بزرگ عرضه که از تخفیف نیز برخوردار هستند با عدد و رقم‌های بزرگی مورد داد‌و‌ستد قرار گرفته که اغلب خریداران کوچک و حتی متوسط امکان خرید آن را ندارند. قطعا می‌توان با ارائه آمار و ارقام ادعاهای فوق را مورد تردید قرار داد، ولی نگاهی به حجم معاملات در مقایسه با حجم عرضه‌ها خود موید همه چیز خواهد بود. در هر حال در وضعیتی که صنایع پایین‌دستی و مصرف‌کننده آلومینیوم شاه بیت مشکلات خود را عدم تغذیه کافی بازار از مواد اولیه ارزان قیمت عنوان می‌کنند، نسبت عرضه به حجم معاملات در هفته‌های اخیر معادل یک به ۵/ ۶ است یعنی در برابر هر ۵/ ۶ تن عرضه آلومینیوم تنها یک تن آن مورد داد‌و‌ستد قرار گرفته است.

البته این موارد تمامی ماجرا نیست، زیرا درخصوص معاملات محصولات پتروشیمی نیز انتقادهای مشابه را شاهد هستیم. همان‌گونه که پایگاه اطلاع رسانی انجمن ملی پلاستیک نیز به آن اشاره کرده است: قیمتی که هر دو هفته یکبار توسط دفتر توسعه صنایع تکمیلی اعلام می‌شود، برای بسته‌بندی‌های با پالت است. این را محتشمی پور مدیرکل دفتر صنایع تکمیلی اعلام کرده و سایر موارد بسته بندی مانند کیسه و جامبو را با قید دقیق کاهش قیمت بر تن، اعلام کرده است، به‌طوری که برای بسته بندی‌های به‌صورت کیسه، مبلغ ۲۰ دلار بر تن و برای جامبو هم ۴۰ دلار بر تن، از مبلغ اعلام شده پایه برای محصولات پلیمری باید کسر می‌شد، اما این نکته که در نامه مورخ ۱۸ آذرماه سال ۹۲ به‌صورت رسمی به آقای نامداری معاون پیشین عملیات و نظارت بر بورس کالا ارسال شده بود؛ مورد توجه قرار نگرفت و همه خریدها با هر نوع بسته‌بندی، با همان نرخ بسته‌بندی پالت لحاظ می‌شود.
با توجه به تمامی این موارد و پتانسیل برخی مناقشات جدید تجاری درخصوص سایر محصولات و کالاها بهتر است بخش‌های مدیریتی و نظارتی بورس کالا به قیمت‌های مورد معامله در تالارهای مختلف توجه بیشتری داشته باشند تا پتانسیل ایجاد مناقشاتی همچون مصنوعات فلزی از مبدأ بورس کالا به حداقل ممکن خود برسد تا شاهد خودنمایی عدالت و انصاف بیشتری در این قبیل معاملات باشیم. قطعا انفعال واژه مطلوبی برای بورس کالا نخواهد بود. مستندات و آمارهای فوق در دفتر روزنامه موجود است.

در مناقشات اقتصادی و تجاری جایگاه بورس کالای ایران کجاست؟